• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5428 -
  • ۱۴۰۱ پنج شنبه ۲۷ بهمن

حكم قصاص، پايان پرونده شوخي مرگبار در ساختمان نيمه‌كاره

اعتمادآنلاين| مردي كه در يك درگيري دوستش را در اتاقك نگهباني محل كارش به قتل رسانده بود به قصاص محكوم شد. متهم كه مردي جوان است در يك ساختمان نيمه‌ساز دست به قتل زد و گزارش اين قتل را مرد صاحبخانه به پليس داد. شهريور سال گذشته بود كه جسد مردي در يك ساختمان نيمه‌كاره پيدا شد. صاحب ملك كه براي سركشي به ساختمان نيمه‌ساز رفته بود با در قفل‌شده روبه‌رو شد و پس از گشودن در و مشاهده جسد خونين نگهبان ميانسال به نام اصغر، پليس را باخبر كرد. به اين ترتيب ماموران بلافاصله رهسپار ساختمان نيمه‌ساز شدند و جسد اصغر با دستور قضايي به پزشكي قانوني منتقل شد. شواهد نشان مي‌داد او با ضربه‌هاي متعدد ميله آهني به سرش از پا در آمده است. صاحب ملك كه پليس را خبر كرده بود، گفت: از مدت‌ها قبل اصغر و پسر جواني به نام قاسم را به عنوان نگهبان در ساختمان نيمه‌ساز استخدام كردم. اما حالا خبري از قاسم نيست و ناپديد شده است. گمان مي‌كنم او در اين ماجرا دست داشته باشد. درحالي كه فرضيه دست داشتن قاسم در اين ماجرا قوت گرفته بود ماموران به رديابي او پرداختند و بازداشتش كردند. قاسم به درگيري با همكارش و قتل او اعتراف كرد و گفت: من و قاسم چهار ماه با هم همكار بوديم. هر دو در اتاقك نگهباني ساختمان نيمه‌ساز كار مي‌كرديم و هيچ مشكلي هم نداشتيم. آن شب من سر موضوعي از او ناراحت شدم و خواستم از اتاقك نگهباني خارج شود؛ اما او يك‌باره شروع به فحاشي كرد. من اعتراض كردم و از او خواستم فحش ندهد اما قاسم با عصبانيت فحش‌هاي ناموسي داد. من كه عصباني شده بودم از كوره در رفتم و در يك لحظه با ميله‌اي كه در گوشه اتاقك افتاده بود به او حمله كردم و چند ضربه به بدنش زدم. مي‌خواستم او را رها كنم اما گمان كردم اگر بلند شود من را مي‌كشد، به همين خاطر با بيل هم چند ضربه به سرش زدم. وقتي روي زمين افتاد در اتاقك نگهباني را قفل كردم و از آنجا گريختم. باور كنيد وقتي آنجا را ترك مي‌كردم او نفس مي‌كشيد و زنده بود. او ادامه داد: باور كنيد من قصد كشتن قاسم را نداشتم. فقط چند ضربه به او زدم اما فكر نمي‌كردم ضربه‌ها كشنده باشد. به دنبال اعتراف‌هاي متهم و بازسازي صحنه جرم براي قاسم كيفرخواست صادر و پرونده‌اش به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.  متهم در پایان گفت : من شرمنده فرزندان او هستم و تقاضاي بخشش دارم. او هم‌سن پدرم بود و من اشتباه بزرگي مرتكب شدم. در پايان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارك موجود در پرونده قاسم را به قصاص محكوم كردند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون