• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5666 -
  • ۱۴۰۲ يکشنبه ۱۰ دي

رنجرور از آن تو گاز گرفتگي براي من

نيوشا طبيبي

قرار بر اين بود كه هيچ ‌كس به هيچ دليلي بر ديگران رجحان داده نشود. قرار بود، محرومان و مستضعفان و گرفتاران و آسيب‌پذيرها آنقدر حمايت و پشتيباني ببينند كه اندك اندك ريشه فقر از جامعه ما كنده شود. قرار بود بالانشيني و فخرفروشي و خود را تافته جدا بافته دانستن از فضاي ايران رخت بربندد و ديگر شاهد چنين پديده‌هاي زشتي نباشيم. اما خب كمتر به اين دستاوردها رسيديم يا شايد هم اصلا نرسيديم. ميدان مسابقه براي فخرفروشي و مال‌اندوزي و خود را برتر از ديگران ديدن باز شد، كساني كه جز سوزاندن پول ملت و از بين بردن سرمايه‌هاي ملي كار ديگري نكرده‌اند، حالا طلبكار عالم و آدم هستند.
ماجراي فوتباليست‌ها و رانت بي‌قاعده و زشت و نامباركي كه بر پايه آن، امتياز وارد كردن خودروي خارجي به آنها داده شده بود، سبب شد كه يك‌بار ديگر بخش ناهمگون و متعفن و زشتي از روابط رسميت داده شده در ورزش و اموري مانند آن بيرون افتد. اگر يك كار مثبت در ماه‌هاي اخير از سوي دستگاه‌هاي مسوول انجام شده باشد همانا لغو اين رانت بي‌حساب و زشت براي فوتباليست‌ها بوده است. واكنش‌هاي چندش‌آور را هم البته ديده‌ايد: آقايي به نام شجاع خليل‌زاده (كه من نام ايشان را هم تاكنون نشنيده‌ام)، گفته است: «كشتي‌گيران عزيز ما هستند اما حد خودشان را بدانند! هيچ ورزشكاري خودش را با فوتباليست‌ها مقايسه نكند. به ما ربطي ندارد كه به چه كسي پاداش مي‌دهند؛ شما به من مجوز داديد، من هم هزينه كردم و خودرو آوردم يا قول نمي‌داديد يا حالا كه داديد نبايد اين‌طور كنيد.» انصاف بدهيد اگر اين نحوه سخن گفتن از هر كدام از صنوف ديگر سر مي‌زد چه برخوردي با آنها مي‌شد؟ مثلا همين همكاران مطبوعاتي، اگر جرات مي‌كردند و به گله، حرفي بسيار ملايم‌تر از اين فرمايشات و عربده‌كشي‌ها مي‌زدند، چه عواقبي براي‌شان داشت؟ جز اينكه به هزار وابستگي و جاسوسي براي بيگانه و تجاوز از حدود و مانند اينها متهم مي‌شدند؟ 
فوتباليست‌ها چه گلي به سر ملت ما زده‌اند؟ جز آنكه ساليان سال است دستمزدهاي ميلياردي مي‌گيرند، بخش اعظم بودجه ورزشي كشور را مي‌بلعند، به همه هتاكي و بي‌ادبي مي‌كنند، از ماليات فرار مي‌كنند و مانند اينها، چه كار ديگري كرده‌اند. حساب شخصيت‌هاي معتبري چون آقاي علي دايي البته از اين رانت‌بگيران طلبكار جداست. اما اين ورزش با چه هدفي تبديل به چاهي ويل شده و هزاران مشكل ريز و درشت براي كشور تراشيده و كسي جرات ابراز نظر و اعتراض نسبت به آنها را ندارد؟ چند ميليارد خسارت به مربيان خارجي تيم ملي تاكنون پرداخت شده است؟ اين پول‌ها مگر از خزانه ملي و از جيب ملت هزينه نمي‌شود؟ پول رانت معافيت واردات خودرو كه قرار بود به بازيكنان واگذار شود مگر از حساب گمرك و ملت نبود؟ چرا چنين تصميمات بي‌ضابطه و بي‌هدفي در چنين شرايط سختي گرفته مي‌شوند؟
در كنار خبرهاي اعتراض بازيكنان فوتبال براي واردات خودروها چند ده و صد ميلياردي، خبر كشته شدن بازيكن تيم ملي فوتبال زنان در پرايد و گازگرفتگي كشتي‌گير ملي در چادر، برجسته‌تر و دلخراش‌تر مي‌نمود. آنها ورزشكاراني بودند كه در نهايت محروميت و مظلوميت براي هدف خود تلاش مي‌كردند، چنانكه بسياري از جوانان ديگر همين امروز با پول كارگري و دستفروشي و سختي، شهريه باشگاه رفتن و هزينه لباس و كفش ورزشي خودشان را مي‌دهند و در عوض ميلياردها تومان پول از خزانه ملي خرج عده‌اي معدود به نام تيم ملي فوتبال مي‌شود و ميلياردها تومان پول بي‌حساب به دليل اشتباه يك مدير غيرپاسخگوي فوتبالي به سرمربي حقه‌باز اروپايي پرداخت مي‌شود. در اين شرايط صحبت كردن از ورزش ملي و ادعاهاي فراوان وزير ورزش و از صدر تا ذيل مديران ورزشي كشور بي‌اعتبار و دروغ جلوه مي‌كند.
خبر مرگ جوان كشتي‌گير كه آمد تقريبا مصادف بود با آن فرمايشات آقاي خليل‌زاده كه مي‌گفت: «كشتي‌گيرها حد خودشان را بدانند!» بله آقاي خليل‌زاده كه نمي‌دانم چه كاره فوتبال هستي و نمي‌خواهم كه بدانم، حد خودشان را مي‌دانند. پول ميلياردي و واردات بنز و رنجرور و پورشه نصيب شما، گازگرفتگي در چادر و كارگري و دستفروشي در كنار خيابان نصيب كشتي‌گيرهاي ايران. همان كساني كه قديمي‌ترين و سنتي‌ترين ورزش ملي ايران را زنده نگه‌ داشته‌اند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون