گروه ديپلماسي| وزير امور خارجه روز گذشته، سفر منطقهاي خود را به كويت، قطر و عراق آغاز كرد. در اين خصوص و پيامدهاي سفر وزير امور خارجه گفتوگويي با قاسم محبعلي، مديركل اسبق خاروميانه وزارت امور خارجه داشتهايم كه در ادامه ميآيد:
سفر منطقهاي وزير امور خارجه در شرايط كنوني از چه اهميتي برخوردار است؟
در روزهاي اخير، ايران و شش قدرت جهاني پس از 22 ماه مذاكرات سخت و فشرده توانستند به توافق دست يابند كه اين توافق ميتواند آثار و پيامدهايي روي روابط جمهوري اسلامي ايران و كشورهاي منطقه و به ويژه همسايگان ما داشته باشد. در طول ماههاي گذشته شاهد بوديم كه برخي از اين همسايگان نسبت به روند مذاكرات و توافق هستهاي نگرانيهايي داشتهاند و فكر ميكردند كه توافق هستهاي عليه آنهاست و موجب كاهش جايگاه آنها در عرصه منطقهاي و نظام بينالمللي ميشود كه آقاي ظريف، وزير امور خارجه كشورمان در اين سفر ميتواند به تشريح اهداف و پيامهاي توافق هستهاي بپردازد و بيواسطه نظرات كشورمان را با آنها در ميان بگذارد. به عبارت ديگر، سفر كنوني آقاي ظريف با توجه به نگرانيهاي برخي همسايگان ما و همچنين با توجه به شرايط حساس و نابساماني كه در منطقه وجود دارد، از اهميت بسياري برخوردار است و ميتواند زمينهساز كاهش و رفع بحرانها و نگرانيهاي موجود باشد. از سوي ديگر، ايران كشور بزرگتر و توانمندتر از بسياري از كشورهاي منطقه است و ميتواند با بزرگمنشي شرايطي براي بهبود روابط كنوني منطقه فراهم آورد.
واكنش كشورهاي عربي نسبت به توافق هستهاي را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
واكنشها نسبت به توافق هستهاي در ميان كشورهاي عربي يكسان نبوده است. برخي از اين واكنشها طبيعي است و از قبل ميتوانستيم انتظار اين اظهارنظرها را داشته باشيم زيرا بعضي از آنها نميخواهند روابط ايران و غرب بهبود يابد و نگران هستند با اين بهبود قدرت ايران در منطقه افزايش يابد. در برابر اين نوع رويكرد و برخورد، برخي كشورهاي منطقه نيز هستند كه از توافق وين استقبال ميكنند زيرا ميدانند كه توافق هستهاي ميتواند به توسعه اقتصادي، امنيت و ثبات و بهبود شرايط كنوني منطقه كمك كند. افكارعمومي منطقه نسبت به اين توافق استقبال كرده است و بالطبع دولتها نيز مجبور هستند به افكارعمومي رجوع كرده و به واقعيات توافق تن دهند. افكارعمومي خاورميانه از افراطگرايي، تروريسم و جنگ خسته شده است و به صلح، ثبات، رفاه و توسعه نيازمند است و اين توافق ميتواند اين رفاه، توسعه و ثبات را فراهم كند زيرا با توافق، سايه جنگ ديگر از منطقه برداشته ميشود و تعامل و گفتوگو جايگزين آن ميشود و رفع تحريمها نيز موجب مشاركت و سرمايهگذاري و در نتيجه توسعه و رفاه شده كه در نهايت همه منطقه از اين شرايط سود خواهند برد.
برخي معقتدند كه مخالفان مانند رژيم صهيونيستي و عربستان در كوتاهمدت براي انتقام از توافق تنشها را در منطقه افزايش ميدهند. به نظر شما اين سفر چقدر مانع از اين مساله ميشود؟
ابتدا بايد بگويم كه مساله عربستان و اسراييل را نبايد يكي كرده و مترداف دانست زيرا اين دو مساله متفاوت از يكديگر هستند. اسراييل، رژيمي است كه از بهبود وضعيت منطقه و توسعه و رفاه كشورهاي عربي و اسلامي سود نميبرد ولي تنشي كه ميان ما و عربستان وجود دارد ناشي از يكسري سوءتفاهمي است كه هر دو طرف در دامن زدن به آن مقصر بودند و موجب بروز مشكلاتي شده است. به نظرم، همانطور كه عادل الجبير، وزير امور خارجه از توافق استقبال كرد، در نهايت حاكميت عربستان هم از توافق هستهاي استقبال ميكند و اميدوارم اين مساله به روند احياي روابط گذشته كمك كند.
موضع قطر نسبت به توافق و مناسبات منطقهاي جمهوري اسلامي ايران چگونه است؟
هر سه كشوري كه آقاي ظريف سفر كردهاند، همسايه ما هستند و داراي منافع مشترك هستيم و البته رقابتهايي هم وجود دارد. سطح روابط ايران نيز نسبت به هر يك از اين سه كشور، متفاوت است. قطر سعي ميكند بازي خودش را انجام دهد و در عين حال در هر دو طرف يعني ايران و عربستان بازي ميكند، يعني هم در مواقعي همراستا با عربستان عمل ميكند و در هم مواردي با ايران همنوا ميشود. قطر در مسائلي با ما رقابتهايي دارد كه يكي از آنها انرژي است و بيترديد از تحريم انرژي ايران سود ميبرند. قطر ميداند اگر توان ايران آزاد و تحريمها برداشته شود قراردادهاي گازي و نفتي كه با ايران بسته ميشود ميزان بهرهبرداري ايران از ميادين پارس جنوبي افزايش مييابد و اين موضوع طبيعتا به سود قطر نيست؛ با اين حال قطر تمايل دارد كه خود را به عنوان بازيگري مستقل در تحولات منطقهاي نمايش دهد. قطر از ثبات در منطقه و توسعه اقتصادي سود ميبرد. البته اين كشور سياستهاي خود نسبت به بسياري از مسائل منطقهاي را تعديل كرده است و بهبود روابط ايران با دنيا نيز موجب كاهش تنشهايش با كشورمان و تعديل ديگر سياستهاي منطقهاي ميشود.
به نظرتان اين سفر ميتواند به حل مسائل ديگر منطقهاي كمك كند؟
سياست با گفتوگو و مذاكره پيش ميرود. هر چقدر اين گفتوگوها افزايش يابد، به كاهش سوءتفاهمات و افزايش همكاريها كمك ميكند. وزراي اتحاديه اروپا هر 15 روز يكبار نشست مشترك با يكديگر دارند و مسائلشان را مرور ميكنند. با توجه به بحرانهاي منطقهاي كه هماينك در خاورميانه است، لازم است تا ديپلماسي منطقهاي فعالتر شود و با تمامي كشورهاي منطقه، گفتوگو و رايزنيهاي مستمر داشته باشيم زيرا رقبا و دشمنان ايران از عدم گفتوگوي ايران با ديگر كشورها سود ميبرند.
پس ميتوان گفت كه سفر منطقهاي ظريف موجب كاهش حل مشكلات ميشود.
حتما ولي نبايد انتظار داشت كه سوءتفاهمات و مشكلات منطقه يك روزه حل شود. حل مشكلات منطقهاي نيازمند گفتوگوهاي متمادي است. ايران بايد از موضع بزرگمنشانه و گذشت وارد ديپلماسي منطقهاي خود شود. از سويي، ما بايد فعالتر شويم و تلاش كنيم با هر يك از كشورهاي منطقه گفتوگو كنيم. به نظر ميرسد با حل مساله هستهاي، وزارت امور خارجه فراغت بيشتري براي حل مسائل يافته است. از طرفي بايد به تقويت وزارت امور خارجه بپردازيم و اينگونه نباشد كه مواضع ايران در خصوص مسائل از بلندگوهاي مختلف بيان شود كه در اين صورت نبايد به حل مسائل منطقهاي اميدوار بود.