همبستگي ملي در برابر تجاوز
مرتضي مكي
رژيم صهيونيستي در تجاوز اخير خود به ايران با سه پيشفرض نادرست دست به ماجراجويي نظامي زد. نخست آنكه تصور ميكرد ايران را ميتوان با حزبالله لبنان و صدمات وارده به اين جنبش در سال گذشته مقايسه كرد، بيآنكه ژرفاي استراتژيك و عمق تاريخي- تمدني جمهوري اسلامي را درنظر بگيرد. دومين خطاي محاسباتي آنان اين بود كه گمان ميكردند ايران در بدترين شرايط اقتصادي، امنيتي و نظامي قرار دارد و در نتيجه قدرت واكنش يا مقاومت ندارد. سومين فرض اشتباه، باور به فروپاشي اجتماعي ايران از درون بود. صهيونيستها و حاميان غربياش تصور ميكردند با هدف قرار دادن فرماندهان ارشد نظامي، دانشمندان هستهاي يا مراكز هستهاي مردم ايران در واكنشي معكوس عليه حاكميت شورش خواهند كرد. اكنون با گذشت چند روز از تجاوز هر سه فرض رژيم صهيونيستي نادرست از آب درآمده است. برعكس انتظار صهيونيستها در مقابل اين تجاوز، يكي از معنادارترين رخدادهاي تاريخ معاصر ايران رقم خورد. شكلگيري وحدت ملي، فراتر از مرزهاي سياسي، اجتماعي و حتي نسلي است. مردم ايران نشان دادند در مقام يك ملت ديرپا در برابر هر متجاوز و سلطهطلبي ديواري از اراده و مقاومت شكل ميدهد. تجاوز رژيم صهيونيستي، بهجاي آنكه ايران را درگير اختلافهاي دروني كند، موجب يكي از باشكوهترين صحنههاي تجلي وحدت ملي در تاريخ معاصر شد. در ساعات و روزهاي پس از تجاوز رژيم جعلي اسراييل از چهرههاي اصلاحطلب تا اصولگرا از فعالان مدني تا نمايندگان مجلس از روزنامهنگاران تا نيروهاي نظامي، صداها به طرز بيسابقهاي يكپارچه شد. بسياري از فعالاني كه پيشتر در نقدهاي جدي به دولت و ساختار سياسي شناخته ميشدند، اينبار بيدرنگ دفاع از كشور را فراتر از مرزبنديهاي سياسي دانستند. ايران همواره جامعهاي متكثر با تنوع قومي، زباني، مذهبي و سياسي بوده است. اما آنچه در ساعات و روزهاي بعد از حمله ديده شد، همگرايي كمسابقه اقشار مختلف بود. دادههاي پيمايشي نيز اين انسجام ملي را تاييد ميكند. براساس نظرسنجي مركز افكارسنجي ايسپا (۲۴ خرداد ۱۴۰۴)، بيش از ۷۸٪ مردم در پاسخ به اين پرسش كه «آيا دفاع از كشور در برابر تجاوز اسراييل را ضروري ميدانيد؟» پاسخ مثبت دادند. آماري كه شامل ۶۵٪ از كساني است كه خود را منتقد سياستهاي رسمي ميدانند.
حتي رسانهاي مانند بيبيسي كه مواضعي بهشدت كينهجويانه به ايران دارد در گزارش تحليلي اعلام كرد: «حمله اسراييل، فضاي ايران را براي نخستينبار پس از دههها به سمت وحدتي كمنظير سوق داده است.» بسياري از نخبگان مستقل يا منتقد در كنار نيروهاي مسلح و دولت ايستادند. انجمن جامعهشناسي ايران در بيانيهاي تاكيد كرد: «اختلافنظر در سياست داخلي، نبايد ما را از دفاع از تماميت ارضي غافل كند.» همچنين، حدود ۴۵۰ استاد دانشگاه با امضاي طوماري مشترك ضمن محكوم كردن تجاوز رژيم صهيونيستي خواستار همبستگي ملي و در عين حال بازنگري جدي در سياستهاي امنيتي و منطقهاي شدند.
ايران جامعهاي متكثر است. تنوع قومي، زباني، مذهبي و سياسي از ديرباز بخشي از واقعيت اجتماعي ايران بوده، اما در مواجهه با تهديد خارجي، بار ديگر آنچه برجسته شد، نه شكاف كه همبستگي ملي بود. اين همگرايي تنها واكنشي احساسي يا مقطعي نبود، بلكه نشاندهنده پيوند عميق تاريخي و فرهنگي ميان ايرانيان حول مفهوم ايران بهمثابه يك «سرزمين هويتي» است. مفهوم «همبستگي ملي» در تعريف كلاسيك، بيانگر سطح انسجام اجتماعي و ميزان تعلق خاطر شهروندان به سرزمين، تاريخ، زبان و نهادهاي كشور است. اين همبستگي بهويژه زماني اهميت مييابد كه ملتي با تهديدي بيروني مواجه شود، جايي كه اختلافات داخلي به حاشيه ميروند و دفاع از موجوديت ملي در اولويت قرار ميگيرد.
تجربه تاريخي ايران در هشت سال دفاع مقدس نمونه اعلاي چنين همبستگي است. در آن زمان، با وجود گذشت تنها يك سال و نيم از پيروزي انقلاب و وجود گسستهاي جدي در جامعه، اكثريت مردم، اقوام مختلف و نيروهاي سياسي با گرايشهاي متضاد براي دفاع از كشور يكصدا شدند. امروز نيز در مواجهه با تجاوز مستقيم رژيم صهيونيستي، بار ديگر خاطره آن همبستگي تاريخي زنده شد. تحريمهاي گسترده امريكا و غرب پيش و پس از خروج ترامپ از برجام نوعي تابآوري اجتماعي شكل داد كه امروز در واكنش به تهديد نظامي نيز خود را نشان ميدهد. در فضاي مجازي نيز صحنههايي از اين انسجام و وحدت ملي شكل گرفت. موج هشتگهايي چون «ايران تنها نيست»، «دفاع مشروع»، «پدافند ملي» و «ملت ايران زنده است» و حمايت از ارتش، سپاه و ساير نهادهاي دفاعي كشور، گوياي بيداري حس مشترك دفاع از سرزمين است. واكنش مردم ايران به تجاوز رژيم صهيونيستي نه فقط در صحنه واقعي كه در فضاي مجازي نيز با معناي سياسي همراه بود. حمايت از ايران، نه لزوما از دولت، بلكه از موجوديتي كه همه اقشار جامعه خود را در آن بازمييابند. از ديدگاه جامعهشناسانه، اين شكل از «همدلي اجتماعي» در بزنگاههاي تاريخي، نيروي حياتي تداوم ملي را تضمين ميكند. برخلاف تصويرسازي رسانههاي غربي و صهيونيستي كه همواره ايران را جامعهاي ازهمگسيخته و چندپاره ترسيم ميكنند، آنچه در روزهاي اخير آشكار شد، پويايي و تابآوري بالاي جامعه ايراني در مواجهه با تهديدهاي خارجي است.
اين وحدت ملي به معناي ناديده گرفتن مطالبات يا نقدهاي داخلي نيست. اما تفاوت مهم درك شرايط اضطراري و تمايزگذاري ميان «اختلاف داخلي» و «تهديد خارجي» است. درسي كه بخش مهمي از جامعه ايران با بلوغ سياسي آن را به درستي آموخته است. تجاوز رژيم صهيونيستي، اگرچه با هدف تضعيف روحيه ملي و ايجاد شكاف در ساختار اجتماعي انجام شد، اما نتيجهاي معكوس داشت. واكنش گسترده، يكپارچه و فراتر از خطوط مرسوم سياسي و ايدئولوژيك، نشان داد كه مفهوم «ملت ايران» همچنان زنده، پويا و آماده براي دفاع از تماميت ارضي، امنيت ملي و كرامت جمعي است. در شرايطي كه بسياري از جوامع با بحرانهاي هويتي و شكافهاي حلنشده دست و پنجه نرم ميكنند واكنش ملت ايران به يك تجاوز با ابعادي گسترده نهتنها يك پاسخ ملي، بلكه يك پيام منطقهاي و جهاني بود. ايران، ملتي است كه در برابر تهديد، انسجام مييابد.
كارشناس مسائل بينالملل