ادامه از صفحه اول
بهاي نامرئي جنگ و اقتصاد سلامت
معناي كاهش توليد، افزايش وابستگي، گسترش فقر سلامتمحور و تضعيف سرمايه اجتماعي كشور است.افزايش غيبت در كار، كاهش بهرهوري و فرسودگي نيروي كار، افزايش هزينههاي خانوار براي درمان و رواندرماني و ناتواني افراد در ايفاي نقشهاي اجتماعيشان، از ديگر هزينههايي هستند كه در صورت استمرار وضعيت بحراني، دامنگير نظام سلامت كشور خواهد شد.يكي از ابعاد كمتر توجه شده به آن در صورت بروز جنگها، خروج يا فرسودگي كادر درمان و سلامت است. در اين زمينه بايد خاطرنشان كرد در دوران جنگ اوكراين، بيش از ۳۰درصد پرستاران و پزشكان عمومي يا دچار اختلال سلامت روان شدند يا ترك خدمت كردند (WHO Ukraine Update, 2024) . در ايران نيز تداوم شرايط پيشرو ممكن است منجر به بروز اثرات مخربي چون كاهش انگيزه، افزايش فشار كاري و احتمال تضعيف حفاظت اجتماعي از كادر درمان و در نهايت خروج نيروهاي انساني كليدي از سيستم سلامت شود. در اين شرايط است كه مفهوم تابآوري در نظام سلامت، يعني توانايي تطبيق، حفظ عملكرد و بازيابي خدمات در برابر شوكها و بحرانها (مانند جنگ، بلاياي طبيعي يا همهگيريها) اهميت پيدا ميكند. اين مفهوم در سالهاي اخير نيز به يكي از اركان اصلي طراحي سياستهاي سلامت در سطح جهاني تبديل شده است (WHO Health Systems Resilience Framework, 2022) . در ايران اما پيشتر نيز تابآوري با چالشهايي مواجه بوده است: از نابرابري در دسترسي به خدمات، زيرساختهاي سلامت نابرابر در مناطق مرزي، وابستگي به واردات مواد اوليه دارويي و تجهيزات پزشكي گرفته تا شكنندگي ساختار بيمهاي و منابع محدود مالي دولت.در عين حال ورود به وضعيت جنگي، نهتنها اين چالشها را تشديد ميكند، بلكه ممكن است ظرفيت واكنش و بازسازي نظام سلامت را به شكل خطرناكي فرسوده سازد. در تجارب بينالمللي، از جمله جنگ اوكراين و درگيريهاي سوريه، ديده شده كه فقدان زيرساختهاي تابآور موجب اختلال در برخي خدمات از جمله واكسيناسيون، توقف در خدمات مراقبت اوليه و افزايش مرگومير ناشي از بيماريهاي غيرواگير و عفوني شده است. در ايران نيز، استانهاي مرزي و مناطق محروم با معضلات بيشتري مواجهند؛ مناطقي كه پيش از وقوع جنگ نيز با كمبود پزشك، توزيع نامتوازن خدمات و آسيبپذيري زيرساختي روبهرو بودهاند.در چنين شرايطي، اگر سرمايهگذاري فوري و هدفمند براي تقويت زيرساختهاي سلامت، ذخاير دارويي راهبردي، نيروي انساني و پوشش بيمهاي اقشار آسيبپذير صورت نگيرد، تابآوري نظام سلامت در برابر بحرانهاي چندلايه (امنيتي، رواني، اقتصادي و اپيدميولوژيك) به سرعت دچار چالش خواهد شد. با اين همه در كنار دفاع مشروع و حفاظت از كيان كشور، نبايد فراموش كنيم كه آينده يك ملت در گرو سلامت جسمي، رواني و اجتماعي نسل امروز است. اگرچه پاسخ نظامي و همزمان بهكارگيري ديگر روشهاي كاهش تنشها ضروري است، اما همزمان بايد مراقب باشيم كه ظرفيتهاي زيربنايي حوزه سلامت، بهويژه در سطوح ابتدايي و پيشگيري حفظ شود.در شرايط خاص فعلي، حتي پيش از وقوع هر جنگ فراگيري، ضروري است سامانههاي رصد روانپزشكي براي جمعيت عمومي و كادر درمان تقويت شود؛ همچنين همزمان منابع جايگزين دارويي ضمن پيشبيني، ذخيرهسازي نيز انجام شود. مضاف بر آن صندوقهاي حمايتي سلامت براي اقشار آسيبپذير تقويت و بيش از پيش از مهاجرت كادر درمان با ايجاد انگيزههاي غيرمالي و امنيت حرفهاي جلوگيري شود. ناگفته نماند يكي از مهمترين دستاوردهاي مقطع اخير، رشد همبستگي و همدلي ملي اقشار مختلف مردم در برابر تهديدات خارجي است. اين همبستگي، اگر به درستي تقويت و هدايت شود، ميتواند نقش مهمي در كاهش آسيبهاي رواني، تقويت تابآوري اجتماعي و افزايش مشاركت داوطلبانه براي حمايت از آسيبديدگان ايفا كند. اكنون زمان آن است كه از اين سرمايه اجتماعي صيانت كرده و با گسترش روايتهاي وحدتبخش، از آن در مسير سلامت عمومي بهره بگيريم.جنگها، كشورها را نه تنها با سلاح، بلكه با سايهاي نامرئي از فرسايش دروني تهديد ميكنند و اقتصاد سلامت از نخستين خطوط تماس در اين نبرد خاموش است. تصميمگيران كشور بايد سلامت عمومي را نه به عنوان پيامدي جانبي، بلكه به عنوان يكي از اركان امنيت ملي در نظر بگيرند و اين مهم اگر امروز جدي گرفته نشود، فردا بسيار پرهزينهتر خواهد بود.
عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي
شهيد بهشتي
سنت بنيانگذاردر جنگ دفاعي (۳)
با شرايطي مشابه مواجه است، به ويژه با شكست مفتضحانه رژيم صهيونيستي، دولت ايالات متحده امريكا به ياري او آمده و همانند صدام، بمبي انداخته و فرار كرده! اكنون نيز اولين مساله اين است كه از دشمن نبايد ترسيد و با تدابير حكيمانه رهبري و نهادهاي مسوول و همت بلند نسل جوان راههاي جديد مقابله با دشمن را شناسايي و او را از كرده خويش پشيمان خواهيم كرد.