كارشناسان در گفتوگو با «اعتماد» ميل خارجيها به سرمايهگذاري در ايران را تحليل كردند
سرمايه خوب- سرمايه بد
گروه اقتصادي| از همان نخستين ماههاي روي كار آمدن دولت يازدهم بحث سرمايهگذاري در ايران وارد فاز جديدي شد. از روزي كه حسن روحاني در اجلاس داووس شركت كرد و به صراحت در مورد درهاي باز ايران براي سرمايهگذاري در ايران خبر داد تا امروز كه دو سال از آن روزها گذشت هياتهاي مختلف تجاري و اقتصادي به ايران آمدند تا نحوه سرمايهگذاري در ايران را مورد بررسي و كنكاش قرار دهند. حتي همان ابتدا و زماني كه حسن روحاني از اجلاس داووس به ايران بازگشت چندي بعد از آن بود كه هيات اروپايي راهي ايران شد و با ديدارهاي مختلفش با وزراي اقتصادي و هياتهاي تجاري ايران نشان دادند كه فرصت سرمايهگذاري در ايران مورد توجه خاص اروپاييها قرار گرفته است. برخي ميگويند اروپاييها حاضر نيستند به هيچ طريقي اين مزيت سرمايهگذاري را از دست بدهند. البته در همان زمان هم چشم و نگاه سرمايهگذاران مختلف هيات تجاري و اقتصادي به دهان توتال فرانسه بود تا هرزمان كه توتال بحث جديتري را با مقامات ايراني براي همكاري نفتي باز كرد آنها نيز سرمايهگذاريهاي خود را به فاز جديتر شدن ببرند. بر همين اساس از ابتداي دولت يازدهم و بعد از اينكه هياتهاي اروپايي از ايران رفتند تا زمان توافقات هستهاي كه وارد فاز جديدي شد سرمايهگذاران خارجي تنها به رصد بازارهاي اقتصادي ايران پرداختند و تنها زمزمههايي براي ورود به ايران مطرح شد. زمزمههايي كه نشان ميداد طرفهاي اروپايي و امريكايي تنها چشم انتظار مذاكرات لوزان هستند تا بتوانند براي انعقاد قراردادهاي جدي وارد ايران شوند. حالا حضور مكرر هياتهاي خارجي در ايران نشان ميدهد، شرايط ويژهاي پيشروست. هنوز هياتي نرفته، هيات ديگر از راه ميرسد و همه پيشنهاداتي دارند و دستوركارهايي را. در اين بين برخي كارشناسان معتقدند سياست ايران در قبال جذب سرمايهها بايد تغيير كند تا سرمايههاي خارجي بتوانند در خدمت رشد و توسعه ايران از يك سو و سود سرمايهگذار از سوي ديگر باشند. اما نكته حايز اهميت در اين بين انتخاب گزينشي در ميان انبوه پروژههاي سرمايهگذاري ايران است. هرچند در سالهاي گذشته به دليل تحريمهاي غربي بسياري از صنايع ايران تنها محل جولان سرمايهگذاريهاي چيني و هندي شده بود، حالا همه اين فرصتهاي معرفي شده سرمايهگذاري خارجي به دقت مورد كنكاش اروپاييها و امريكاييها قرار گرفته است و چشم باداميها و راچكاپورهاي هندي كمكم در حال جمع كردن كوله بار خود براي ورود به ايران هستند. البته در اين بين ايران نيم نگاهي هم به ياران قديمي خود دارد و به پاس قدرداني از روزهاي همراهي سعي دارد همسايگان آسيايي خود را حفظ كرده و در كنار اروپاييها با شرايط جديد به سرمايهگذاران چيني و هندي هم پروژه بدهد. حال كه دو سال از روزهاي ابتداي دولت ميگذرد اما باز هم رييس دولت يازدهم از درهاي باز ايران به روي سرمايهگذاران خارجي صحبت ميكند تا پيام روزهاي ابتدايي را براي چندمين بار به گوش سرمايهگذاران خارجي خود برساند تا سريعتر به فكر اقدامي عملياتيتر براي انعقاد قرار دادهاي سرمايهگذاري در ايران باشند. ناگفته پيداست كه سرمايهگذاران خارجي به جهت سودده بودن پروژههاي نفتي بيشتر تمركز خود را بر روي اجراي چنين پروژههايي گذاشتهاند، پروژههايي كه اين سوال را در ذهن متبادر ميسازد كه اين اقدام ايران براي ورود سرمايهگذاري خارجي صرفا روي پروژههاي خاص نفتي و صنعتي به نفع ايران است يا نه؟البته بنابه اعتقاد كارشناسان، ايران ناگزير به جذب سرمايهگذاري توسط خارجيهاست و براي اينكه به رشد اقتصادي مورد توجه خود برسد بايد از هر نوع سرمايهگذاري استقبال كند. گفتوگو با كشورهاي ديگر و رسيدن به توافق هستهاي فضاي مناسبتري براي تعاملات جهاني فراهم كرده است و توانسته است بدون انجام سرمايهگذاريهاي وعده داده شده شرايط اقتصادي را بيش از پيش بهبود بخشد. بازار ايران جذابيتهاي سرمايهگذاري فراواني دارد كه از چشم سرمايهگذاران به دور نمانده است و آنان منتظر گشايش در روابط هستند تا در ايران سرمايهگذاري كنند به همين دليل بيشترين جذابيت براي سرمايهگذاري را بخش نفت و گاز دارد كه سرمايهگذاري در آن سوددهي بالايي را نصيب سرمايهگذاران خواهد كرد. يكي ديگر از بخشهايي كه براي كشورهاي ديگر جذابيت زيادي دارد بخش گردشگري است. با اميدواري و رونق اقتصادي و البته با توجه به زيرساختهاي صنعت گردشگري ميتوان سرمايههاي زيادي را در اين بخش جذب كرد چون گردشگري ايران ظرفيت بسياري دارد و اين صنعت موتور محرك صنايع ديگري است و ورود نقدينگي به اين بخش آن صنايع را نيز رونق ميبخشد. البته جذب سرمايههاي خارجي نياز به فراهم كردن شرايط و محيط اقتصادي داخلي نيز دارد. قوانين دست و پا گير زيادي براي سرمايهگذاران وضع شده كه در دنياي امروز كه روابط اقتصادي به راحتي انجام ميگيرد اين قوانين فقط مانع محسوب ميشوند و نياز به آن نيست.
تنها راه خروج اقتصاد از ركود، رشد اقتصادي بالا است كه رشد اقتصادي، بدون سرمايهگذاري ممكن نيست. موضوع مهم ديگر در جذب سرمايهگذاران خارجي، جذب سرمايههاي ايرانيان خارج از كشور است. امري كه برخي كارشناسان معتقدند بايد از سرمايه ايرانيان خارج از كشور استقبال كنيم و شرايط را براي ورود سرمايههاي آنان تسهيل كنيم. براي اينكه فضاي مناسب سرمايهگذاري در كشور را فراهم كنيم معافيتها و تضمين سرمايه نقش اساسي دارند. حال كه با باز شدن فضاي تعاملات بينالمللي در نتيجه گفتوگوهاي هستهاي، بسياري كشورها و شركتها براي سرمايهگذاري در بخشهاي اقتصادي ابراز تمايل كردهاند بانك مركزي و بيمهها ميتوانند با تضمين اين سرمايهها اعتماد بيشتري در ميان سرمايهگذاران به وجود بياورند. نكته ديگر اين است كه آثار افزايش سرمايه و ورود كشورهاي ديگر به اقتصاد ايران در سالهاي آينده بيشتر خود را نشان ميدهد و نبايد در مدت زمان كمي منتظر آثار مثبت افزايش سرمايهگذاري باشيم. ايجاد اشتغال، رونق اقتصادي، حفظ ارزش پول ملي و بهبود فضاي كسب و كار بخشي از اثرات ورود سرمايهگذاران خارجي به اقتصاد كشور است. اينها بايدها و نبايدهاي سرمايهگذاري در ايران است كه هنوز با سوالهاي زيادي همچون سرمايهگذاري آري يا نه؟ مواجه است؛سوالي كه كارشناسان اقتصادي اينگونه به آن پاسخ دادهاند.
ويژگي سرمايههاي خوب
مهدي تقوي ٭
سرمايهگذار خارجي بدون بررسي تمامي جوانب وارد هيچ كشوري نميشود. طبيعتا سرمايهگذاران برآوردهاي دقيقي براي ورود به ايران انجام ميدهند اما آيا هر سرمايهاي براي ايران مفيد است؟ اكثر سرمايهگذاران خارجي كه به ايران ميآيند ابتدا شرايط ايران را ارزيابي ميكنند و سپس با توجه به توليدات و تجارب، دست به انتقال سرمايه ميزنند. مثلا آلمانها با توجه به تجربهشان در ذوبآهن تمايل به سرمايهگذاري در اين بخش دارند، يا فرانسويها و امريكاييها در فكر بخشهاي نيروگاهي و برقي هستند؛ چرا كه اين سرمايهگذاران تخصص و مهارت لازم را در اين بخشها دارند و با هزينههاي كمتري ميتوانند بيشترين بهره وري را داشته باشند. اما در اين ميان نفس سرمايه خارجي مثبت نيست. ما سرمايه خوب داريم و سرمايه بد. سرمايه بد نگاهش به داخل ايران است و قصدي براي باز كردن پاي ايران به بازارهاي جهاني ندارد. تعهدي به انتقال تكنولوژي نميبيند و براي بازارهاي داخلي ايران توليد ميكند. اما سرمايه خوب چه سرمايهاي است؟ سرمايه خوب سرمايهاي است كه بتواند تا حدي در خدمت رشد اقتصادي و توسعه صنعتي باشد و ايران را براي جهشهاي صادراتي و سهمگيري از بازارهاي جهاني آماده كند. بايد توجه داشت خوب يا بد بودن سرمايه به نوع نگاه ايران و ويژگي قراردادهايي كه در اين راستا منعقد ميشود، ارتباط مييابد. در عين حال بايد توجه داشته باشيم برخي سرمايهگذاريها در ايران نميتواند به اندازه ديگر كشورها سودده باشد. براي مثال ممكن است كشوري در بحث نساجي يا فلزات داراي تجربه موفق باشد اما اين سرمايهگذاريها در ايران نتواند سود مورد نظر را ايجاد كند. بنابراين لازم است با توجه به مزيتها، نيروي كار متخصص جوان، فضاي فعلي كشور و برنامههاي توسعهاي اقدام به جذب سرمايههاي خارجي در كشور كنيم تا در نهايت با عدم موفقيت مواجه نشويم. اين شرايط براي استفاده از توان سرمايهگذاري داخلي نيز مصداق دارد چرا كه سرمايهگذار داخلي نيز نبايد بدون برنامهريزي، ارزيابي و آيندهنگري اقدام به سرمايهگذاري كند.
٭ اقتصاددان
بخش خصوصي به ميدان بيايد
مجيدرضا حريري ٭
تنها راه برونرفت از شرايط اقتصاد ركود تورمي مزمن تزريق سرمايه خارجي است چون سرمايه نفتي تورمزاست، سرمايه داخلي نيز در خطر فلاكت است بنابراين براي اينكه بتوانيم شرايط اقتصادي را متحول كنيم بايد پولي وارد چرخه اقتصادي شود كه تورمزا نيست. پس سرمايهگذاري خارجي علاج اين مشكل اقتصادي است. مطابق با اسناد بالادستي رسيدن به نرخ رشد اقتصادي هشت درصدي پايدار مستلزم سرمايهگذاري 100ميليارددلاري است. بنابراين يكي از راههايي كه ميتوان اين سرمايه را به خوبي جذب و وارد چرخه اقتصاد كرد سرمايهگذار خارجي است كه اتفاقا اين سرمايهگذار خارجي وجود دارد اما با اين پيششرط كه اين سرمايهگذار در بخشهايي از اقتصاد وارد شود كه بخش خصوصي يك طرف مذاكرات نباشد و كارفرما دولت باشد. به اين جهت تمايل به سرمايهگذاري در تمام بخشهاي مرتبط با نفت زياد است چرا كه اين بخشها تابع سياستهاي داخلي نيست و از قوانين بينالمللي تبعيت ميكند. در حقيقت بخش نفت هرچند به اسم دولت است اما با قوانين بينالمللي اداره ميشود و به گونهاي ثبات بيشتري نسبت به پروژههاي در اختيار بخش خصوصي دارد كه تابع سياستهاي داخلي دولت وقت است. به اين جهت قطعا پس از نهايي شدن توافق، سرمايهگذاران خارجي براي انعقاد قرارداد در بخشهايي كه تابع شرايط بينالمللي هستند زياد خواهند شد. به اين جهت اگر ميخواهيم از اين سرمايهگذاريهاي خارجي استفاده كنيم بايد بخش خصوصيمان از روابط دولتي فاصله گرفته و خود شخصا دست به كار مذاكره با شركتهاي مرتبط با فعاليت خود بزند و اتكاي به دولت نداشته باشد. اين شرايط موجب ميشود هم فضاي كسب و كار بهتر شود و هم بخش خصوصي وابستگيهاي خود به دولت را بيش از پيش كاهش دهد. متاسفانه بخش خصوصي ما زماني كه در نمايشگاههاي خارجي شركت ميكند تنها به فكر عرضه محصول است و تاكنون نتوانسته است براي پروژههايش به دنبال سرمايهگذار يا خريدار بگردد. اگر نگاه دولتي از بخش خصوصي جدا شود اين بخش قويتر شده و محكمتر حاضر خواهد شد. در عين حال بايد بخش خصوصي به فكر خريد لايسنسهاي بينالمللي و ورود آن به كشور باشد تا موفقيتهاي اين برندها را در داخل هم پيادهسازي كند.
٭ عضو اتاق بازرگاني ايران
استراتژي مشخصي در برخورد با سرمايههاي خارجي نداريم
پدرام سلطاني ٭
با توجه به اينكه هنوز استراتژي مشخص و متفقالقولي در خصوص توسعه نداريم و با در نظر گرفتن اينكه اين بخش زير شاخههاي اقتصاد صنعتي محسوب ميشود راهبردهاي مشخصي بر اين امر نيز وجود ندارد. بنابراين در زماني كه بحث سرمايهگذاري خارجي به ميان ميآيد به دليل نبود راهبردها و استراتژيهاي مدون، هر وزارتخانه و سازماني بنا به خواست خود با سرمايهگذاران خارجي مواجه ميشود و تصميم ميگيرد. آن چيزي كه براي چارچوب سرمايهگذاري خارجي بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه در نگاه اول راهبردهاي توسعه مشخص شود و در نگاه دوم از كشورهايي كه سرمايه خارجي را اهرم توسعه خود قرار دادهاند و توانستهاند در جذب سرمايهگذاري خارجي موفق باشند الگو گرفته و استفاده كنيم. اگر مشخص كنيم كه مثلا بايد در بخش صنايع غذايي توسعه بيشتري داشته باشيم بايد دقيقا مزيتهاي رقابتي صنايع غذايي را مورد سنجش قرار داده و مشخص كنيم چه نوع صنايع غذايي در چه محيطي و با چه ساختاري بايد اجرا شود. در كنار اين موضوع بايد بدانيم دقيقا چه ميزان سرمايهگذاري خارجي لازم داريم؟ چه نوع تكنولوژيهايي بايد توسط سرمايهگذار خارجي وارد كشور شود؟ آيا بايد اين سرمايهگذاري صرفا توسط خارجيها صورت گيرد يا ميتوان در كنار آن از سرمايهگذار داخلي هم استفاده كرد؟ دقيقا مشخص شود كه اين سرمايهگذاري قرار است چه ميزان اشتغال ايجاد كرده و به چه ميزان از توان نيروي انساني متخصص بيكار ايران استفاده ميشود؟ در كنار اينها بايد به سوالاتي همچون اينكه اين سرمايهگذاريها بايد صرفا براي واردات باشد يا بايد صرف ورود تكنولوژي و دانش فناوري باشد نيز پاسخ داد تا مشخص شود كه سرمايههاي خارجي كه قصد ورود به كشور دارند قرار است در مدار توسعه حركت كند يا ادامه وضع موجود. اين در حالي است كه ما از سالهاي پيش از انقلاب تا قبل از تحريمها تجربه سرمايهگذاري خارجي در بخش نفت را داشتيم ولي هنوز نميتوانيم بگوييم صاحب دانش و فناوري نفتي هستيم و دارنده اين دانش به حساب ميآييم چرا كه در زمان انعقاد اين قراردادها بحث انتقال تكنولوژي جدي گرفته نشد و حالا اگر ميخواهيم در جذب سرمايهگذار خارجي موفق عمل كنيم بايد موضوع انتقال تكنولوژي را جدي بگيريم. نكته ديگر مورد توجه الزامات اقليمي و توسعه پايدار كشور است. ما كشوري خشك هستيم و به موضوع آب بايد توجه ويژه كنيم؛ صنايع آب بر نبايد در اين شرايط توسعه پيدا كنند و بيشتر بايد به فكر توسعه صنايعي باشيم كه نياز كمتري به آب دارند. در حقيقت بايد تكاليف زيست محيطي را در جذب سرمايهگذار و توسعه اقتصادي مورد توجه قرار دهيم. در عين حال نكته مهم اين است كه بررسي كنيم سرمايهها به طمع بازار داخلي وارد كشور نشوند بلكه با هدف توليد صادراتگرا جذب ايران شوند. سرمايههايي كه بتواند اشتغال زايي لازم را داشته باشد و محصولاتي توليد كند كه در بازارهاي صادراتي حرفي براي گفتن داشته باشد، ميتواند سرمايه مفيدي براي ايران تلقي شود.
٭ نايب رييس اتاق بازرگاني