• 1404 سه‌شنبه 27 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3341 -
  • 1394 يکشنبه 22 شهريور

نگاهي به مجموعه هنر و تجربه زندگي

كمونيسم رفت، ما مانديم و حتي خنديديم

 

 

«كمونيسم رفت، ما مانديم و حتي خنديديم» مجموعه مقالاتي است از اسلاونكا دراكوليچ، روزنامه‌نگار و نويسنده كروات. اين روايت‌هاي گيرا و خواندني، حاصل تجربه‌هاي شخصي او و مشاهداتش از زندگي دوستان و آشنايانش در ديگر كشورهاي اروپاي شرقي تحت حكومت‌هاي كمونيستي است. جذابيت اصلي كتاب در اين است كه دراكوليچ ماهرانه، تحليل‌هايي تامل برانگيز و انتقادي را با جزييات زندگي روزمره درهم مي‌آميزد: شگفتي دختربچه‌اي كه براي نخستين‌بار يك عروسك خارجي مي‌بيند، نحوه شستن رخت‌ها در خانه، زندگي يك استاد دانشگاه در آپارتماني تنگ و شلوغ بي‌هيچ حريم خصوصي، ديوارهاي رنگ و رو رفته و... دراكوليچ كمونيسم را چيزي فراتر از يك ايدئولوژي يا شكل حكومت مي‌بيند. از ديد او كمونيسم يك وضعيت ذهني است كه به اين راحتي‌ها از ناخودآگاه جمعي كساني كه تحت اين حكومت زندگي كرده‌اند زدوده نمي‌شود. براي مردم دنياي كمونيسم شعار «امر شخصي، سياسي است» به معناي واقعي كلمه صدق مي‌كرد. دراكوليچ كه خود در يوگسلاوي بزرگ شده، مي‌نويسد: «اينجا از همان اوايل جواني مي‌فهميد كه سياست مفهومي انتزاعي نيست، بلكه نيرويي است عظيم كه بر زندگي روزمره مردم تاثيري تعيين‌كننده مي‌گذارد... ما براي اينكه بتوانيم ادامه بدهيم، بايد قلمروهاي‌مان را تقسيم مي‌كرديم و مرزي بين زندگي خصوصي و حوزه عمومي مي‌كشيديم. حكومت مي‌خواست همه‌چيز عمومي باشد... اما هرچيز عمومي متعلق به دشمن بود.»اين روايت‌هاي گاه تراژيك و گاه طنزآميز بهتر از تحليل‌هاي تئوريك مي‌تواند وضعيت سياسي و ذهنيت‌ افراد در حكومت‌هاي استبدادي را براي ما به تصوير بكشد.

گفتار در بندگي خودخواسته

اتيين دولا بوئسي «گفتار در بندگي خودخواسته» را در ميانه قرن شانزدهم نوشت؛ زماني كه 20 سال بيشتر نداشت و در دانشگاه شهر اورلئان حقوق مي‌خواند. او را بيشتر به سبب دوستي‌اش با مونتني مي‌شناسند و مشهور است كه مونتني‌ مقاله «در باب دوستي» را به ياد بوئسي نوشته است. اين كتاب بعدها به يكي از شاهكارهاي زمان خود بدل شد و هنوز مرجع بسياري از فيلسوفان است. او در اين رساله ماهيت استبداد و چگونگي تشكيل، تثبيت و استمرار حكومت‌هاي استبدادي را بررسي مي‌كند و با استناد به نمونه‌هاي تاريخي، علت دوام جباريت را طي نسل‌هاي پياپي نشان مي‌دهد. بوئسي كليد درك استبداد را در اطاعت داوطلبانه توده مردم مي‌داند و آن را بندگي خودخواسته مي‌نامد و در سراسر رساله‌اش بر اين واقعيت تاكيد مي‌كند كه «حكومت استبدادي» چيزي نيست جز قدرتي كه توده‌هاي مردم با رضايت خود به شخص حاكم تفويض كرده‌اند و «جبار» جز انقياد توده‌ها پايگاه ديگري ندارد.

اعتقاد بدون تعصب

امروز روشن است كه مدرنيته لزوما منجر به زوال دين نمي‌شود؛ چيزي كه مدرنيته به آن مي‌انجامد «تكثر» است. تكثر موقعيتي است كه در آن گروه‌هاي مختلف در كنش متقابل با هم در جامعه زندگي مي‌كنند اما اين وضعيت خالي از تنش نيست. چطور مي‌توانيم مسائل اخلاقي مانند سقط جنين، مجازات اعدام يا حقوق اقليت‌ها را مديريت كنيم وقتي كه گروه‌هاي مختلف جامعه درباره آنها نظرها و مواضعي كاملا متضاد دارند و هر كدام بر مواضع خودشان پافشاري مي‌كنند؟ برگر و زايدرولد در كتاب «اعتقاد بدون تعصب» (كه نام اصلي آن «در ستايش ترديد» است) نشان مي‌دهند كه چطور تكثر مي‌تواند به نسبي‌گرايي يا بنيادگرايي بينجامد كه به نوعي دو روي يك سكه‌اند. بنيادگرايي يك اجماع عام را درباره باورها و اهداف مطلوب بر جامعه تحميل مي‌كند بي‌آنكه جايي براي نظرات متفاوت باقي بگذارد و نسبي‌گرايي هم اساسا رسيدن به ارزش‌هاي اجتماعي مشترك را غيرممكن مي‌كند. نويسندگان كتاب مدعي‌اند كه مي‌توان موضعي ميانه بين نسبي‌گرايي و بنيادگرايي اتخاذ كرد. نه فقط در حوزه دين و اخلاق بلكه در حوزه سياست. كتاب «اعتقاد بدون تعصب» براي هر كسي كه به موضوع ترديد و مسائل سياسي، فرهنگي و ديني ناشي از آن مي‌انديشد كتابي مفيد و خواندني است.

بعضي ديگر از كتاب‌هاي اين مجموعه

اينترنت با مغز ما چه مي‌كند: نيكلاس كار، در اين كتاب با تكيه بر دامنه وسيعي از مطالعات تاريخي و علمي تلاش مي‌كند تا تاثيرات شناختي اينترنت را بر ذهن انسان بكاود و پيامدهاي فكري و فرهنگي آن را براي‌مان روشن‌تر كند.

فلسفه ترس: ترس احساس قدرتمندي است. مي‌تواند زندگي ما را نجات دهد اما مي‌تواند آزادي‌مان را هم از ما بگيرد و آن عنصر حياتي پيونددهنده جامعه يعني «اعتماد» را از بين ببرد. ارس اسوندسن در كتاب «فلسفه ترس» مي‌كوشد ابعاد مختلف اين احساس نيرومند را بكاود و نشان دهد كه ترس چيست، چرا و چگونه در هر گوشه از زندگي مدرن رخنه كرده است و مهم‌تر اينكه چه استفاده‌هاي سياسي از آن مي‌شود.

بخشودن: ايو گارارد و ديويد مك ناتون، نويسندگان كتاب بخشودن، مي‌كوشند در اين كتاب به دو پرسش محوري درباره بخشودن پاسخ دهند: نخست اينكه بخشودن و گذشت واقعا به چه معناست؟ يعني وقتي كسي را كه در حق ما بدي كرده مي‌بخشيم دقيقا چه مي‌كنيم؟ و دوم اينكه بخشودن چه دلايلي دارد و چه دلايلي مي‌تواند ما را از بخشودن بازدارد؟

بيماري: در كتاب «بيماري» سعي شده اين اتفاق از نگاه خود بيمار بررسي شود. كرل با بهره‌گيري از فلسفه باستان و مدرن در پي پاسخ به اين پرسش‌هاست كه چطور مي‌شود در عين بيماري روح و جاني سالم داشت و «خوشبخت» بود؟ چطور مي‌توان با مساله مرگ كنار آمد؟

بنياني علمي براي جهاني عقلاني: جهان چگونه آغاز شده است؟ اصلا چرا جهان وجود دارد؟ آيا قوانين فيزيك مي‌توانست طور ديگري باشد؟ چه كسي اين قوانين را برقرار كرده است؟ چرا ما در اين جهان هستيم؟ پل ديويس، فيزيكدان برجسته، در كتاب «بنياني علمي براي جهان عقلاني» (با نام اصلي «ذهن خدا») به كندوكاو درباره اين پرسش مي‌پردازد كه آيا علم مدرن مي‌تواند كليدي براي گشودن اين آخرين راز كائنات باشد؟

دروغ: سام هريس، در رساله «دروغ» مي‌گويد ما مي‌توانيم با يك راهكار ساده از بسياري از مسائل و مشكلات پيچيده در زندگي‌مان و در جامعه اجتناب كنيم: در شرايطي كه همه دروغ مي‌گويند ما راستش را بگوييم.

اراده آزاد: سام هريس در «اراده آزاد» اين بحث را مطرح مي‌كند كه باور به توهم بودن اراده آزاد به معناي تضعيف پايه‌هاي اخلاقيات يا از بين رفتن اهميت آزادي‌هاي سياسي يا اجتماعي ما نيست بلكه مي‌تواند و بايد شيوه‌ تفكر ما را درباره برخي از مهم‌ترين مسائل زندگي‌مان تغيير دهد.

علم: استيو فولر، فيلسوف و جامعه‌شناس، متخصص حوزه مطالعات علم و فناوري، در كتاب «علم» جسورانه برخي از بنيادي‌ترين باورهاي ما را درباره ماهيت و نقش علم به چالش مي‌كشد و نكات قابل توجهي را در حوزه مباحث تكامل، صنع هوشمند، خداناباوري، اومانيسم، مفهوم پيشرفت علم و درك عموم از علم مطرح مي‌كند. او در اين كتاب به بررسي اين پرسش‌ها مي‌پردازد كه زيست علمي به چه معنايي است؟ آيا علم مي‌تواند حسي از كمال به زندگي ما ببخشد؟ آيا مي‌تواند چيستي انسان بودن را توضيح دهد؟

كاروان اميد: ‌تري فاكس بعد از اينكه بر افسردگي ناشي از شرايطش فايق آمد، تصميم گرفت گامي فراتر بردارد. او كه در دوران بستري شدنش از نزديك شرايط دشوار بيماران سرطاني را ديده بود عزم كرد براي مبارزه با اين بيماري كاري بكند و اين‌گونه بود كه ماراتون اميد شكل گرفت. «كاروان اميد» داستان مبارزه‌تري است با نااميدي و يأس و نمايشي است شگفت‌انگيز از پيروزي اراده انسان.

مرگ: تادمي (نويسنده كتاب) ‌در اين كتاب مي‌خواهد با مرگ با تمام قدرت آن رويارو شود. او با فرض اينكه مرگ پايان زندگي ما است مي‌پرسد اين مساله چه معنايي در زندگي ما دارد؟ چطور مي‌توانيم همچون موجوداتي كه خواهيم مرد و مي‌دانيم كه خواهيم مرد زندگي كنيم؟

من: من كيستم؟ چگونه شخصي منحصر به فرد مي‌شوم؟ آگاهي چيست و ربطش با آنچه در مغزمان مي‌گذرد چيست؟ اينها برخي پرسش‌هاي مهمي است كه علم و فلسفه امروز مي‌كوشد به آنها پاسخ دهد و تاثيري مستقيم بر نحوه درك ما از خودمان دارد. مل تامپسون، نويسنده كتاب «من» به اين موضوع از زاويه تازه‌اي نگاه مي‌كند.

«اعتراف» شرح تجربه شخصي تالستوي در مواجهه با پرسش معناي زندگي است و مسيري كه براي پاسخ دادن به آن طي مي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون