به بهانه برگزاري نمايشگاه نگارههاي معنوي مريم زينتي
تا ابد هنرجو هستم
اعتماد| مريم زينتي متولد 1355 است. او كه سالهاست بهطور جدي به هنر تذهيب و نگارگري مشغول است تاكنون نمايشگاههاي بسياري در داخل و خارج از ايران برگزار كرده است. فرانسه، كانادا، بلژيك و الجزاير از جمله كشورهايي است كه او در آنها نمايشگاه برگزار كرده و آنطور كه خودش ميگويد با استقبال مواجه شده است. حالا او در تازهترين نمايشگاهش- 15 تا 18 آبانماه -آثاري را در فرهنگسراي نياوران در معرض ديد عموم ميگذارد. در همين زمينه با او به گفتوگو پرداختهايم.
چرا از بين شيوهها و گونههاي مختلف نقاشي و نگارگري تذهيب رو انتخاب كرديد؟ به عبارت ديگر چه چيزي در اين هنر براي شما جذاب بوده و هست؟
با وجود اينكه در سبكهاي مختلف نقاشي كار كرده بودم، اتفاقي با هنر تذهيب آشنا شدم وهمان موقع بود كه گمشده خودم را پيدا كردم. آموزش ديدم و اين رشته تخصصي من شد و مينياتور را هم با موضوعات معنوي كنار تذهيب كار ميكنم. تذهيب ظرافت خيلي بالايي دارد. ميتوانم اعتراف كنم در ميان سبكهاي مختلف، تذهيب بالاترين ظرافت و دقت را دارد. براي همين هم هر كسي نميتواند در اين كار ماندگار شود. در مرحله اول صبر و دقت بالايي براي طراحي لازم دارد. روحيه هنري من با اين هنر تغذيه ميشود. اينجاست كه من ميتوانم ذوق خودم را نشان بدهم.
فكر ميكنيد امروزه تذهيب و هنر نگارگري نسبت به قبل مخاطبان بيشتري دارد يا كمتر و علت آن چيست؟
من حدود 17 سال است كه در اين سبك فعاليت ميكنم. اما در حال حاضر و امروزه به نسبت دهه گذشته اين هنر خيلي شناختهشدهتر است. آن موقع خود من هم با آن آشنا نبودم. اما بهطور كلي براي عموم هنوز هم بيگانه است. در نمايشگاه، همه بخشهاي كار براي بازديدكنندگان جاي سوال دارد. براي همين هم هميشه ورك شاپ ميگذارم تا ببينند و اينگونه جذابيت آن بيشتر ميشود. ارزش واقعي كار اينطوري نمايانتر ميشود. قلمموها، نحوه طراحي، آن طلاي اصل كه در كار استفاده ميشود. طلاي 24 عيار. با ورقههاي طلايي كه پودر ميشود و استفاده ميشود. همه و همه جذابيت دارد. اما امروزه نسبتا آشنايي بيشتري وجود دارد. براي اينكه در هنر نقاشي گرايش به كارهاي شرقي زياد شده است. حتي در بخشهاي دكوراسيون داخلي كاربرديتر شده است. در واقع اين هنر كاربرديتر شده است.
شما در خارج از ايران هم نمايشگاه برپا كرديد؟ استقبال آنها از هنر تذهيب چگونه است؟
خيلي استقبال خوبي ميكنند. طبيعتا رشته تذهيب براي ما ايرانيان آشناتر است. اما براي مثال در اروپا اصلا اين هنر را نميشناسند. وقتي ميبينند خيلي استقبال ميكنند. دوست دارند به عنوان يك هنر جديد آن را بشناسند و ترويج دهند. از آموزش آن خيلي استقبال ميكنند كه حتي در دبستان آموزش داده شود. از اين پيشنهادها زياد شده است. الان برخي دوستان هنرمند و اساتيد هستند كه در آنجا آموزش ميدهند. اما نكته جالبي كه در تمام نمايشگاههاي خارجي نظر آنها را جلب ميكند اين است كه فكر ميكنند آثار يك استاد پيرسال با موي سپيد است! و وقتي متوجه ميشوند كه يك خانم جوان اين كارها را انجام داده، ميپرسند يك زن ايراني جوان چگونه اين مهارت و ظرافت را دارد؟ و فكر ميكنند كسي كه چنين آرامش و ظرافتي را از خودش نشان داده، حتما آرامش روحي دارد كه برآمده از شرايط اجتماعي است و از اين جهت هنر تذهيب حتي نگاه آنها به جامعه ايراني را هم تغيير ميدهد. برايشان سخت است كه يك جوان به سراغ چنين هنرهايي برود.
در هجوم گونههاي مدرن نقاشي و گرافيك و با توجه به نوعي مينيماليسم كه در آثار مدرن وجود دارد، فكر ميكنيد هنر تذهيب چگونه ميتواند براي مخاطب امروز جذاب باشد؟
درست است كه گونههاي هنر مدرن امروز خيلي مدرن شده است، اما تذهيب هم به شكلي دارد برابري ميكند چون نقوش تذهيب در همه بخشهاي طراحي جوابگوست. از نظر سبك هم من سعي كردم آن حريم و مرزهاي قبلي را تغيير بدهم. آنها را كاربردي كنم. به ويژه در بخش دكوراسيون آن را به عنوان نقاشي اورجينال عرضه كنم. يا در تابلوها سعي ميكنم از رنگهايي استفاده كنم كه كار را مدرنتر كند. در همين نمايشگاه، اقبال نسبت به اينگونه كارها خيلي بيشتر شده و مشهود است. وقتي كمي از سبك سنتي فاصله ميگيرد و مدرن تر ميشود مخاطب بيشتر پذيراي آن است.
باتوجه به قاعدهمند بودن هنر تذهيب، نوآوري در اين هنر چگونه خواهد بود و آيا امكانپذير است؟
من هنوز هم تا ابد هنرجو هستم ولي من فكر ميكنم در اين مقطع زماني اين هنر به كمال خودش رسيده است. جزو هنرهاي اصيل و سنتي ايراني است. وكمالات لازم را داراست. اما هر هنرمندي بايد با توجه به ايده و خلاقيتهايش آن را پيش ببرد چون سبك محدود است، دست هنرمند را هم ميبندد. كارهاي خود من هم مورد اين نقد قرار ميگيرد كه چندان سنتي نيست. اما هنرمند به اين آزادي نياز دارد. نبايد اين هنر مغلوب شود. بايد با توجه به مخاطباني كه در آن عصر و زمان هستند بتوانيم سبكي را كه كار ميكنيم، وسعت بدهيم. كه تكرار مكررات نباشد. هنرمند بايد بتواند از اين هنر شاهكار و اصيل ايراني، به شكوفايي فردي خودش هم برسد.