رامتين جباري| قبل جامجهاني همهچيز را به بعد از بازگشت موكول كرد؛ «اگر آماده باشد از گزينههاي من خواهد بود.» اين را كيروش گفت و با تيمملي به برزيل رفت. رحمتي هم در تهران جا ماند.
براي نخستين فهرست بعد جامجهاني «مهدي رحمتي» هم جزو انتخابها بود، اما پيش از آغاز اردو خط خورد! يك انتخاب مبهم و يك خطخوردگي مبهمتر، بيشتر به اين شبيه بود كه ليست كيروش را قبل از غلطگيري منتشر كردهاند.
كيروش و تيمملي با «حقيقي» به راه خود ادامه داد، رحمتي هم رفت به راه خودش؛ و همه پذيرفتن كه اين دو مسير از هم سوا است.
او حتي در پيكان سقوط كرده، نمايش قابلقبولي داشت و تيم افتاده فصل قبل جزو پنج تيمي است كه كمترين گل را خورده بود. رحمتي با پيكان ده بار كلينشيت كرد.
حقيقي در تيمملي نمايش متوسطي دارد. او در جامملتها، پيشمقدماتي جامجهاني ۲۰۱۸ و بازيهاي دوستانه، هم خوب بوده، و هم روز بد داشته؛ ولي در مجموع دروازهباني نيست كه ناجي تيمش باشد، گلي را كه بايد ميخورد. ضمن اينكه بهخاطر نيمكتنشيني در تيم باشگاهي و بازيهاي نصف و نيمه، هيچوقت در كوران مسابقه نيست.
عكس حقيقي، رحمتي است. نزديك به يك دهه است كه بيشترين دقايق حضور در ليگبرتر به او تعلق دارد. جز فصل گذشته، دروازهبان ثابت و بدون تغيير تيمهاي قهرمان يا مدعي بوده كه دومي هم ندارد.
بين مربيان ليگبرتري در فصل نقل و انتقالات مصطلح است تيمي كه رحمتي را دارد ۱۵ امتياز جلو است.
بازگشت دوبارهاش به استقلال و تجربه فصل تازهاي از دوران حرفهاي؛ او دروازهبان، كاپيتان، و صد البته قوت قلب تيمي است كه بيمحابا حمله ميكند. رحمتي اين فصل توپهايي را ميگيرد كه از پس حضور دو دروازهبان همزمان هم در يك دروازه برنميآيد.
سه هفته گذشته اوج كار «مهدي رحمتي» بود. دروازهباني كه حتي در روزي كه اشتباه منجر به گل ميكند درخشانترين «ستاره» بازي است. او در داربي ٨١ يك عقاب تمامعيار بود كه جاي دروازهباني شعبدهبازي كرد.
براي همين مردم او را مقايسه كردند با حقيقي روبهروي عراق، مقابل سوئد، جلوي عمان، ژاپن و حتي بوسني. نتيجه اينكه بدون شك رحمتي دروازهبان بهتري است و يك «دست» و سر و گردن از «شماره يك تيم كيروش» بالاتر.
۱۴ ۲۰ و ۲۸ خرداد ۹۲ ايران درحالي به مصاف قطر، لبنان و كره ميرفت كه سرنوشت گروه دست كره و ازبكستان بود. در شهر اين شايعه پيچيده بود كه كيروش قبل از اين سه مسابقه بركنار ميشود تا مربي ايراني براي صعود معجزه كند. بعضي خبرنگارها وكيل يك مربي هميشه در صحنه را اتفاقي در راهروهاي فدراسيون ديده بودند.
اگر ميخواهيد براي كسي توضيح دهيد كه معناي «دست كسي را در پوست گردو گذاشتن» يعني چه، رجوع كنيد به اول بهمن ۹۱ و روزهاي مقدماتي برزيل ۲۰۱۴؛ «فقط همين را بگويم كه مدتي در خدمت تيمملي نيستم. » رحمتي اين را گفت و تيمملي را در حساسترين لحظهها براي صعود تنها گذاشت. جدايي از تيمملي را رحمتي «انتخاب» كرد.
«افرادي كه از بعد شخصيتي مردود شوند هيچ شانسي با من ندارند، حتي اگر درون زمين استعدادشان را نشان دهند. » اين شخصيتي كه كيروش ميگويد اشاره دارد به «شخصيت حرفهاي»، همان چيزي كه با كنارهگيري بيوقت رحمتي خدشهدار شد.
حرف امروز كيروش با آن حرف قبل جامجهاني تناقض دارد. قرار بود بعد از برزيل همهچيز سر جاي اولش برگردد؛ وعده كيروش اين بود.
مخالفان كيروش در سطوح مختلف مديريت ورزش ايران تا برخي رسانهها، و حتي بعضي مقامها در فدراسيون فوتبال حالا پشت اسم «رحمتي» سنگر گرفتهاند. رحمتي هم مثل كيروش ميتواند پاي «مردم» را به تصميمهاي خطير باز كند. از همان جنس مردمي كه كيروش را تا امروز با وجود تمام ارادههاي پرقدرت و مخالف در ايران نگه داشته است. ارادههايي كه جز حمايت مردم همهچيز دارند.
كيروش درباره رحمتي قاطع عمل كرد اما متناقض حرف زد؛ چرا نتيجه مردودي شخصيت در اول بهمن ۹۱ ، دهم آبان ۹۴ اعلام شد؟
«انتخاب» حق انحصاري سرمربي است، و پاسخگويي مسووليت او در قبال اين حق انحصاري انتخاب است. كيروش مختار است با مسووليتپذيري بازيكنهاي تيمملي را مطابق سليقهاش انتخاب كند.
حق با رحمتي است. او بهترين گزينه براي پيراهن شماره يك ايران است. مثل كيروش كه در مقام اول تيمملي فوتبال ايران حق دارد «انتخاب» كند. حق شايد با رحمتي بود، براي انتخابي كه اول بهمن ۹۱ كرد، و هم با كيروش، براي انتخابي كه از فرداي اول بهمن ۹۱ ميكند.
«احترام» و «شخصيت» خروجي و برآيند همه «انتخاب»هايي است كه در مقاطع مختلف زماني و در شرايطي معين انجام ميشوند. گاهي يك انتخاب اشتباه ميتواند همه گذشته و احترام را باهم و در لحظه خدشهدار كند؛ قانوني كه نه براي رحمتي، و نه براي كيروش استثنا قايل نيست.
ماه گذشته «عليرضا بيرانوند» و «سوشا مكاني» در شرايطي به تيمملي دعوت شدند كه با تعريف كيروش از «شخصيت» و «استعداد» جور نيست.
توضيحات كيروش درباره دليل عدم دعوت رحمتي
كارلوس كيروش روز گذشته در واكنش به حواشي به وجود آمده بر سر موضوع دعوت مهدي رحمتي به تيم ملي بالاخره بعد از مدتها به صورت مفصل صحبت كرد. او گفت: «من 4 دروازهبان در تيم ملي دارم. يك كارمند فدراسيون كه اجازه صحبت درباره مسائل فني را ندارد اين صحبتها را مطرح كرده در صورتي كه ايشان بايد نگران حقوق بنده كه پرداخت نشده باشند. البته اين مساله هيچ ربطي به آقاي رحمتي ندارد. هميشه گفتهام كه رحمتي بازيكن بسيار خوب و مورد علاقه من است اما جزيي از برنامههاي من در تيم ملي نيست. او 35 ساله است و من جام جهاني را پيش رو دارم. در حال حاضر دروازهبانهاي تيم ملي حقيقي، بيرانوند، اخباري و مكاني هستند. من اين حق را دارم كه بازيكنان تيم ملي را انتخاب كنم. روزي كه به رحمتي احتياج داشته باشم، بعد از حقيقي، بيرانوند، اخباري و سوشا مكاني او را دعوت ميكنم».سرمربي تيم ملي در واكنش به اينكه باشگاه استقلال گفته است اگر كيروش رفتارهايش را ادامه دهد، ديگر به تيم ملي بازيكني نميدهد، اظهار كرد: «صحبتهاي من درباره شخصيت معناي سادهاي دارد. رحمتي يك روز قبل از بازي تيم ملي از حضور در دروازه شانه خالي كرد. ما به او فرصت داديم كه از بازيكنان و مردم عذرخواهي كند اما او اين كار را هم انجام نداد. براي شخص بنده او ديگر جايي در تيم ملي نداشت. بازيكني كه اين كار را ميكند، به تيم ملي هم اعتنا نميكند. اميدوارم به نظر من احترام گذاشته شود. به ياد دارم سوشا مكاني در كره جنوبي و در استاديوم اولسان دوبار توسط مربي كرهاي مورد ضرب و شتم قرار گرفت. او در تيم بزرگ پرسپوليس بازي ميكند كه ميليونها هوادار دارد و هر از گاهي هم در تركيب تيم ملي جاي نميگيرد اما طرفداران پرسپوليس در اين باره ناراحت نميشوند. وظيفه كارمند فدراسيون نيست كه در اين باره اظهارنظر كند و تنها هدف او قرار دادن استقلال مقابل پرسپوليس بوده است. اين تنها دليلي است كه ميتوانم براي آن بيان كنم».