دنياي اين روزهاي بهروز غريبپور
رابطه اقتصاد و تئاتر خوب نيست
دنيا عيوضي / عدم امنيت شغلي همواره يكي از چالشهاي عرصه هنر بوده است. چالشي كه هنرمندان در طول عمر كاري خود، آن را تجربه ميكنند. بهروز غريبپور هم از آن دست هنرمنداني است كه مزه ناامني شغلي زير دندانش رفته. همين است كه اين تئاتري قديمي روايت دغدغههاي خود را با موضوع عدم امنيت شغلي هنرمندان شروع و تعريف ميكند: «جامعه تئاتري از ابتدا تا امروز هميشه تحت فشار مسائل اقتصادي بوده است، هيچ دورهاي را نميتوان مثال زد كه فشار مالي از شانههاي جامعه تئاتري ايران برداشته شدهباشد.
گروههاي تئاتري نميتوانند به كاري كه انجام ميدهند به عنوان يك شغل نگاه كنند. شغل داراي تعريف مشخص است، درآمد مستمر، بيمه و امنيت شغلي موارد تشكيلدهنده يك شغل هستند. اما گروههاي تئاتري از داشتن اين موارد محروماند و اين محروميت مشكلات زيادي را براي آنها ايجاد كرده است. اقتصاد و تئاتر هيچوقت رابطه خوبي با هم نداشتهاند.»
درآمد ناچيز حرف دل خيلي از هنرمندان تئاتر است، هنرمنداني كه از جايي به بعد زير بار فشارهاي مالي زندگي تاب نميآورند و عرصه هنر را با همه علاقهمندياش رها ميكنند و دنبال شغلي نان و آبدار ميروند. غريبپور درباره تاثيرات منفي فشارهاي مالي تئاتريها ميگويد: «يك تئاتري براي كسب درآمد و گذران معيشت يا بايد دوشغله باشد يا تئاتر را با همه عشق و علاقهاي كه دارد، كنار بگذارد و مشاغل ديگري را انتخاب كند. مشاغلي كه بتواند از طريق آن ارتزاق كند و هزينههاي معاش خانوادهشان را تامين كند. نميتوان به تئاتر به عنوان يك شغل نگاه كرد، چون اين كار فراز و نشيبهاي زيادي دارد. ممكن است هنرمندان تئاتر در طول سال دو تا كار نمايشي اجرا كنند. بنابراين يك بازيگر يا كارگردان چگونه ميتواند از راه تئاتر هزينههاي معاش خود
را تامين كند؟»
هميشه در طول تاريخ، انديشمندان و روشنفكران به هنرهاي نمايشي اهميت زيادي ميدادند و براي آنها جايگاه تئاتر در نقطه كانوني قرار داشته است. اين مترجم و نمايشنامهنويس 65 ساله، بخشي از دغدغههاي خود را به حفظ اين جايگاه كانوني اختصاص ميدهد و ميگويد: «اگر تئاتر نباشد نه شعر است نه سينما و نه موسيقي. خيلي از آثار فرهنگي- هنري ما از تئاتر ريشه ميگيرد. از آن گذشته، تئاتر در فرهنگسازي جامعه نقش موثري ايفا ميكند، نقشي كه جامعهشناسان و مسوولان اجتماعي ما از غافل هستند و به آن پر و بال نميدهند. از دوره مشروطه به بعد شكلگيري بسياري از انديشههاي اجتماعي-سياسي مردم به تئاتر وابسته بود. اين هنر كهن در ادوار مختلف تاريخي به تصميمگيري و جهتگيريهاي فكري مردم كمكرسان خوبي بوده است، بسياري از دورههاي سرنوشتساز تاريخ معاصر ايران مديون تئاترهايي است كه در آگاهي و دانايي مردم نقش داشته است. حالا اما تئاتر از اين نقش مهم خود فاصله گرفته و رو به زوال ميرود. تنها دليل اين مشكل را ميتوان كمتوجهي مديران فرهنگي دانست.»
استاد نمايش عروسكي نگران كنارهگيري هنرمندان كهنهكار تئاتري است و ميگويد: «بايد هنرمندان قديمي تئاتر را قدر بدانيم. اگر همينطور پيش رويم قديميها از تئاتر
فاصله ميگيرند.
فشارهاي اقتصادي تنها يك دليل براي فاصلهگرفتن اين هنرمندان است، دلايل ديگري هم وجود دارد كه ممكن است يك هنرمند را از پا درآورد و باعث شود عطاي تئاتر را به لقايش ببخشد. دلايلي مثل كاهش مخاطب و مشكلاتي كه از ساخت تا اجراي يك اثر نمايشي همراه سازندگان آن است. ما در اين سالها شاهد كنارهگيري خيلي از هنرمندان صاحب سبكمان از عالم تئاتر بودهايم. اين اتفاق تبعات خوبي نخواهد داشت.»
دغدغه نسل جوان هم پاي ثابت درددلهاي هنرمندان نسل قديم است، هنرمنداني كه مسير پرفراز و نشيبي را طي كردهاند تا به اينجا رسيدهاند و حالا با نسلي روبهرو هستند كه با هزار اميد و آرزو پا به اين عرصه گذاشته اما از حمايت لازم برخوردار نيستند. بهروز غريبپور هم دغدغه نسل جوان را دارد و ميگويد: «نسل جوان سرشار از ايدههاي نو و ناب است، ايدههايي كه هنر نمايش را از بحران كاهش مخاطب نجات ميدهد و باعث ميشود تئاتر ايران در سطح جهاني بدرخشد و جوايز
كسب كند.
اما اين ايدهها براي بالندگي نياز به حمايت و پشتيباني جدي دارد. وقتي نسل جوان از مسوولان بيمهري ميبيند، دلسرد ميشود و تئاتر را رها ميكند. امروز عرصههاي مختلف فرهنگي به حضور نسل جوان نياز دارد ما بايد روحيه جوانان را در گرايش به عرصه تئاتر تقويت و كاري كنيم كه هر سال به وروديهاي دانشكدههاي تئاتر اضافه شود. اين موضوع آينده تئاتر را تامين ميكند و تئاتر امروز را از ركود خارج ميكند.»
نام غريبپور بهتازگي در نامههاي سرگشاده هنرمندان تئاتر ديده شده است. او دراينباره توضيح ميدهد: «اين نامههاي سرگشاده براي اين نوشته ميشود كه بگوييم وقتي دولت روحاني بر سر كار آمد، جامعه هنري كشور اميدوار شد. حالا اما اين اميدواران خواستههايي دارند كه بايد مديران فرهنگي دولت يازدهم آنها
را تامين كنند.»