امروز تولد 73 سالگي همايون كاتوزيان است
انديشمند ايراني با اعتباري جهاني
محسن آزموده
يك نظريهپرداز يا انديشمند خيلي بايد خوش اقبال باشد كه انديشههايش در زمان حياتش مورد توجه قرار گيرد و آثارش در سطح وسيع از سوي مخاطبان و منتقدان خوانده شود. نادرتر و كميابتر اين است كه ايدهها و مفاهيم يك انديشمند از سوي معاصرانش آنقدر رواج يابد كه همه از آنها استفاده كنند و برخي تعابيرش بر سر زبانها بيفتد. محمد علي همايون كاتوزيان بدون ترديد يكي از اين نظريهپردازان است، محققي ايراني با اعتباري جهاني كه آثار متعدد و متنوعش را عمدتا به زبان انگليسي مينويسد، اما گذشته از آنكه اين آثار در جوامع علمي به عنوان مرجع و منبع شناخته ميشوند، ترجمههايشان نيز در ايران با استقبال وسيع و كمسابقه مواجه ميشود و معمولا آثارش به سرعت به چاپ چندم ميرسد. برخي مفاهيم و ايدههايي را نيز كه او بر آنها تاكيد داشته يا خودش خلق كرده مثل جامعه كلنگي، جامعه كوتاهمدت، چرخه استبداد-هرج و مرج و شكاف يا تضاد دولت- ملت هر روزه از زبان تحليلگران و جامعهشناسان و كساني كه ميخواهند از وضعيت ايران تحليلي ارايه كنند، شنيده ميشود يا بر زبانشان جاري ميشود، خواه كساني كه اين تعابير را به كار ببرند بدانند يا اذعان كنند كه اين اصطلاحات را از كجا وام گرفتهاند و خواه ناخودآگاه از آنها استفاده كنند. البته ترديدي نيست كه اين موضوع را نميتوان تنها با شانس و اقبال توضيح داد. مساله اساسيتر نوع نگاه و روششناسي دكتر كاتوزيان است. در واقع علت اصلي اقبال گسترده به انديشهها و آثار اين استاد برجسته دانشگاه آكسفورد آن است كه مجهز به دانش روز و مسلط بر انديشههاي جديد به طور جدي مسائل جامعه ايران را مد نظر قرار داده است و تلاش كرده با ادبياتي به تعبير دكارت واضح و متمايز به دور از مغلقگوييهاي رايج از سويي و سادهسازيهاي تقليلگرا از سوي ديگر سياست و اجتماع ايران را تحليل كند. البته كم نيستند ايرانياني كه در دانشگاههاي بزرگ دنيا تحصيل كردهاند و از قضا در آثار پژوهشي خود به مسائل ايران پرداختهاند اما به اعتقاد نگارنده دليل اينكه اين دسته از پژوهشگران اقبال كاتوزيان را نمييابند را بايد در دو ويژگي منحصر به فرد ديگر او جست. نخستين ويژگي تنوع و گستردگي حوزههاي مورد علاقه كاتوزيان است. آثار او در زمينه اقتصاد و جامعهشناسي به همان اندازه اهميت دارد كه نوشتههايش در حوزه ادبيات و تاريخ سياسي و اجتماعي. اهل تاريخ و سياست معاصر ايران ميدانند كه كتاب ارزشمندي چون اقتصاد سياسي در ايران كه در همان سالهاي آغازين پس از انقلاب ايران نوشته و منتشر شد، هنوز يكي از مهمترين آثار در تحليل تحولات سياسي و اجتماعي ايران بين دو انقلاب است. همچنين است كتاب مفصل و ارزشمند كاتوزيان درباره صادق هدايت كه در زمينه تحليل زمينه و زمانه زندگي اين نويسنده برجسته ايراني هنوز خواندني و سرشار از اطلاعات بديع و تحليلهاي علمي و به دور از حب و بغض است. اما ويژگي ديگري كه باعث ميشود آثار دكتر كاتوزيان اينچنين پرمخاطب باشد، حضور زنده و مستمر او در حوزه عمومي است. اهالي مطبوعات و رسانهها خوب ميدانند كه دكتر كاتوزيان با وجود گذشته 73 سال از عمر شريف و پربركتش همچنان به درخواستهاي روزنامهنگاران جوان جواب ميدهد و از ترويج انديشههايش در گستره همگاني امساك نميورزد. پيامد مثبت ديگر اين موضوع آن است كه با وجود آنكه دكتر كاتوزيان چندين دهه است كه در ايران حضور فيزيكي ندارد، اما توانسته با جامعه بالفعل ايراني ارتباط نزديك داشته باشد و برخلاف بسياري از محققان كه از جامعه خودشان گسسته شدهاند، ارتباطش را با ايران و ايرانيان حفظ كند و به دور از سياستزدگيهاي رايج با ارايه تحليلهاي علمي و آكادميك به فهم دقيقتر تحولات ايران براي ايرانيان ياري برساند. به همه اين ويژگيها بايد شاگردان كاتوزيان را نيز افزود، محققاني همچون خود او با اعتبار جهاني كه مثل استادشان آثار مهم و ارزشمندي در تبيين و توضيح تاريخ سياسي و اجتماعي ايران معاصر نوشتهاند.