• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3405 -
  • ۱۳۹۴ يکشنبه ۸ آذر

نماينده ولي فقيه در سپاه:

بسيج مطيع‎ترين نهاد نسبت به فرامين رهبر انقلاب است

حجت‌الاسلام سعيدي، نماينده ولي فقيه در سپاه پاسداران بسيج را مطيع‌ترين نهاد نسبت به فرامين رهبر انقلاب مي‌داند و مي‌گويد: « بسيج، هم در عرصه جنگ سخت در خط‌شكني موفق بود و هم در عرصه نيمه سخت بسيار موثر بود. اگر اين بسيج نبود معلوم نبود چه اتفاقاتي در كشور از نظر حوادث آشوب‌گونه و نيمه سخت مي‌افتاد؟» جمله‌هاي كليدي اظهارات سعيدي را در ادامه به نقل از خبرگزاري بسيج مي‌خوانيد:
حقيقتا بسيج پتانسيل بسيار گسترده‌اي دارد كه بايد اين ظرفيت‌ها كاملا مورد مداقه و مطالعه قرار بگيرد و به منصه ظهور برسد حالا اين ابعاد مختلفي دارد؛ يكي از ابعاد تاثيرگذاري بسيج اين است كه اين مطالبات را تئوريزه و نهادينه كند، بالاخره بسيج درون جامعه است و ارتباط وسيع و منسجمي با جامعه و مردم دارد و بايد اين را مطرح كند، چه بسا مردم ممكن است از تفاوت بين نيازها و خواسته‌هاي‌شان غفلت كنند كه اين دو با هم فرق دارد و معمولا با هم مخلوط مي‌شود، خواست مردم مي‌تواند يك چيزي باشد و نيازشان چيز ديگري باشد و واقعا بسيج بايد به نياز مردم توجه كند. اين موضوع در ديگر موارد ساري و جاري است يعني صداوسيما، سخنرانان بايد تكيه اصلي را روي نيازهاي مردم داشته باشند تا خواسته‌هاي آنان...
اگر بسيجي‌هاي ما هم در اين رقابت‌هاي مصرف‌گرايي و تجمل گرايي قرار گيرند، يكي از آفت‌هاي بزرگي است كه گرفتار آن خواهند شد، در روايت دارد «ان‌الله فرض علي أئمـ[العدل» يعني بر امامان عادل واجب كرده كه زندگي‌شان را مطابق ضعفاي جامعه تنظيم كنند كه به خاطر همين الگودهي است و بسيج ماهيتش همين بوده و فارغ از تجملات و وابستگي‌ها بوده است. لذا يكي از رسالت‌هايي كه بسيجي‌ها دارند اين است كه در كوي و برزن اين مدل زندگي را ارايه بدهند.
در طول اين 36 سال سه راهبرد امريكا در چهار جهت اعمال شده است؛ تغيير نگرش، تغيير رفتار، تغييرساختار و تغيير نظام. راهبرد اول، راهبرد تهديد بود اين جنگ 94 ماهه را براي ما تحميل و زمينه ديگر جنگ‌ها را فراهم كردند ولي موفق نشدند، يعني در پديده تهديد نظامي خيلي موفق نبودند. دومين راهبردي كه به كار گرفتند راهبرد تحريم بود، تحريم‌هاي بسيار سخت و زنجيروار يعني يك حلقه زنجيري جهاني عليه ما به وجود آوردند كه ما را از پا دربياورند و مردم را عليه نظام بشورانند. سومين راهبرد، راهبرد تعامل است و به اين معنا است كه من برخي خواسته‌هاي شما را مي‌پذيرم.
ما نبايد اشتباه بكنيم، مومن از يك سوراخ دوبار گزيده نمي‌شود؛ چندين بار ما گزيده شديم، رهبر انقلاب، نمونه‌هاي زيادي را مثال زدند، مصدق در همين ورطه گرفتار شد و به امريكا اعتماد كرد، امريكايي‌ها براي هيچ كسي كاري نكردند حتي براي اقمارشان، شاه نوكر امريكا بود اما كاري براي او نكردند، يعني امكاناتي كه صدام داشت از امكانات شاه بيشتر بود با اينكه شاه ژاندارم امريكا و با شوروي سابق، هم مرز بود اما ارتش عراق از نظر پدافند هوايي قوي‌تر از ايران بود.
متاسفانه امروز در دولتمردان و بعضي سياسيون اين نگاه را مي‌بينم، نگاه خود كم بيني و تبديل كردن شيطان به كدخدا، تبديل جنگ با شيطان به سازش با شيطان، تصور اينكه تنها راه‌حل مشكلات نگاه به بيرون است و تنها راه‌حل روان شدن اقتصاد اين است كه ما وارد جامعه بين‌الملل بشويم. اكنون دو نگاه در كشور وجود دارد؛ يكي اينكه اگر ما بخواهيم با دنيا تعامل داشته باشيم و اقتصادمان فعال شود نيازمندي‌هاي‌مان را آنها تامين كنند بايد جذب جامعه جهاني شويم و در قالب نظام بين‌الملل و در مسير صندوق بين‌المللي پول و بانك جهاني حركت كنيم، اينكه ما نمي‌توانيم در دراز مدت با نظام بين‌الملل به مقابله برخيزيم؛ اين نگاه را عقلانيت ابزاري، عقلانيت سكولار و عقلانيت سودمحور مي‌گويند.
يكي از نگراني‌هاي اصلي اين است كه ما يك حالت وادادگي را در بعضي دولتمردان مشاهده كنيم كه اين مساله بسيار خطرناك است، در حقيقت بزك كردن چهره امريكا و تنفر زدايي از چهره امريكا از طريق چه كساني دارد صورت مي‌گيرد؟ از طريق هنر، مقاله، يادداشت‌ها، از طريق مناظره‌ها و از طريق رسانه‌هاي مختلف و فضاي مجاري دارد انجام مي‌گيرد. بالاخره چه كسي زمينه نفوذ را فراهم مي‌كند؟ اين كتاب‌ها و مجلاتي كه در نمايشگاه عرضه شد، واقعا كسي كه برخي از اين آثار و گزارش‌ها را كه مي‌خواند دچار سردرد مي‌شود؛ 36 سال از انقلاب مي‌گذرد و ما در اوج قدرت در منطقه هستيم اما در بعضي مسائل افراد نمي‌دانند چه خطري در كمين اين نظام و انقلاب است و نگران هستيم نكند همان مصيبت‌هايي كه براي انقلاب‌هاي ديگر به وجود آمد براي ما هم به وجود بيايد.
بسيج، هم در عرصه جنگ سخت در خط شكني موفق بود و هم در عرصه نيمه‌سخت بسيار موثر بود اگر اين بسيج نبود معلوم نبود چه اتفاقاتي در كشور از نظر حوادث آشوب گونه و نيمه سخت مي‌افتاد؟ الان جنگي به گستره كشور دارد اتفاق مي‌افتد در قالب جنگ نرم كه تفاوت‌هايي با جنگ سخت و نيمه سخت دارد؛ درجنگ سخت، خط مقدم را نيروهايي تشكيل مي‌دهد كه مرد هستند و آموزش ديده و تجربه ديده‌اند و آمادگي‌هاي لازم را ديده‌اند.
دومين تفاوت اين است كه جنگ سخت با سروصدا شروع مي‌شود و با نخستين شليك گلوله همه متوجه مي‌شوند، سومين تفاوتش اين است كه جنگ سخت وحدت آفرين است و جامعه را براي مقابله با دشمن منسجم مي‌كند چهارمين اين است كه تلفاتش ارزش‌آفرين است وقتي فردي شهيد مي‌شود مردم به افتخار آن را ياد مي‌كنند و خانواده شهيد را مورد عزت واحترام قرار مي‌دهند.  
جنگ سخت در مرزها صورت مي‌گيرد اما جنگ نرم در گستره كشور اتفاق مي‌افتد ولي نقش نهادي كه در كوي و برزن و داخل مردم و مسجد و هيات وجود دارد بسيار تعيين‌كننده است، يعني جنگ نرم مرزها را هدف گرفته ولي جنگ سخت مغزها را. لذا بايد بسيج اينجا ظرفيت لازم را پيدا كند براي اينكه ذهن و مغزها را از تعاليم ديني پر كند، حالا به كمك روحانيت و ائمه جمعه و دستگاه‌هاي ديگر. اما من انگيزه را بيشتر در اين نهاد مي‌بينم يعني آن نهادي كه سخن رهبري را بيشتر از ديگران مي‌شنود و بيشتر مي‌خواهد عمل كند مجموعه بسيج است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون