• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3411 -
  • ۱۳۹۴ سه شنبه ۱۷ آذر

دنياي اين روزهاي رسول يونان

به زندگي فكر مي‌كنم

  دنيا عيوضي/ يك‌وقت‌هايي هم اين‌طور مي‌شود. اين‌طور كه سراغ دغدغه هنرمندي مي‌روي و وسط هزار و يك خبر و اتفاق كه انتظار داري درباره‌اش حرف بزند و نظر بدهد و بحثي كند، هيچ نمي‌شنوي و به جاي آن، ناگهان با حرف‌هايي از جنس ديگر مواجه مي‌شوي. حرف‌هايي متفاوت كه در همان لحظه اول، متعجبت مي‌كند و كمي بعد يادت مي‌اندازد كه شايد اصل حرف همين است و باقي، بهانه‌اي روزمره و كوچك. درست مثل حرف‌هاي رسول يونان. شاعري كه در عصر برفي دوشنبه با صدايي گرفته و لهجه هميشگي‌اش روايت مي‌كند: «دغدغه‌اش زندگي است». يونان روي واژه «زندگي» تاكيد مي‌گذارد تا شايد يادمان بيندازد كه وسط همه اين خبرها و اتفاق‌ها، چه چيز را گم كرده‌ايم. تاكيد مي‌كند تا بگويد اصل همه‌چيز از همين دغدغه «زندگي كردن» مي‌آيد و باقي بهانه است. همين است كه حرف‌هايش را هم در راستاي همين «زندگي» مي‌زند و تعريف مي‌كند: «من به زندگي فكر مي‌كنم. به سلامت بودن، آرام زندگي كردن. آدم بايد سلامت باشد، آرام زندگي كند تا حرفي براي گفتن داشته باشد تا بتواند بخواند، بنويسد و زنده باشد». آقاي شاعر، به همين سادگي كليشه حرف‌هاي اين روزها را مي‌شكند. نه از سياست حرفي دارد، نه از اجتماع و نه حتي نظري درباره خبرها. به جاي آن درباره زندگي حرف دارد و زنده بودن: «ما به كتاب خواندن احتياج داريم، به فكر كردن و فهميدن. كتاب‌هاي زيادي خريده‌ام كه هنوز نخوانده‌ام. به زمان احتياج دارم براي كتاب خواندن. زمان را كم مي‌آورم و مدام دنبال فرصتي هستم كه بتوانم اين ‌را جبران كنم». فرصت محدود زماني، دغدغه مهم يونان براي زندگي است. اگر زمان باشد، مي‌تواند كتاب بخواند و براي شاعر كتاب خواندن و نوشتن، تعريف دقيق «زندگي» است: «زمان محدود است، بايد فرصت‌ها را بيشتر كرد و من منتظر فرصت و زمان‌هاي بيشتر هستم». برخلاف تصور همگاني و برخلاف تمام روايت‌هايي كه مي‌گويند شاعران و نويسندگان، در پاييز و زمستان زندگي شادي دارند، رسول يونان منتظر تمام شدن زمستان است. نخستين برف زمستاني باريده، اما شاعر مي‌خواهد كه زمستان زودتر تمام شود تا زمان بيشتري براي خواندن داشته باشد: «روز‌هاي زمستان كوتاه است. هوا زود تاريك مي‌شود و زمان كم مي‌آورم. كارهايم مانده و نگران تمام نشدن كتاب‌ها هستم، منتظرم تا بهار برسد، روزها طولاني شود و فرصت من براي خواندن بيشتر». به همين سادگي و به همين سرراستي، روايت يونان از دنياي اين روزهايش تمام مي‌شود. روايت شاعري كه شعرهايش اين روزها بين نسل جوان دست به دست مي‌شود و به جاي روايت‌هاي هميشگي و همه‌گير، به اتفاق‌هاي ساده‌اي فكر مي‌كند كه خيلي وقت است ديگر خطي يا نشاني از آنها در خبرها و گزارش‌ها نمي‌بينيم: «زندگي».

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون