بيشترين آسيب به زن وارد ميشود
فريده غيرت٭
حق طلاق در جامعه ما در اختيار مرد است و اگر زن ميخواهد از همسر جدا شود بايد دلايل خود را در دادگاه ثابت كند تا بتواند طلاق بگيرد. در سالهاي اخير ما شاهد طلاقهايي هستيم كه بيشتر در ميان زوجهاي جوان رخ ميدهد. خانوادههايي كه هنوز شكل نگرفتهاند، متلاشي ميشوند و همديگر را پاي ميز محاكمه ميكشانند. وقتي به اين اتفاق عميقتر نگاه ميكنيم، ميفهميم جامعه از پيوندهاي نادرست و بيپايه پر شده است، پيوندهايي كه اگر از ابتدا شكل نميگرفت نه طلاقي اتفاق ميافتاد و نه آمارهاي تكاندهنده افزايش پيدا ميكرد. آمارهايي كه نشان ميدهد طلاق در جامعه ايراني زياد شده و آسيبهاي اجتماعي حاصل از اين پديده اجتماع و فرهنگ را تهديد ميكند. در ميان آسيبهايي كه طلاق به جامعه و افراد وارد ميكند، بيشترين آسيب به زن وارد ميشود. زنها بعد از طلاق دچار آسيبهاي فرهنگي و اجتماعي متعددي ميشوند كه آينده آنها را تهديد ميكند. ذات ازدواج اين است كه دو نفر از دو تربيت جدا با يكديگر زير يك سقف ميروند و باقي سالهاي زندگي را با هم ميگذرانند. همين تربيتهاي جداگانه، خاستگاهها و توقعاتي را در زن و مرد ايجاد ميكند كه در ابتداي راه باعث بروز اختلافاتي در آنها ميشود، در چنين شرايطي مسووليتشناسي و پايين آوردن توقعات است كه به حفظ و بقاي زندگي مشترك كمك ميكند. بيشترين دليل اختلافات زناشويي را ميتوان در بيمسووليتي يكي از دوطرف خلاصه كرد. اين نوع بيمسووليتيها نه تنها در مسائل مالي و اقتصادي ديده ميشود كه در ايفاي نقشهاي مختلف زناشويي هم اتفاق ميافتد. زودرنجي و عدم گذشت هم دلايل ديگري است. زن و مرد در ميان ناملايماتيهاي زندگي بايد تحمل خود را بالا ببرند و بعد از بروز مشكلات به جاي انتخاب جدايي، رابطهشان را مديريت كنند و به فكر بقاي رابطهشان باشند. ٭فعال حوزه زنان