طالبان سردرگم مذاكره يا جنگ
زهرا توحيدي/ طالبان در نشستي كه اخيرا براي چگونگي آغاز مذاكرات صلح ميان دولت افغانستان در قطر برگزار كرده، براي آغاز مذاكرات صلح، چهار پيششرط را مطرح كردهاند كه هم جنبه داخلي دارد و هم بينالمللي: ١- آزادي زندانيان طالبان، ٢- به رسميت شناختن دفتر طالبان در قطر، ٣- پايان دادن به تبليغات منفي عليه طالبان و٤- خارج كردن نام رهبران اين گروه از فهرست سياه سازمان ملل متحد.
اين در حالي است كه خارج ساختن نام رهبران گروه طالبان از فهرست سياه سازمان ملل، در حيطه اختيارات دولت افغانستان قرار ندارد بلكه موضوعي است در سطح جهاني. اما سوال اين است كه چرا طالبان با اين شروط غيرعملي به پاي ميز مذاكره آمده است؟ طالبان هم ناگزير از مذاكره است و هم ناگزير از ادامه راه قديمي. بخش بزرگي از اين شروط، مربوط به فشارهايي است كه اين گروه از رقابت تنگاتنگ با داعش در افغانستان احساس ميكند. با توجه به اهميت تاريخي و مذهبي منطقه افغانستان- پاكستان كه در ادبيات داعش مشهور به خراسان است، هر دو گروه تلاش فراواني را در جهت گسترش حضور و نفوذ خود در اين منطقه دارند و تاكنون بارها با يكديگر درگير شدهاند.
پس از فاصله كوتاهي از اعلام رسمي خلافت داعش در ژوئن ٢٠١٤، اين گروه در افغانستان و پاكستان حامياني به دست آورد اما پس از آنكه رهبر داعش در ژانويه ٢٠١٥، از ايجاد امارت خراسان گفتند، تعداد زيادي از اعضاي تحريك طالبان در سراسر افغانستان و پاكستان وفاداري خود نسبت به رهبر داعش، ابوبكر البغدادي را در ١١ ژانويه ٢٠١٥، بهطور عمومي اعلان كردند. علاوه بر اين، گروه جمعيت اسلامي ازبكستان، كه يك گروه جهادي در شمال افغانستان است و در مناطق مرزي افغانستان – پاكستان پايگاه دارند، نيز پس از اعلام مرگ ملاعمر و آغاز درگيري مدعيان رهبري طالبان، در سپتامبر ٢٠١٥ به داعش اعلام وفاداري كرد. اين گروه مسوول آدمربايي و اعدام دهها تن از غيرنظاميان هزاره در ولايت زابل و غزني در اوايل ٢٠١٥ است.
طالبان از يك سو براي مذاكره با دولت افغانستان تحت فشار قرار دارد و از سوي ديگر براي رقابت با داعش. از آنجايي كه تداوم اختلاف رهبري در ميان طالبان افغانستان، ميتواند منجر به افزايش مشروعيت و گسترش حضور داعش در سراسر افغانستان شود، اين گروه سعي ميكند تا با تقويت وجهه جهادي خود، از انشعاب بيشتر اعضاي اين گروه و پيوستن آنها به داعش جلوگيري كند. البته اين نكته را نيز بايد توجه داشت كه رقابت ميان داعش و طالبان، صرفا محدود به مرزهاي افغانستان نيست بلكه رقابتي در جهت كسب رهبري جهاني حركت جهادي است.
اما يكي از مسائلي كه طالبان را به مذاكره سوق داده است، محدوديتهاي مالي در پي كاهش چشمگير قيمت جهاني نفت است زيرا بر اساس نظر كارشناساني چون ميكاييل كوگمن، كارشناس جنوب آسيا درمركز «وودرو ويلسون»، بخش بزرگي از كمكهاي خارجي به طالبان، از سوي كشورهاي خليج فارس، به ويژه عربستان سعودي، كويت و امارات متحده عربي تامين ميشود. البته طالبان منابع مالي ديگري هم دارد. مثلا بر اساس گزارش سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۲، طالبان در مدتزماني بين آوريل ٢٠١١ تا مارس ٢٠١٢، درآمدي ۴۰۰ ميليون دلاري ناشي از دريافت ماليات ١٠درصدي، كمكهاي خارجي، آدمربايي و مشاركت در صنعت مواد مخدر كسب كرده است. همچنين طالبان با اخاذي از كمكها و برنامههاي توسعهاي كه توسط كشورهاي خارجي و آيساف تامين مالي شدهاند، درآمد قابل توجهي كسب ميكند كه تخمين زده ميشود بين ۱۰ تا ۲۰ درصد كل درآمد طالبان را تشكيل دهد.
در مجموع، مساله داعش و رقابت جدي آن با طالبان را بايد به عنوان عاملي مهم در اتخاذ رويكرد و اقدامات چندگانه اخير طالبان به شمار آورد. چنانچه اخيرا نيز داعش در ننگرهار يك رشته عمليات تهاجمي عليه طالبان به جاي نيروهاي امنيت ملي افغانستان آغاز كرده است كه حاكي از اين امر است كه داعش نسبت به طالبان در مقايسه با نيروهاي دولتي، احساس تهديد بيشتري ميكند.