بريتانيا بايد جايگاه خود را در اروپا محكم كند
علي بيگدلي
توافق ميان اتحاديه اروپا و بريتانيا، باعث شد تا بريتانيا از ساير كشورهاي عضو اين اتحاديه مستثني شود، هرچند بريتانيا، در ماههاي گذشته اتحاديه اروپا را تهديد به خروج از آن كرده بود ولي اين كشور با مشكلات عمدهاي دست و پنجه نرم ميكند كه نيازمند ماندگاري در اتحاديه اروپاست.
نخستين مشكل تقاضاي استقلال اسكاتلند است كه اگرچه قبلا اسكاتلنديها به استقلال راي منفي دادهاند، اما همچنان يكي از مشكلات و دغدغههاي اصلي بريتانيا بحث آينده اسكاتلند است. با توجه به اينكه بريتانيا از بحران اقتصادي رنج ميبرد، ولي خيلي بعيد به نظر ميرسد كه اسكاتلند بتواند همكاري نزديك خود را با لندن با توجه به شرايط حاضر در رابطه ميان طرفين ادامه دهد.
مشكل ديگري كه بريتانيا دارد تابعيتپذيري از سياستهاي عمومي امريكا است. هيچ كشوري در اروپا تا اين حد تبعيت از سياستهاي عمومي امريكا انجام نميدهد، به خصوص در حوزه سياست خارجي، بريتانيا كاملا در راستاي امريكا حركت ميكند. امريكاييها نيز چندان با اتحاديه اروپا رابطه خوبي ندارند. امريكا هراندازه كه علاقهمند به گسترش ناتو است، به همان نسبت نيز علاقهمند است تا اتحاديه اروپا كوچك شود. فرانسويها نيز به دليل اينكه از گذشته با امريكا بر سر اين موضوع اختلاف نظر داشتند و خود را رهبر اروپا ميدانند، تلاش ميكنند تا اتحاديه اروپا را گسترش دهند و چندان به فكر گسترش ناتو نيستند. بنابراين آلمان و فرانسه كه خود را به عنوان رهبران اتحاديه اروپا ميدانند به دنبال گسترش بازارهاي اقتصادي اتحاديه اروپا هستند و بريتانيا نيز به دليل تبعيت از امريكا و گرفتار بودن در مساله اسكاتلند و بحران اقتصادي، بين اين مسائل گير افتاده است. اصليترين مشكل بريتانيا در اتحاديه اروپا عدم پذيرش واحد پولي يكسان است. هرچند بريتانيا اعلام كرده كه قصد دارد تا پنج سال آينده همه پرسي ديگري را براي پيوستن به واحد پولي مشترك برگزار كند، اما معلوم نيست نتيجه اين همه پرسي چه خواهد شد. به نظر ميرسد ديويد كامرون قبل از همه اينها بايد به فكر حفظ اسكاتلند باشد. زيرا جدا شدن اسكاتلند از بريتانيا يك بار حيثيتي و شخصيتي براي انگلستان دارد و اگر اين اتفاق رخ دهد انگلستان بهشدت تحقير خواهد شد. هرچند كه اسكاتلند در فضاي بينالمللي مستقل عمل ميكند اما حضور اسكاتلند در كنار انگلستان بسيار از نظر حيثيتي براي پايداري بريتانيا مهم است. اتحاديه اروپا بسيار علاقهمند به استقلال اسكاتلند است چرا كه اين موضوع به پرستيژ بريتانيا لطمه جدي وارد ميكند. بنابراين حتي ممكن است اتحاديه اروپا به صورت پنهاني از استقلال اسكاتلند حمايت كند. از همين رو انگلستان تمام تلاش خود را در اين زمينه به كار بسته است.
موضوع سومي كه بريتانيا با آن دست به گريبان است، مخالفت با رويكردهاي سوسياليستي در اتحاديه اروپا است. ديويد كامرون به دليل تفكرات محافظهكارانه خود، چندان با نگاههاي سوسياليستي آنجلا مركل در آلمان و فرانسوا اولاند در فرانسه همخواني ندارد. تجربه در اروپا ثابت كرده كه تفكرات سوسياليستي غلبه بيشتري بر محافظهكاري داشته است در حالي كه در بريتانيا محافظهكاران معمولا پيروز ميدان سياست هستند. از همين رو ديويد كامرون، نگاه سياسي مشترك چنداني با مركل و اولاند ندارد. زماني كه مركل اعلام كرد كه قصد دارد هشتصد هزار پناهجو را در خاك آلمان بپذيرد، ديويد كامرون بلافاصله نسبت به اين موضوع موضعگيري سختي كرد و اكنون مهمترين اختلاف اتحاديه اروپا با بريتانيا بر سر موضوع پذيرش مهاجران است زيرا بريتانيا تلفيق فرهنگي مهاجران با جامعه بريتانيا را بسيار سخت ميداند. انگلستان نيز از آنجايي كه خود را تافته جدا بافته از اروپا ميداند با مشكل برخورد ميكند. بريتانيا نيازمند است كه هرچه زودتر جايگاه خود را در اروپا مستحكم كند زيرا امريكا نيز به مانند قرن بيستم قدرتمند نيست كه بريتانيا بخواهد از آن در سياستهاي خود پيروي كند.