آرايشگاه يا ورزشگاه؟ مساله اين است
شهرام شهیدی
مادموازل ناتو با تعجب به خانم باجي نگاه كرد و پرسيد چرا؟ خانم باجي گفت باز كه مرا بر و بر نگاه ميكني و ميپرسي چرا؟ نميشود بروي. مادموازل ناتو گفت خب چرا نروم؟ عمو حسام گفت: حتما تيشان فيشان كردن تازگي جرم شده. خانم باجي جان اگر من شفاعتش را كنم چه؟ خانم باجي گفت يكي بايد شفاعت خودت را بكند. موش تو سوراخ نميرفت جارو به دمش ميبست. عمو حسام گفت: دست شما درد نكنه. مادموازل ناتو گفت: تا نگوييد چرا من حق ندارم بروم آرايشگاه از اين جا تكان نميخورم. خانم باجي گفت: خيره سري نكن. خوبيات را ميخواهم. بيا اين هم علتش. اين جا را بخوان چي نوشته؟ مادموازل ناتو گفت: ببينم... آهان. نوشته آرايشگاهها امنترين مكان براي ساقيهاي مواد مخدر است. عمو حسام گفت: آخ جووون بروم سرم را بتراشم. خانم باجي گفت: از هول هليم نيفت تو ديگ. نوشته آرايشگاههاي زنانه. يعني وقتي تيشان فيشان ميكني همزمان ميروي فضا. بنابراين از اين به بعد خانمها به جاي رفتن به آرايشگاه بايد بروند ورزشگاه. همين و بس. مادموازل ناتو گفت: چشم. ميشود همين الان بروم ورزشگاه؟ تمرين دارم. در را بست و رفت. خانم باجي پرسيد: چطور اينقدر زود قبول كرد برود ورزشگاه؟ مشكوك ميزند. عمو حسام روزنامه را نگاه كرد و گفت آهان. كلك را خوردي خانم باجي جان. اين جا نوشته ساقيان مواد مخدر به مكانهايي كه ميدانند بانوان در آن تردد دارند، رفت و آمد كرده و آرايشگاهها و ورزشگاهها را به يك پاتوق براي خود بدل كردهاند. يعني ورزشگاه رفتن ايشان هم در راستاي آرايشگاه رفتنش بوده. همه بايد از حضور خانمباجي مرخص ميشديم. كارد ميزدي خونش در نميآمد.