عضو مجلس خبرگان رهبري در گفت‌وگو با «اعتماد»:
هاشمي به دنبال آرامش جامعه است نه رياست بر خبرگان
گروه سياسي| مجلس خبرگان رهبري و رييس آينده آن شايد مهم‌ترين سوال اين روزهاي همگان باشد. سوالي كه اين روزها برايش جواب‌هاي متفاوتي مي‌آيد. در چند روز اخير از گزينه‌هاي متعددي براي رياست خبرگان نام برده شده است اما هنوز هم مهم است كه چرا آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني اين دوره از رقابت بر سر رياست خبرگان كنار كشيده است. سوالي كه آيت‌الله هاشم‌زاده هريسي، نماينده استان آذربايجان شرقي در اين مجلس پاسخ‌هاي جديدي به آن مي‌دهد و در اين ميان از لزوم تغيير ديدگاه‌ها به مجلس خبرگان رهبري صحبت مي‌كند. مشروح گفت‌وگوي «اعتماد» با او را در ادامه بخوانيد:
رقابت هيات رييسه مجلس خبرگان رهبري در دوره جديد نزديك است. فكر مي‌كنيد اين دوره چه رقابت‌هايي قرار است صورت بگيرد؟
شايعات زيادي در مورد افراد مطرح در مورد كانديداهاي رياست خبرگان مطرح مي‌شود اما از نگاه من اينها اساس آنچناني ندارد. اسامي زيادي مطرح مي‌شود و حتي در اين ميان افرادي هستند كه آمال و آرزوهاي خودشان را مطرح و به رسانه‌ها منتقل مي‌كنند. مجلس خبرگان رهبري 88 عضو دارد كه بر اساس قانون هر كدام از آنها حق كانديدا شدن را دارند، البته مسلما همه آنها كانديدا نمي‌شوند. در اين دوره از مجلس هم افراد برجسته و شناخته شده زياد هستند و نهايتا يكي از آنها به صندلي رياست مجلس مي‌رسد. نكته اينجاست هر فردي كه به رياست مجلس برسد تغييرات آنچناني و اساسي در ساختار اين مجلس صورت نمي‌گيرد.
منظورتان به صورت دقيق‌تر چيست؟
ببينيد رييس مجلس خبرگان رهبري تنها يك راي دارد. اختيارات خيلي خاصي هم ندارد و اعتقادات افراد حاضر در مجلس خبرگان به يكديگر نزديك است و در نهايت اتفاق خاصي نمي‌افتد. برخلاف آن شايعاتي كه در روزهاي منتهي به انتخابات خبرگان مطرح مي‌شد همه اعضاي مجلس خبرگان ديدگاه‌هاي نزديك به هم دارند و در همين راستا با انتخاب شدن هر كدام از آنها قرار نخواهد بود كه تغيير اساسي در اين مجلس ايجاد شود. مساله‌اي كه از نگاه من بيشتر اهميت دارد ديدگاه اعضاي مجلس خبرگان رهبري است نه رييس آن.
چه ديدگاهي؟ مهم است كه ما مجلس خبرگان را چگونه مجلسي مي‌شناسيم. آيا آن را يك مجلس ذخيره‌اي مي‌دانيم؟
خب اين ديدگاهي است كه تا اندازه‌اي وجود دارد.
مهم است كه بدانيم. آيا مجلس خبرگان رهبري ظرفيتي از قانون اساسي است كه ايجاد شده تا اگر حادثه تلخي به وقوع پيوست تشكيل جلسه بدهد و تصميم‌گيري كند و بعد هم تا حادثه تلخ بعدي صبر كند؟ اين ديدگاه به اين معني است كه مجلس خبرگان رهبري تنها در روز مبادا اثر خود را مي‌گذارد و وظيفه ديگري هم ندارد.
اما ديدگاه ديگر متضاد آن است. اين‌طور نيست؟
بله. ببينيد در كشور ما مسائلي هستند كه فراقوه‌اي هستند و پيگيري آنها نه در اختيار مجلس است نه دولت و نه حتي قوه قضاييه. به بيان ديگر مسائل كلان كشور جز رهبري متولي ديگري ندارند. اين همان مسائلي هستند كه مجلس خبرگان رهبري هم بايد در آنها حضور داشته باشند. مشكلات در اين زمينه‌ها را ببينيد، كار كارشناسي كنند و كميته‌اي تخصصي از كارشناسان، سياستمداران و علما تشكيل دهند. به بيان ديگر ريشه‌ها را شناسايي كنند تا بسترهاي لازم براي حل اين مشكلات را ايجاد كنند. اگر مجلس خبرگان چنين كارهايي را انجام ندهد، مشكلات را شناسايي نكند و بسترهاي لازم را فراهم نكند هرچقدر هم كه ساير قوا براي حل مشكلات تلاش كنند اثر خنثي خواهد داشت. براي اينكه فضاي كشور با بداخلاقي آلوده شده است. در چنين شرايطي چه كاري از قوا ساخته است؟ اين بسترسازي بايد توسط مجلس خبرگان رهبري صورت بگيرد، گزارش تهيه و خدمت مقام معظم رهبري ارايه شود و به بياني مجلس خبرگان به رهبري كمك كند. مردم مشكلات‌شان را به اعضاي خبرگان مي‌گويند و اعضاي خبرگان نيز از طريق كار كارشناسي مي‌توانند به نتيجه برسند و براي حل مشكلات به رهبري هم كمك كنند.
پس مي‌توانيم نتيجه بگيريم مهم اين است كه در ميان اعضاي مجلس خبرگان رهبري اين ديدگاه به وجود بيايد؟
بله. اگر رييس و ساير اعضاي خبرگان اين ديدگاه را داشته باشند مي‌توان كار را جلو برد. رييس با اين ديدگاه به تنهايي كافي نيست. رييس با اين ديدگاه زماني مي‌تواند موثر باشد كه ساير اعضاي خبرگان هم همين ديدگاه را داشته باشند.
مي‌توانيم بگوييم كه آيت‌الله هاشمي براي همين از كانديدا شدن براي رياست خبرگان دلسرد است كه تصور مي‌كند اين ديدگاه در ميان اعضاي خبرگان وجود ندارد و نمي‌تواند كار خاصي در اين مجلس كند؟
البته كه بي‌اثر نيست. اگر فرد احساس كند كه مي‌تواند نقش آفرين باشد مي‌آيد اما اگر انگيزه‌اي نداشته باشد چرا بايد بيايد. البته من تحليل ديگري هم در مورد نيامدن هاشمي دارم.
چه تحليلي؟
تصور مي‌كنم كه هاشمي‌رفسنجاني به دنبال آرامش جامعه است. مي‌داند كه اگر رييس شود تندروها الم‌شنگه به راه مي‌اندازند و آرامشي را كه در جامعه وجود دارد بر هم مي‌زنند و به بيان ديگر دردسر درست مي‌كنند. هاشمي مي‌داند كه اگر رييس خبرگان نشود جامعه آرام‌تر خواهد بود. رييس خبرگان تنها يك راي دارد. خبرگان مي‌تواند يك رييس قوي داشته باشد كه سايرين هم پشت سر او حركت كنند و اين بهتر است. در اين شرايط حساسيتي هم ايجاد نمي‌شود. از نگاه من آرامش جامعه و حمايت او از يك رييس ديگر مي‌تواند محتمل‌تر باشد. آيت‌الله هاشمي با رييس نشدن مي‌تواند در مجلس خبرگان فعال‌تر باشد او مي‌داند كه در رياست محدود مي‌شود.