اين شتر سالهاست كه كارش خوابيدن است
مريم مقدسي / هر كجا كه بروي يك شتري هست كه خانه ات را پيدا كند و دم در آن جا خوش كند، چه بسا همان جا پشت در خوابش ببرد و خواب پنبهدانه هم ببيند و كلي خوش بگذراند. اما شما كه ساكن خانهيي هستيد كه شتر مذكور پشت درش بيتوته كرده و خيال رفتن ندارد تا شما بالاخره «بله» را بگوييد و نخستين قدم را براي گذراندن 77 خوان ازدواجبرداريد، شايد خيلي بهتان خوش نگذرد.
از همان روز اول فرقي نميكند كه عروس داستان باشيد يا داماد، بايد دست به جيب باشيد اين يكي از عواقب خوابيدن شتر داستان پشت در خانهتان است. از مراسم خواستگاري و خريد گل و شيريني توسط داماد و تغيير دكوراسيون منزل و خريد لباس توسط عروس بگيريد تا شب عروسي و خرجهاي معروف و كمرشكنش، نبايد دست مبارك را از جيبتان خارج كنيد حتي اگر شپش در آن جفتك بيندازد.
اما در تمام مراحل مادر و پدرها يك جمله معروف دارند و آن هم اينكه: «زمان ما كه اينهمه تجملات مهم نبود، زندگيها سادهتر بود.» اما قطعا زمان آنها هم پدر و مادرهايشان همين حرفها را ميزدند. انگار كه هرچه ما پيشتر ميرويم، خرجها هم بيشتر و بيشتر ميشود. با تمام اين اوصاف ميشود نگاهي به مراسمي كه اين روزها به بهانه ازدواج دو نفر برگزار ميشود انداخت و ديد كه پدر و مادرها هم پر بيراه نميگويند، مراسم ازدواج از همان روز خواستگاري و بله برون پر از تجملات و هزينههايي شده كه شايد چندان هم ضروري نباشد اما از آنجا كه تبديل به عرف شدهاند، كمتر كسي از آن صرفنظر ميكند. اما اين را هم بايد در نظر بگيريم كه هر نسلي متناسب با شرايط خود رسم و رسومات را به شيوه خاص خودش به جا ميآورد. نگاهي ساده و گذرا داشتهايم به تغييراتي كه آيينهاي ازدواج در سالهاي اخير داشتهاند. شيوهيي كه پدر و مادرهاي ما ازدواج ميكردند و روشها و آيينهايي كه ما براي ازدواج در پيش ميگيريم.