• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3144 -
  • ۱۳۹۳ پنج شنبه ۱۱ دي

محسن غرويان در گفت‌وگو با «اعتماد»:

بزرگان با عتاب جلوي تندروها را بگيرند

افراطي‌ها منافع ملي را به خطر انداخته‌اند

    مرجان زهراني/يكي از ضرورت‌هايي كه امروز و با گذشت يك سال از روي كار آمدن دولت اعتدال فقدانش در جامعه سياسي ايران احساس مي‌شود اتحاد و آشتي ملي است. موضوعي كه در نهايت نزاع‌ها و كشمكش‌هاي سياسي كمرنگ‌تر شدن اتحاد و انسجام ملي را شدت مي‌بخشد. محسن غرويان فعال سياسي و مدرس حوزه معتقد است از زماني كه امور و عنان كار به دست افرادي افتاده است كه اساسا از نظر ذاتي و اقتضاي شخصيتي به سمت نزاع و تشنج مي‌روند كل كشور به همين سمت پيش مي‌روند. او همچنين در مورد راهكار كمرنگ شدن اين نزاع و كشمكش‌هاي سياسي براي افزايش ضريب اتحاد ملي مي‌گويد: «مهم‌ترين ابزار براي ورود به بحث آشتي ملي ابزار فكري و فرهنگي است و من معتقد هستم كه به هرحال بايد افرادي امورات كشور را در دست داشته باشند كه اساسا منعطف و معتدل و قابل تعامل باشند.»

 به نظر شما چه علل و عواملي اين «اتحاد ملي» را شكل مي‌دهدو چه حوادث و اتفاقاتي منجر به از بين رفتن يا كمرنگ شدن ضريب اتحاد ملي مي‌شود؟

اگر بخواهيم ريشه‌يي در مورد اين موضوع صحبت كنيم اشاره به اين نكته لازم است كه فلسفه و نگاه به‌گونه‌يي شده است كه ما همديگر را دوست نداريم و اين موضوع در ميان جناح‌ها و گروه‌هاي سياسي هم ديده مي‌شود كه با تخاصم با يكديگر رو‌به‌رو مي‌شوند حتي در بطن جامعه و از نگاه جامعه شناختي هم مي‌بينيم كه مردم از هم فاصله گرفته‌اند ولو اينكه در لفظ و گفتار با تملق و چاپلوسي اظهار دوست داشتن مي‌كنيم اما قلب‌ها از يكديگر فاصله گرفته‌اند و اين ريشه در انسان‌شناسي و نگاه فلسفي و نگاه ديني ما دارد. اتحاد ملي در قلب يك ملت ريشه دارد و اگر قلب‌ها به يكديگر نزديك شود كلمات، گفتار و حركات هم به سمت اين اتحاد پيش خواهد رفت و اتحاد و وحدت و به تبع آن تعاون و همكاري شكل خواهد گرفت ولي نفاق و تحقير و مچ‌گيري از يكديگر در جامعه زياد شده است با اينكه تجربه گذشته هم به ما مي‌گويد تحقير و مچ‌گيري‌هاي سياسي و زمين زدن اثري ندارد اما همچنان اين روند ادامه پيدا كرده است.

   سوءتفاهم‌ها و بدبيني‌هاي موجود ميان گروه‌هاي سياسي چقدر مي‌تواند در تناقض با منافع ملي باشد؟

كاملا در تناقض است چون هم قرآن هم عقل و هم تجربه به ما مي‌گويد كه اعتصام داشته باشيد يعني با هم يكي باشيد و به هر حال به سمت اهداف و منافع ملي پيش برويد. اگر مي‌خواهيد حركت كنيد همه نيروها بايد در همين جهت حركت كنند، ما اما دچار روندي شده‌ايم كه همديگر را تضعيف مي‌كنيم و نهايتا وقتي نيروهاي فكري و مالي صرف اين تضعيف‌هاي طرفيني بشود چيزي نمي‌ماند كه ما صرف رسيدن به اهداف و توسعه و رسيدن به اين منافع ملي بكنيم؛ فكر مي‌كنيد چقدر از پول بيت‌المال صرف رسانه‌هايي مي‌شود كه تمام انرژي و هزينه‌هاي شان صرف تضعيف يك جناح و گروه سياسي مي‌شود؟ در حالي كه همه اين تخاصم و تنازع‌ها در نهايت مانع پيشرفت نظام و كشور مي‌شود و حتي در حوزه‌هاي اقتصادي و فرهنگي هم تاثيرگذار است. چه كسي بايد پاسخگوي هزينه‌هايي باشد كه صرف دامن زدن به تخاصم‌ها و تنازع‌ها مي‌شود و جاي تاسف است كه نخبگان جامعه و شخصيت‌هاي برجسته حوزه و سياست هم اين كار را مي‌كنند و مشغول تضعيف يكديگر هستند. البته نمي‌توانيم با رقم و عدد بيان كنيم كه چقدر آسيب مي‌رساند؛ ولي آن چه مسلم است اين است كه به هر حال فعاليت‌هاي گروه‌هايي كه در پي پايين آوردن ضريب اتحاد ملي هستند آسيب جدي به منافع ملي وارد مي‌كنند و عدم اتحاد و انسجام ملي در نهايت در منافع ملي و دست يابي به آنها تاثيرگذار است. زماني كه اين انسجام ملي به خطر مي‌افتد مردم هم دايما در تلاطم و استرس هستند و اين تخاصم‌ها به بطن جامعه هم راه پيدا مي‌كند. مردم شاهد اين هستند كه بزرگان نظام با يكديگر درگير هستند، مسلما دغدغه‌مند مي‌شوند. ما در هشت سال گذشته تجربه كرده‌ايم كه اين دعواها و مشاجرات سياسي چقدر به اقتصاد كشور و انگيزه‌هاي مردم براي فعاليت‌هاي سياسي و اجتماعي ضربه مي‌زند. بازهم عده‌يي در اين دوره مشغول تشنج‌آفريني و ادامه رويه هشت سال گذشته هستند. اين روند علاوه بر اينكه به اتحاد ملي آسيب مي‌رساند و منافع ملي را به خطر مي‌اندازد در كاهش انگيزه‌هاي مردم براي مشاركت‌هاي سياسي و تعاون اقتصادي و فرهنگي هم بسيار تاثيرگذار است. به هر حال بايد بزرگان و نخبگان سياسي كه در راس امور هستند فكري براي اين موضوع بكنند تا جلوي اين تخريب‌ها گرفته شود و البته من فكر مي‌كنم بزرگان نظام مي‌توانند با يك هشدار و عتابي از ادامه اين روند جلوگيري كنند.

 طي چند سال گذشته تعدادي از خواص و نخبگان سياسي بحث آشتي ملي ميان گروه‌هاي سياسي را مطرح كردند؛ به نظر شما ابزار لازم براي ايجاد اين آشتي ملي چيست؟

مهم‌ترين ابزار براي ورود به بحث آشتي ملي ابزار فكري و فرهنگي است و من معتقدم كه به هرحال بايد افرادي امور كشور را در دست داشته باشند كه اساسا منعطف و معتدل و قابل تعامل باشند. وقتي امور و عنان كار به دست افرادي مي‌افتد كه اساسا از نظر ذاتي و اقتضاي شخصيتي به سمت نزاع و تشنج مي‌روند، كل كشور به همين سمت پيش مي‌رود.

 دولت آقاي روحاني و شخص ايشان آيا ظرفيت كليد زدن پروژه اتحاد ملي ميان گروه‌هاي سياسي را دارند؟موانع پيش‌روي‌شان چيست؟

با توجه به شناختي كه از دكتر روحاني دارم تصور مي‌كنم ايشان شخصيت بسيار باظرفيتي براي ايجاد اتحاد و انسجام ملي هستند؛ برخلاف رييس‌جمهور قبلي كه اهل نزاع و مشاجره بود و به جاي تعامل معمولا راه نزاع را پيش مي‌گرفت، روحاني باتوجه به شيوه اعتدالي كه دارد در تلاش است گروه‌‌هاي مختلف سياسي را به سمت وحدت و انسجام ملي پيش ببرد، اما متاسفانه همان افراد مخالف دولت سنگ‌اندازي‌هايي مي‌كنند و با فضاسازي‌هايي در تلاشند كشور به سمت يك آشتي ملي پيش نرود. البته كه موانعي وجود دارد اما قطعا عده‌يي هستند كه نمي‌گذارند و نمي‌خواهند اين هدف محقق شود و كشور به سمت انسجام و اتحادي كه در حال حاضر با فقدان آن مواجه هستيم پيش برود، اما به هر حال دكتر روحاني ابزاري در اختيار دارند. ايشان رييس‌جمهور و بعد از مقام معظم رهبري شخص دوم مملكت هستند؛ قطعا اختيارات و امكاناتي دارند كه بايد از آن براي رسيدن به اهدافي در راستاي آشتي ملي استفاده كنند. به نظر من يكي از مهم‌ترين مسائلي كه وجود دارد انتخاب و گزينش افراد در مناصب مختلف است كه بايد همين مشي اعتدالي را داشته و در راستاي اهداف دولت، كه يكي از آنها همين رسيدن به آشتي ملي است، گام بردارند. در راس تصميم‌گيري‌هاي كشور و اتاق‌هاي فكر و تصميم‌ساز از افرادي استفاده شود كه همين اهداف و خط فكري را دنبال كنند. نهادهاي مختلف مي‌توانند قدم بزرگي را بردارند براي رسيدن به اين اتحاد ملي.

 منشا تخاصم و تنازع بين جناح ‌هاي سياسي كجاست؟ اين تخاصم چه تبعاتي براي نظام و حاكميت مي‌تواند داشته باشد؟

من معتقدم كه همه اين نزاع‌ها و تخاصم‌هايي كه بين جناح‌هاي سياسي وجود دارد ريشه در هواي نفس و عطش قدرت برخي افراد دارد. گرچه برخي افراد كه مشاجرات و منازعات را دامن مي‌زنند به اسم دين اين كار را مي‌كنند، اما اين لايه رويي و بيروني نزاع‌ها و تخاصمات است اما لايه‌هاي زيرين آن نشان مي‌دهد كه شهوت قدرت و ريشه نفساني است كه بايد تغيير كند و به كار اخلاقي احتياج دارد. افرادي در پوشش و قالب دين حرف‌هاي نفساني خود را بيان مي‌كنند كه بايد كارهاي اخلاقي انجام شود.

   فكر مي‌كنيد كنشگران سياسي به ويژه معتدلين چقدر مي‌توانند در تحقق وحدت ملي نقش آفرين باشند؟

مسلما نخبگان سياسي به ويژه معتدلين نقش بسيار موثري در اين زمينه دارند. نخبگان حوزه، دانشگاه مراجع و علما و اساتيد و همين‌طور فعالان معتدل سياسي مي‌توانند تاثير بسياري در اين زمينه داشته باشند چون اين افراد تاثيرگذاري بسياري هم روي مردم دارند و كنش‌ها و رفتارهاي سياسي آنها مي‌تواند در بطن جامعه تاثير بسزايي داشته باشد در واقع كنش‌هاي كنشگران سياسي مي‌تواند كنش‌هاي مردمي را هم شكل دهد و در نهايت به سمت وحدت و انسجام ملي پيش ببرد.

 اين اختلاف افكني‌ها در كشور توسط چه باندها و گروه‌هاي سياسي دنبال مي‌شود و اين افراد چه اهدافي را دنبال مي‌كنند؟

اين‌ها افراطيون هستند. اين افراد و گروه‌هاي سياسي برداشت‌هاي افراطي از دين و برداشت‌هاي افراطي هم از حكومت ديني و نظام ديني دارند. باندهاي سياسي كه اين اختلاف افكني‌ها را دنبال مي‌كنند انحصار‌طلب هستند و فكر مي‌كنند نظام اسلامي و حكومت ديني و حتي دين فقط هماني است كه آنها تصور و ترسيم مي‌كنند و بر اساس همين ديدگاه‌هاي افراطي مي‌خواهند همه جامعه را مطيع خود كنند و مسلما با به خطر انداختن وحدت و انسجام ملي اهداف‌شان هم تامين مي‌شود. اين انحصارگرايي در معرفت‌شناسي ديني اين افراد را به چنين كنش‌ها و رفتارهايي مي‌كشاند. به هر حال بايد در مقابل اين گروه‌ها سعه‌صدر داشت. بر هيچ كس وحي نازل نمي‌شود و نمي‌تواند ادعا كند آن چه من فكر و ادعا مي‌كنم وحي منزل است؛ بنابراين بايد اين گروه‌ها باور كنند براي راي و نظر ديگران، كه به گفته مقام معظم رهبري حق‌الناس محسوب مي‌شود، ارزش و احترام قايل باشند تا در نهايت تعادل سياسي در كشور ايجاد شود و با ايجاد وحدت و انسجام ملي منافع ملي هم تامين شود.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون