چرخش از كجا شروع شد
افزايش قدرت آيت‌الله مصباح با فرش قرمز راست سنتي
محمد‌حسين مهرزاد/ مدت‌هاست رنگ و روي وحدت را نديده‌اند. بعد از عدم احراز صلاحيت گسترده در جريان انتخابات مجلس هفتم كه آنهاموفق شدند اعضاي پارلمان را يكدست اصولگرا بچينند براي دستيابي به قدرت در رياست‌جمهوري نهم نتوانستند حول يك نام جمع شوند تا در تفرقه اصلاح‌طلبان قرعه فال به نام محمود احمدي‌نژاد بيفتد. در جريان مجلس هشتم آنها تا حدودي يكپارچگي خود را حفظ كردند و در انتخابات سال88 در دوقطبي شديدي كه رخ داد يا سكوت كردند و بعدها از راي‌شان توبه كار شدند يا براي قدرت نيافتن اصلاح‌طلبان مجبور به حمايت از احمدي‌نژاد شدند.
مجلس نهم كه رسيد خواستند با ريش سفيدي مرحوم آيت‌الله كني گره‌هاي فروبسته را باز كنند اما باز هم نشد و آن مرحوم صراحتا به شكست پروژه وحدت اذعان كرد. انتخابات رياست‌جمهوري دهم كه فرا رسيد باز هم نه جامعتين و نه مصباح هيچ كدام از موضع خود كوتاه نيامدند و شد آنچه مي‌دانيم.
حالا از آخرين اجماع آنها سال‌ها مي‌گذرد. رقيب قدرت يافته و جبهه اصولگرايي از بزرگان خالي شده است. شرايط سخت‌تر از گذشته و اجماع دور از ذهن به نظر مي‌رسد. عده‌يي سخن از شيخوخيت مي‌گويند غافل از آنكه شيخي نمانده جز محمد يزدي و مصباح! عده‌يي هم صحبت از جامعتين مي‌كنند كه اگر كاركردي داشت بايد حداقل يك بار در دهه گذشته طعم پيروزي را مي‌چشيدند.
در اين ميان برخي بر تجميع شيخوخيت و جامعتين تاكيد دارند اما در عمل مي‌بينند كه نه جامعتين و نه شيخوخيت به كار گرفته نمي‌شود. اما اتفاق ديگري در حال رخداد است.
نزديكي نحله‌هاي مختلف جريان اصولگرا در عمل به نفع كدام يك تمام مي‌شود؟ لازمه وحدت نزديكي اضلاع مختلف است يا حركت شتابان يك ضلع؟
اين روزها در مصاحبه‌هاي اكثر فعالان جريان اصولگرا اگر نام فرد مصاحبه‌شونده را نخوانيد به راحتي مي‌توانيد نام تندرو‌ترين افراد را به عنوان مصاحبه‌شونده فرض كنيد. چه اتفاقي در اين جريان رخ داده كه ادبيات قديمي‌تر‌ها و سابقه‌داران اين جريان نيز به سمت تندروها گرايش پيدا كرده‌اند؟ اين رفتار مورد پسند آيت‌الله مهدوي كني بود يا مرحوم عسگراولادي؟
ريشه اين اظهارات را در كجا بايد جست‌وجو كرد؟ شايد ريشه اين چرخش به سمت پايداري و ادبيات مختص آنان را بايد در آخرين همايش اصولگرايان پيدا كرد. آنجا كه علامه مصباح برخي اختلافات را ناشي از جهل افراد خواند و آيت‌الله موحدي كرماني خود را مريد مصباح ناميد: ما همه مريد آيت‌الله مصباح هستيم. علاوه بر جامعتين آيت‌الله مصباح نيز در تصميم‌گيري اصولگرايان نقش خواهند داشت.
از همانجا بود كه آيت‌الله مصباح كه خود عضوي از جامعه مدرسين حوزه علميه قم است نقشي فراتر از آنچه تاكنون داشت يافت در حالي بدل به ضلع سوم وحدت شد كه جريان حامي او شايد به اندازه يك دهم جامعتين سابقه فعاليت سياسي و انقلابي ندارد.