• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3144 -
  • ۱۳۹۳ پنج شنبه ۱۱ دي

مواضع جديد باراك اوباما نسبت به ايران: فرصت يا تهديد؟

صلاح الدين هرسني٭

در روزگاران اخير، مهم‌ترين نشانگان رفتار استراتژيك قدرت‌هاي بزرگ در منطقه خاورميانه نمايان مي‌شود. منطقه‌يي كه به جهت واقعيت‌هاي ژئو پوليتيكي‌اش همواره با بحران‌هاي متعدد وتصاعد يابنده همراه بوده است. از قراين وشواهد پيداست كه امريكا در راستاي همين رفتار‌هاي استراتژيك خود به مازاد قدرت قابل توجهي دست يافته است. لذا طبيعي است كه شاخص‌هاي تهديد امنيتي در كشور‌هاي منطقه افزايش يابد و به تبع آن موازنه موثري در برابر قدرت استراتژيك، تكنولوژيك و قابليت‌هاي مداخله‌گرايانه امريكا ايجاد شود. اين موازنه‌گرايي با هدف پاسخ به قابليت‌هاي استراتژيك امريكا بيشتر از سوي جمهوري اسلامي آن‌هم بر اساس نقش ملي و جايگاه منطقه‌يي‌اش انجام يافته است، چراكه جمهوري اسلامي ايران همواره مخالف هژمونيك‌گرايي امريكا در منطقه خاورميانه بوده و طبيعي است كه موازنه‌گرايي منطقه‌يي ايران با هژمونيك‌گرايي منطقه‌يي وبين‌المللي امريكا همخواني نداشته باشد. عدم همخواني موازنه‌گرايي منطقه‌يي ايران با هژمونيك‌گرايي منطقه‌يي و بين‌المللي امريكا را مي‌توان در رفتار‌هاي بين‌المللي و منطقه‌يي امريكا عليه ايران از فاصله سال‌هاي 2001 يعني حاكميت نئوكان‌ها در كاخ سفيد تا به حال مشاهده كرد. ايالات متحده امريكا طي سال‌هاي 2001 تاكنون محدوديت‌هاي فراگيري عليه ايران اعمال كرده و اين محدوديت‌ها در سال‌هاي اخير تصاعد فزاينده‌يي به خود گرفته است. در اين ميان نكته اساسي آن است كه افزايش نقش ملي و جايگاه بين‌المللي امريكا بر جايگاه منطقه‌يي كشور‌هايي همانند ايران تاثيرگذار است. بنابر‌اين، به هر ميزان كه مداخله‌گرايي امريكا افزايش يابد، موقعيت وجايگاه ايران افول مي‌يابد. در حالي كه واقعيت‌هاي محيط منطقه‌يي خاورميانه نشان مي‌دهد كه با افزايش مداخله‌گرايي امريكا، موقعيت منطقه‌يي ايران ارتقا يافته است. ارتقاي موقعيت منطقه‌يي ايران را بايد ناشي از شرايط ژئو پوليتيكي و همچنين الگوي رفتار ديپلماتيك اين كشور در منطقه دانست. چنين شرايطي از الگوي رفتار استراتژيك ايران سبب شده است كه باراك اوباما، مواضع راهبردي جديد خود را نسبت به ايران اعلام كند. باراك اوباما در فرازي از مواضع جديد خودنسبت به ايران اظهار داشته است كه «راهبرد‌هاي ديپلماتيك ايران در منطقه از شكوه موفقيت‌آميزي برخوردار شده است و در صورت موافقت ايران با يك توافق هسته‌يي بلندمدت، اين كشور مي‌تواند به يك قدرت منطقه‌يي بسيار موفق تبديل شود، اگر چه ايران بدون توافق هسته‌يي نيز مي‌تواند قدرت منطقه‌يي باشد.» به واقع چنين اعلام مواضعي بر جلوه‌هاي فرآيندي در الگوي رفتاري واحد‌هاي سياسي خاصي تاكيد دارد، ضمن آنكه اعلام چنين مواضعي‌اي ناشي از منافعي است كه ايالات متحده امريكا مي‌تواند در قبال رفتار ديپلماتيك خود با ايران براي حزب دموكرات و كشورش و مالا حل بحران‌هاي لاينحل منطقه خاورميانه به دست آورد. نكته‌يي كه نمي‌توان از آن غافل ماند آن است كه چنين اعلام مواضعي از سوي رييس‌جمهوري امريكا ناشي از دلايلي است. اول آنكه نگراني ناشي از تهديدات امريكا در منطقه، امكان ائتلاف‌سازي كشور‌هاي دوست امريكا در منطقه را براي حل بحران‌هاي لاينحل با مشكل مواجه ساخته است. دوم آنكه چنين اظهارنظري از سوي امريكا و رييس‌جمهور وقت حاضرش مبين اتخاذ راهبرد عمليات پيشدستانه آنهم به عنوان تهديد امنيتي با هدف خنثي‌سازي الگوي تعامل سازنده جمهوري اسلامي در استقرار نظم منطقه‌يي است. و سوم آنكه در وقت حاضر با توجه به فضاي ايجاد شده در الگو‌هاي رفتاري ايران، نوعي تداخل منافع وهمچنين نقش مهم تكميلي را مي‌توان در حل بحران‌هاي منطقه از سوي دو كشور مشاهده كرد. به اين معني كه شكل بندي‌هاي قدرت در منطقه به گونه‌يي است كه قابليت‌هاي ايران براي اهداف استراتژيك امريكا از مطلوبيت ويژه‌يي برخوردار است. چراكه رويكرد‌ها وجهت‌گيري‌هاي سياسي ايران در عرصه سياست خارجي مبتني بر نشانه‌هايي از تعادل، ثبات‌گرايي و سازنده‌گرايي استراتژيك است. براي نمونه نشانه‌هايي از تداخل منافع و نيز همبستگي استراتژيك ايران و امريكا براي ايجاد ثبات در افغانستان و ايران مشاهده شده است. با مجموع عواملي كه براي اعلام مواضع جديد اوباما نسبت به ايران اقامه شده است، نمي‌توان چنين مواضعي را فرصتي براي تعيين جايگاه ايران در نظم منطقه‌يي از سوي امريكا دانست. چنين اعلام مواضعي مبتني بر تداوم جلوه‌هايي از تعارض عليه ايران است. چراكه سطح جدال‌هاي امريكا عليه ايران رو به تصاعد است و نمي‌توان با توجه به اظهارنظرهاي پارادوكسيكال رهبران واشنگتن و تصميم‌گيري‌هاي كنگره و دستگاه سياست خارجي ايالات متحده امريكا اطمينان امنيتي كامل داشت. اين جدال‌ها بدون شك محيط امنيتي ايران را در شرايط بي‌ثباتي و ناپايدار قرار مي‌دهد. نظر به اينكه آسيب‌پذيري كشور‌ها در دوران‌هاي مختلف تابعي از تهديدات فراروي آنان است، الگوي رفتار ديپلماتيك جمهوري اسلامي ايران با توجه به چنين مواضعي بايد مقاومت موثري در برابر امريكا ايجاد كند. در اين شرايط و با توجه به ماهيت چنين مواضعي كه رنگ وبوي تهديد گرفته است، ضرورت‌هاي استراتژيك ايران بايد براي محدود‌سازي هژمونيك‌گرايي امريكا به كار گرفته شود. نيل به محدود‌سازي هژمونيك‌گرايي امريكا از سوي ايران بايد به مدد توليد قدرت استراتژيك از سوي ايران، تهديدزدايي در رفتار استراتژيك ايران، قاعده‌سازي ومديريت بحران منطقه‌يي وائتلاف‌گرايي منطقه‌يي ايران با هدف محدود‌سازي قابليت تحرك استراتژيك امريكا در خاورميانه و نيز محدود‌سازي قدرت ساختاري امريكا در نظام منطقه‌يي و بين‌المللي انجام پذيرد. زيرا اصلي‌ترين وظيفه بازيگران منطقه‌اي، بازيگري چون ايران، ايجاد شرايطي است كه به واكنش در برابر تهديدات آن‌هم در برابر تهديدات بزرگ بين‌المللي منجر شود. در اين راستا اگر جمهوري اسلامي ايران بتواند بر اساس تعادل، ثبات‌گرايي وسازنده‌گرايي استراتژيك، معادلات امنيتي منطقه خاورميانه را دگرگون كند، طبعا با مخاطرات محدودتري روبه‌رو مي‌شود.
٭ كارشناس مسائل خاورميانه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون