افشاگري ايوبي درمورد تخلفهاي مالي سازمان سينمايي در دولت سابق
گروه سياسي| ماجراي فيشهاي حقوقي به حوزه سينما هم كشيده شد. در اوج ماجراي فيشهاي حقوقي بود كه رسانهها از رييس سازمان سينمايي هم درخواست كردند براي نشان دادن صداقت و پاك دستي تيم مديريتي فعلي سينما فيشهاي حقوقي خودش و مديران زيرمجموعهاش را منتشر كند.
پاسخ حجتالله ايوبي به اين درخواست جالب بود: «من حافظ فضاي آرامش در سينما هستم. ما آمادگي كافي براي انتشار فيش حقوقي خود و مديران گذشته را داريم.
ما اين كار را درست نميدانيم ولي اگر اين كار را بكنيم شما متحير خواهيد شد. » ايوبي در يادداشت بلند بالايي كه با تيتر «ايستگاههاي پرشمار قطار سياست در سرزمين فرهنگ» منتشر كرده با اشاره به اين نكته كه اين روزها سينما توانسته سرمايه اصلياش يعني مردم را باز يابد به صفهاي طولاني در برابر سينماها اشاره كرده و گفته همان اندازه كه اين اتفاق براي دوستداران فرهنگ وهنر اين سرزمين و براي علاقهمندان به نظام جمهوري اسلامي ايران يك خبر خوب است.
اما اين خبر خوب از نگاه ايوبي براي برخي زيادي هم خوب نيست: «ميتواند خبري ناخوشايند براي آنهايي باشد كه پر هستند از كينه نسبت به مردم و نظام. ميتازند از سرخشم با تيرهاي آشكار و پنهان. مفاهيم ارزشمند، ميشود دستاويزي براي تسويه حسابهاي سياسي.
ايوبي در بخش ديگري از يادداشت وارد بحث آمار و ارقام ميشود و رقمهاي عجيب و تكاندهندهاي ارايه ميكند.
رقمهايي كه نشان ميدهد يكي از مديران سازمان سينمايي كه نامي از او برده نميشود، ماهانه بيش از ۴۳ ميليون تومان درآمد داشت. وي برخي از منتقدين اين روزهاي مديران سازمان سينمايي فعلي را مورد خطاب خود قرار ميدهد و ميگويد: «به اين دوستان ميگويم نگران نباشيد.
خيالتان راحت در سازمان سينمايي هيچ مديري در دو سال و 10 ماه (يك ميليارد و چهارصد و شصت و نه ميليون و نه صد و هشتاد وشش هزار و نه صد و چهل و هفت تومان) نميگيرد (تقسيم بر هزار كنيد ميشود معادل دلاري) . از پاداشهاي چند ده ميليوني خبري نيست. اينجا ديگر به بهانه خريد تجهيزات سينمايي از اروپا صدهزار دلار گم نميشود.
بدون گذر از هيچ شورا و فيلتري به شخصيتهاي حقيقي و حقوقي دوست و زحمتكش پولهاي بيحساب و كتاب چندصدميليوني و ميلياردي داده نميشود. (با وجود همه فشارها هنوز منتشر نشده ولي...). هيچ سايت خبري با هزينه دولت براي شخصيسازي در روزمبادا تاسيس نميشود. اينجا همهچيز روشن است.
اين چند كلمه هم اگر نبود درخواست صريح دوستان گفته نميشد. ماجراي شيرين فيشها ادامه دارد. قطار سياست راه افتاده. از بخت بدِ اهالي فرهنگ، قطار سياست كه دراين سرزمين چندان هم خالي نميرود، ايستگاههاي
پرشماري در سرزمين فرهنگ و هنر و به ويژه سينما دارد.»