زميني كه ناگهان دهان باز كرد

مردم اهالي خيابان پيامبر از سمت اتوبان ستاري در ساعت‌هاي نزديك به ظهر روز پنجشنبه شاهد اتفاقي عجيب بودند. «معمولا در ساعت‌هاي نزديك به ظهر تا بعدازظهر اينجا خلوت است. آن روز همه‌چيز حالت عادي داشت. داشتم با يكي از مشتري‌ها صحبت مي‌كردم كه ناگهان ديديم پژو 206 كه روبه‌روي‌مان پارك بود غيب شد. باورم نشد و خيال كردم توهم است. اما مردم را ديدم كه به سمت گودال مي‌دويدند تا ببينند راننده‌اي كه آن تو افتاده سالم است يا نه. يك ماشين پرايد بي‌سرنشين هم نصفه و نيمه‌روز دهانه گودال در حال تلوتلو خوردن بود. كسي جرات نزديك شدن به گودال را نداشت. تا اينكه نيروهاي آتش‌نشاني آمدند و هر دو ماشين‌ را از داخل گودال بيرون آوردند. راننده 206 زخمي شده بود اما عميق نه. او را خيلي زود به بيمارستان بردند. مامور اداره آب و فاضلاب همان‌جا گفت كه براي جبران خسارت راننده ماشين يك خودروي صفر به او مي‌دهند.» اين را صاحب بستني‌فروشي نزديك گودالي مي‌گويد كه روز پنجشنبه همه اهالي را به خيابان كشاند. حالا كه چند ساعت از حادثه مي‌گذرد هنوز هم ورودي خيابان پيامبر را از سمت اتوبان ستاري بسته‌اند و عبور و مرور ماشين‌ها به سختي و با دستور ماموران نيروي انتظامي صورت مي‌گيرد. هنوز نوارهاي زرد رنگ «خطر حادثه» و «ورود ممنوع» را برنداشته‌اند. مامورهاي سبزپوش شهرداري و سورمه‌اي‌پوش نيروي انتظامي هنوز در ساعت‌هاي بعد از حادثه مردم در محل حضور دارند. گودال را با بتن پر كرده‌اند و روي آن را با آسفالت پوشانده‌اند. روبه روي دهانه گودال يك كوچه بزرگ و عريض است كه از آن به عنوان پاركينگ استفاده مي‌شود. پاركباني كه جلوي كوچه ايستاده روي برچسب‌هاي سفيدرنگ ساعت ورود و خروج ماشين‌ها را مي‌نويسد و هزينه پارك را از راننده‌ها مي‌گيرد. پاركبان به راننده‌اي كه ماشينش را دقيقا روي گودالي كه تازه آن را پر كرده‌اند، پارك كرده هشدار مي‌دهد كه خطر ريزش زمين وجود دارد و بايد ماشين را در پاركينگي كه هيچ تابلويي روي آن نيست پارك كند. راننده عينك دودي‌اش را روي چشم‌ها جابه‌جا مي‌كند و بي‌خيال حرف پاركبان ماشينش را قفل مي‌كند و مي‌رود. هنوز تعدادي از جوان‌هاي محل كه روز گذشته شاهد حادثه نشست زمين بودند روي پله رستوران روبه‌روي گودال نشسته‌اند و حادثه را بازگو مي‌كنند. يكي كه نسبت به بقيه قدمت سكونتش در منطقه بيشتر است، مي‌گويد: «از يك هفته قبل معلوم بود كه زمين دارد نشست مي‌كند.» با دست ترك‌هاي 4 يا 5 سانتي روي زمين را نشان مي‌دهد و ادامه مي‌دهد: «نزديكي اينجا يك قنات است كه خاك زير زمين را هميشه مرطوب نگه مي‌دارد. از طرف ديگر خاك‌برداري زيرزميني مترو هم باعث نشست زمين شده.» دو متر آن طرف‌تر گودالي در زمين حفر كرده‌اند كه دور تا دورش را با ايرانيت‌هاي فلزي پوشانده‌اند. صاحب ساندويچي كه مغازه‌اش روبه‌روي اين گودال است، مي‌گويد: «اين هواكشي است كه براي مترو ساخته‌اند. هوا را به داخل زمين مي‌برد. از وقتي كه ساخت تونل مترو در اين منطقه شروع شده اين هواكش را هم اينجا نصب كرده‌اند.» در سمت ديگر گودال، يك حفره با عمق نامعلوم و طول و عرض نيم متر در نيم متر حفر كرده‌اند كه يك كارگر افغان كنار آن ايستاده است. يك دستش را به دستگاه حفاري زرد رنگ تكيه داده و مي‌گويد: «اين حفره براي ساخت مترو است.» بيشتر از اين چيزي نمي‌گويد و پشتش را مي‌كند و دوستانش را صدا مي‌زند. زني كه پشت دخل كبابي مشرف به حفاري‌هاي مترو نشسته و از تعداد اندك مشتريان ساعت 2 ظهر روز تعطيلش ناراحت است، درباره حادثه روز پنجشنبه مي‌گويد: «وقتي زمين نشست كرد هيچ سر و صدايي نيامد. فقط مردم دورتا دور گودال جمع شدند و با موبايل شروع كردند به فيلم و عكس گرفتن. بعضي‌ها هم فرياد مي‌زدند. همان موقع آب و برق و گاز را با هم قطع كردند. آب و برق سه ساعت بعد آمد اما گاز را تا 20 ساعت بعد وصل كردند. به خاطر نشست زمين يك شب كار ما خوابيد. از ديروز مردم نگران شده‌اند. بعضي‌ها مي‌خواهند خانه‌هاي‌شان را بفروشند و از ترس نشست زمين به جاي ديگري بروند.» نزديك ورودي خيابان پيامبر كارگران مشغول گودبرداري زمين هستند. راننده‌هاي خطي جلوي مجتمع كوروش زير آفتاب داغ در حال جرو بحث درباره علت حادثه هستند. يكي مي‌گويد مترو و ديگري مي‌گويد حفر قنات. بحث‌شان بالا مي‌گيرد كه حضور يك مسافر دربستي پراكنده‌شان مي‌كند.

واكنش مسوولان به حادثه

مازيار حسيني؛ معاون شهردار: باز هم داستان تكراري نشت آب و شست‌وشوي خاك ريزدانه توسط آب باعث ايجاد حفره شده و احداث مترو دليل حادثه نيست.

عيسي فرهادي، فرماندار تهران: كارشناسان فرمانداري و معاونت عمراني در محل حادثه حضور دارند و در حال بررسي علت حادثه‌ هستند.