• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3661 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۱۰ آبان

بي‌ادبي به جاي شوخي

سيد علي ميرفتاح

شوخي بر هر درد بي‌درماني دواست. ضمن اينكه يك مكانيسم دفاعي هم هست. در برابر ناملايمات و رنج‌ها و بدبختي‌هاي جهان هيچ حربه‌اي به اندازه شوخي و خنده كارساز نيست. به خصوص وقتي آدم راه به جايي نبرد و نتواند كاري بكند خوب است كه به وادي امن شوخي و خنده پناه ببرد. ما مردم شوخ‌طبعي هستيم. قضيه مربوط به اين بيست سال و سي سال اخير نيست. هزار سال بيشتر است كه در هنگام مصايب نمك مي‌ريزيم و همديگر را مي‌خندانيم. گريه هم خوب است. در مورد گريه هم گفته‌اند كه بر هر درد بي‌درمان دواست. اما شوخي و خنده خاصيت عليحده دارند و باعث قوت قلب مي‌شوند. هرچيزي به جاي خود نيكوست اما خنده نيكوتر است. خدا را شكر ما هم مردمي شوخ‌طبعيم و در هيچ زمان و هيچ حالتي نيست كه نخنديم و نخندانيم. اين را به نشانه هوشياري و خردمندي بايد گرفت. بعضي خنده‌ها از سر غفلتند اما خنده توام با شوخي از خرد ناشي مي‌شود. تا خردمند نباشي كه نمي‌تواني حماقت‌ها را ببيني و به ريش‌شان بخندي... براي همين است كه هركه خردمندتر است شوخ‌طبع‌تر هم هست. عمده حكماي اين سرزمين واجد قوه طنز بوده‌اند و هميشه و در هر حالتي از طنز و طيبت غافل نبوده‌اند. يك ضرب‌المثل عربي هست كه عبارتش را از ياد برده‌ام اما مضمونش اين است كه هيچگاه شوخي را رد مكن حتي اگر برخودت باشد. اما آيا واقعا هيچگاه نبايد شوخي را رد كرد؟ آيا در هرجايي و با هر موضوعي مي‌شود شوخي كرد؟ آيا عيبي ندارد و حمل بر بي‌ادبي نيست كه آدم ملاحظه ديگران را نكند و بي‌ملاحظه شوخي كند؟ تكرار مي‌كنم كه من طرفدار طنز و طيبتم و فكر مي‌كنم كه هيچ خط قرمزي براي شوخي وجود ندارد اما به شرطي كه اولا از جاده ادب دور نيفتيم ثانيا با شوخي بجا يا نابجاي‌مان ديگران را نيازاريم. چيزي كه باعث شده يادداشت امروزم را به موضوع «شوخي» اختصاص دهم اين است كه به نظرم در ساختن لطيفه‌ها و در خنديدن به موضوعات دور و بر و در شوخي با اخبار كمي بي‌ملاحظه شده‌ايم و هيچ حواس‌مان نيست كه اين شوخي‌ها چه درد و رنجي را عنقريب به ضميمه دارند. عيش‌تان را منغص نمي‌كنم. گوشي‌تان را‌برداريد و به هرچه مي‌خواهيد بخنديد. اما خودتان را بگذاريد جاي قربانيان اتفاق‌‌هاي ناگوار اخير. آيا اگر اين بلاها –زبانم لال- سر شما هم آمده بود با همين لحن جوك مي‌ساختيد و به موضوع مي‌خنديديد؟ قضيه را نمي‌شكافم. بعضي چيزها هرچقدر مكتوم‌تر، بهتر. البته كه بايد حق به حقدار برسد و گناهكار تاوان بدهد و به مجازات برسد اما آيا واقعا اين همه داردار كردن و بي‌پرده حرف زدن لازم است؟ قبول دارم كه در روزگار مدرن اوضاع فرق كرده و ديگر مثل سابق نمي‌شود با قضايا رازآميز برخورد كرد. مي‌دانم كه اگر در محيط‌هاي مجازي بعضي اخبار را ملت پي نگيرند ممكن است دچار فراموشي و روندهاي حوصله‌سربر بروكراتيك شوند. قبول دارم كه حالا ديگر وقت آن است كه رازها از پرده برون افتند و همگان درباره‌شان حرف بزنند. من اقتضائات روزگار را مي‌دانم مع‌ذلك مي‌گويم يك وقت نكند حد و مرزها را از بين ببريم و به خاطر بانمك بودن و خنديدن، حرف‌هاي غيرقابل جبران بزنيم. به خصوص در اين پيام‌هاي تلگرامي «حيا» به كنار رفته و آدم از بعضي افراد حرف‌ها و شوخي‌هايي مي‌شنود كه هيچ قابل قبول نيست. مرد شريفي كه به ادب و نزاكت و خوش‌اخلاقي معروف است در محيط تلگرام با عنايت به خبرهاي بد اخلاقي، برايم شوخي جلفي فرستاده كه باورش برايم سخت است. بعضي خانواده‌ها گروه‌هاي تلگرامي باهم تشكيل داده‌اند. خواهر و برادر و عروس و داماد دور هم نشسته‌اند و به شكل مجازي با هم اختلاط مي‌كنند. اما گاهي در اين محيط‌ها شوخي‌هاي بي‌شرمانه‌اي رد و بدل مي‌شوند كه مردي به سن و سال من تا پشت گوشش سرخ مي‌شود. شوخي هم آداب دارد. هرجا و هرنوع شوخي‌اي كه روا نيست. هر حرفي را كه نبايد زد و هرعكسي را كه نبايد فرستاد. فقط هم منظورم اتفاقات ناگوار اخير نيست. كلا يك قدري بايد مراقب شوخي‌هاي‌مان باشيم و به خاطر بانمك بودن با آبروي مردم بازي نكنيم و آستانه بي‌ادبي را عقب‌تر نبريم. امروز در محيط‌هاي مجازي رسما بي‌ادبيم و درصد قابل ملاحظه‌اي از شوخي‌هاي‌مان جنسي است. البته همه‌اش تقصير مردم نيست. به دليل رفتارهاي بد رسانه‌هاي رسمي ما طبيعي بار نيامده‌ايم و دايم در حال افراط و تفريطيم.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون