• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3661 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۱۰ آبان

چو تخته پاره بر موج ؟ چرا؟!

احمد پورنجاتي

گفته‌اند: رنگ رخسار گواهي دهد از سر درون. نمي‌دانم آيا در جهان سرشار از ترفندهاي تردستانه و اغواگرانه امروز نيز با چنين شاخص بي‌نقاب و معصومانه‌اي مي‌توان به دالان‌هاي پيچ‌در پيچ دنياي درون آدم‌ها رفت و از رنگ رخسارشان حتي اندكي پي به احوال و اسرار درون آنها برد؟ گمان نمي‌كنم.
 اجزاي اين «ضرب‌المثل» دچار نوعي دگرديسي شده‌اند و نيازمند بازتعريف‌اند: نه ديگر رنگ، رنگ خود رخسار است و نه درون، نمايندگي معرفي و تابلوي اعلانات خود را به‌گونه‌اي انحصاري به رخسار مي‌دهد. بي‌تعارف و سر راست بگويم: «بازيگري هزار نقش» شده است انسان دوران «شبكه‌سازي اجتماعي خود بنيان.»
 پس شايسته‌تر است كه نشانه‌شناسي و تحليل احوال و رفتار كنوني جامعه و ارتباط رنگ رخسار و راز درون را به اهل فن واگذاريم. لابد دانش‌آموختگان جامعه‌شناسي، در اين قضيه قبول زحمت كرده و خواهند كرد.
 اما من در اندك مجال اين نوشته مي‌خواهم برداشت شخصي‌ام را از ظهور و گسترش پيشرونده يك «پديده خاص» در حال و هواي اين سال‌هاي جامعه مان در ميان بگذارم كه اگر بخواهم پيش از توصيف و توضيح، عنواني براي آن برگزينم، مي‌گويم: «آويزاني در فضا، تيپا خوري در زمين!» البته شايد در پايان اين نوشته، عنوان مناسب‌تري پيدا كنيم. بگذاريد در آغاز، برخي جلوه‌هاي اين پديده
 را نشان دهم:
- ناگهان خبري در همه جا مي‌پيچد كه: با وجود زيانبخش بودن مصرف روغن پالم، از آن در برخي توليدات لبنيات داخلي استفاده مي‌شود پس: ايها الناس، شير و ماست نخوريد! پس آنگاه موجي دامن گستر در شبكه‌هاي اجتماعي به راه مي‌افتد و هر كس هر هنري دارد از جوك‌سازي و قصه‌پردازي به ميدان مي‌آورد و براي مدتي هرجا مي‌روي سخن از روغن پالم است و كم كم زمزمه تقلبي بودن فلان كالا‌هاي ديگر و نتيجه اش: آشوب و ولوله درون!
 البته پس از مدتي، اين موج فرو مي‌نشيند و انگار نه انگار.
- هنرمند عزيز و ارجمندي براي درمان بيماري‌اش به بيمارستاني مي‌رود و سرانجام پس از اقدامات پزشكي در آن بيمارستان و نيز در خارج از كشور، متاسفانه از دنيا مي‌رود. بنا بر آخرين اظهارنظرهاي مراجع رسيدگي‌كننده به پرونده پزشكي‌اش معلوم مي‌شود كه سهل انگاري‌هايي در روند درمان يا دوران نقاهت ايشان شده است.
 اما ناگهان موجي به پهناي باند چند ماهواره مخابراتي به راه مي‌افتد كه انگاري سريال داستاني جنگ حيدري- نعمتي ميان پزشكان و هنرمندان است. از شبكه‌هاي مجازي بگير تا كوچه و بازار و اداره و شركت و خانه و....
- يك يا چند مورد مسموميت غذايي درايام عزاداري و مصرف غذاي نذري به ويژه يك مورد خاص آن در تبريز كه منجر به مرگ برخي اعضاي خانواده يك پزشك مشهور مي‌شود، ولوله‌اي برمي‌انگيزد از طرح‌ها و توطئه‌ها و پندارهاي عجيب و غريب كه لابد سرانجامش را نيز شنيده‌ايد!
- يك قاري و معلم قرآن كه چند سال پيش بنا به شكايت برخي شاگردانش، متهم به آزار و انحراف جنسي شده اما به عللي كه دست‌كم هنوز بر من پوشيده است، رسيدگي به پرونده و فرجام اتهامش در بوته ابهام و فراموشي مانده، ناگهان به مهم‌ترين سوژه همه شبكه‌هاي اجتماعي تبديل مي‌شود كه فراتر از برخورد با يك پديده زشت اخلاقي از سوي يك فرد، همچون يك « دغدغه ويرانگر روان جامعه» موجي از نگراني براي خانواده‌ها را رقم بزند كه: يادتان است؟ انگاري سرتا پاي همه را
فساد گرفته.
قصد من از اشاره به اين نمونه‌ها، نه داوري درباره درست و نادرست و نه هرگز افتادن در دام توجيه و كوچك شماري و ماستمالي كژي‌ها و خرابي‌ها و نه پيشنهاد به فراموشي سپردن آنهاست. درباره نقش و ارزش و اهميت كاركرد موثر شبكه‌هاي اجتماعي نيز نه تنها هيچ ترديد و انتقادي ندارم بلكه خودم يكي از بهره مندان و فعالان حاضر در برخي شبكه‌هاي اجتماعي‌ام و اين سپهر ارزشمند را يكي از مهم‌ترين دستاوردهاي افتخار آميز و آگاهي گستر و رهايي بخش انسان قرن بيست‌و‌يكمي مي‌دانم. پس، سخن من چيست؟
حرف اصلي من اين است كه بايد براي اين وضعيت «آويزان در فضا، تيپاخور در زمين» يعني سپرده شدن ذهن و روان آدم‌ها به موج‌سازي‌هايي كه در بستر شبكه‌سازي اجتماعي به راه مي‌افتد و گاه حاصلي جز تزريق اعتياد گونه آشوب درون و احساس بي‌پناهي و تعليق براي خلق‌الله ندارد، چاره‌اي انديشيد. خواه در فضاي مجازي و خواه در فضاي واقعي.
لابد مي‌پرسيد: چاره چيست؟ به گمانم نخستين گام در چاره جويي اين است كه «نقش فاعلي و كنشگري و ارادي» انسان‌ها – دست‌كم از سوي خودشان - مورد توجه آگاهانه و جدي‌تري قرار گيرد.
نبايد اجازه داد امواج سهمگين و پر دامنه شبكه‌هاي اجتماعي، همان بلايي را به سر اراده و احساس و عاطفه جامعه بياورند كه روزگاري - و حتي هنوز هم - رسانه‌هاي هدايت شده وابسته به بلوك‌هاي قدرت و ثروت آورده‌اند. حق انتخاب آگاهانه انسان را هيچ چيز نبايد سلب كند يا به گروگان بگيرد يا به هر ترفند، آن را مختل كند. انسان مدني، هيچگاه وضعيت «چو تخته پاره بر موج »
را برنمي‌تابد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون