• 1404 چهارشنبه 1 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3158 -
  • 1393 يکشنبه 28 دي

خبر خوش

سيدعلي ميرفتاح


- من خيلي فكر كردم. اگه بخواييم حضور فعال داشته باشيم و انتخابات رو ببريم ناچاريم روزنامه داشته باشيم.
- روزنامه كه داريم. پس اينا چين؟ اين، اون، اون، اين، اون يكي، اين يكي.
- كمه. نسبت بخواي بگيري كمه. بايد به ازاي هر يه دونه روزنامه كه اون وري‌ها دارن، يكي هم ما داشته باشيم.
- نداريم؟
- كيفي داريم، اما كمي نداريم.
- ما نداريم، نداريم، اما وقتي داشته باشيم حسابي داريم. دممون گرم. واقعا به لحاظ كيفي همين دوتا، دوتا چيه؟ همين يكي جواب صدتاشون رو مي‌ده.
- ولي الآن بحث سيطره كميته.
- تو هم مي‌ري كلاساي شهريار زرشناس؟
- نه. خودم تو خونه، پيش خودم فلسفه غرب مي‌خونم.
-‌اي والله. دمت گرم. چي مي‌خوني حالا.
- هايدگر. زرشناس، ماركوزه، ازغدي، كي ير كه گارد، سيد حسين نصر.
- آفرين.
- همزمان جريان سينماي غرب و دروغ بودگي تفكر سكولار حاكم بر هاليوود رو هم پيگيري مي‌كنم.
- يعني فيلم هم مي‌بيني؟
- با دور تند. بيشترش رو با دور تند مي‌بينم. نمي‌خوام در سيطره سپهر افسون‌سازي و رويا‌پردازي و دروغ بودگي هاليوود قرار بگيرم.
- داري بيار ما هم ببينيم.
- اينجوري اسير شعبده روياسازان قرار مي‌گيري. هر وقت خواستي خودم هم مي‌آم كه قبل و بعدش تحليل كنم كه فريب نخوري.
- فريب بخورم؟ ذكي. بچه‌يي؟ من و فريب؟ مي‌دوني من كي ام؟
- دچار غرور نشو اخوي...
- يه فيلم مي‌خواي نشونم بدي بايد چهارساعت قبل و بعدش تحملت كنم كه تحليل كني و بري رو مخم؟ رسانه ملي هم با آدم اين كار رو نمي‌كنه. نخواستم. مي‌رم سر خيابون مي‌خرم بي‌درد سر، با خيال راحت مي‌شينم مي‌بينم، تخمه هم مي‌خورم.
- همين جوري پيش بري اسير جريان نظام سلطه مي‌شي و مي‌شي يكي از همينا كه متاثر از فرهنگ غربي هستن و تو روزنامه‌ها مي‌نويسن.
- اگه بخواييم روزنامه بزنيم بالاخره نويسنده هم مي‌خواييم ديگه. يكي‌اش من.
- روزنامه مي‌خواييم اما نه هر روزنامه‌اي. يه روزنامه مي‌خواييم كه حالت مشت محكم داشته باشه و تنوير افكار عمومي كنه و تو برملا كردن مسائل پشت پرده توانايي‌هاي خاص خودش رو داشته باشه و به‌طور ويژه خبرهايي رو منعكس كنه و گفت و شنودهاي عالي و نكته سنجانه و مطايبه‌آميز داشته باشه. وگرنه روزنامه‌هايي با حالت اشمئزاز كم نيستن و زنجيره‌يي و مثل قارچ مي‌روين.
- زنجيره از هم گسست. هر چندتا بودن يكي‌اش كم شد. اس‌ام اس اومد تعطيلش كردن رفت پي كارش.
- چه عالي. خدا رو شكر. چقدر منتظر اين خبر بودم. خوش خبر باشي عزيز.
[. . .]

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون