دو موفقيت كاسترو در كوبا
محمود فاضلي
نخستين سالهاي ورودم به وزارت خارجه در دهه 60 شمسي و در نخستين ماموريت برون مرزي خود وارد هاوانا پايتخت كوبا شدم. در مدت شش ماه حضور در اين كشور اگرچه با دهها خاطره و نكته مهم كه همچنان در حافظهام باقي مانده است روبهرو شدم اما در اين ميان دو موفقيت رهبران كوبا برايم برجستهتر بود. در كوبا هيچ بيسوادي ديده نميشد. رهبران اين كشور توانسته بودند با اجراي بلندپروازانهترين مبارزه سازمان يافته، اين معضل اجتماعي را در كشورشان ريشهكن كنند. بسياري افراد كهنسال را در جاي جاي پايتخت ميديدم كه در حال مطالعه روزنامه «گرانما» ارگان رسمي كميته مركزي حزب كمونيست كوبا بودند كه نام روزنامه در بسياري مواقع به رنگ قرمز و در هشت صفحه چاپ ميشد. اگرچه مقالات و سخنرانيهاي كاسترو و ديگر اعضاي حزب كمونيست بخش قابل توجهي از حجم اين روزنامه كه فاقد صفحهبندي ابتكاري و جذابي بود را به خود اختصاص ميداد اما قيمت پايين اين روزنامه دسترسي و مطالعه آن را براي عموم مردم كوبا آسان ساخته بود. از ديگر موفقيتهاي كوبا ايجاد يك سيستم بهداشت همگاني براي مردم اين كشور بود. سيستمي كه كليه مسووليتهاي اجرايي و ارايه خدمات بهداشتي را براي تماني شهروندان اين كشور برعهده داشت. كوبا حتي در بدترين شرايط اقتصادي خود يكي از بالاترين آمارهاي اميد به زندگي در امريكاي لاتين را در اختيار دارد و حتي در سختترين تحريمهاي امريكا عليه اين كشور فاصلهاي با كيفيت خدمات بهداشتي در امريكا و كانادا نداشت و ميزان مرگومير در اين كشور به ويژه در بخش نوزادان بسيار پايين بود. در تمامي محلات هاوانا خانههاي بهداشتي وجود داشت كه دسترسي همگان به پزشك و دارو را آسان كرده بود و اين پزشك با علاقه و دقت خاصي امور پزشكي اهالي اين منطقه را پيگير بود. اينجانب نيز كه اجبارا براي فرزندان از اين پزشكان محله استفاده ميكردم براي مدت كوتاهي از خدمات رايگان بهداشتي كوبا حتي در منزل شخصي خود بهره بردم!در آن دوره زماني مردم بهشدت به كاسترو و سخنرانيهاي وي علاقهمند بودند و ساعتها در خيابانهاي هاوانا به سخنان چندساعته كاسترو گوش فرا ميدادند. اگرچه مدت حضورم در اين كشور كوتاه بود اما هميشه اخبار و رويدادهاي اين كشور كوچك اما تاثيرگذار امريكا لاتين را دنبال ميكردم. يكي از ديپلماتها برايم تعريف ميكرد كه كاسترو براي درك شرايط كشورها گاهي مواقع از چارچوب تعريف شده رهبر يك كشور بيرون ميآمد و با حضور در سفارتخانههاي يك كشور خارجي با سفراي وقت آن كشورها ديدار ميكرد. مجموع چند ديدار اين ديپلمات با كاسترو را به اين نتيجه رسانده بود كه فيدل كاسترو بسيار مهربان، جذاب، جدي و قاطع و مصمم، برنامهريز، متفكر با ذهن بسيار خلاق و عميق سياسي، مردمي و با اخلاق و دقيق در مسائل بود. از نظر شخصيتي بسيار قابل احترام بود و با همين ويژگيها توانسته بود يك فرمانده خوب و مقتدر و دبيركل موفق حزب كمونيست باشد و در نتيجه تاثير مستقيمي بر جنبشهاي سياسي امريكاي لاتين داشت. بيشك كاسترو و همفكرانش داراي نقاط ضعف و كاستيها و ناكاميهاي بسياري هم بودند كه پرداختن به آن فرصت ديگري ميطلبد.