حميدرضا خالدي/ گاهي مسائل مهم و حياتي نيز در كشور ما چنان عادي ميشوند كه ديگر حساسيت كسي را برنمي انگيزند. درست مثل «زلزله». بحثي كه سالهاست درمورد وقوع آن هشدار دادهاند و اينكه تهران طبق يك رويه تاريخي، به همين زوديها دستخوش زلزلهيي ويرانكننده خواهد شد. با اين وجود هنوز هم اين خطر بالقوه جدي گرفته نشده است. خطري كه هر از چند گاهي سوژه رسانهها و شبكههاي اجتماعي ميشود و بعد از چند روز دوباره به فراموشي سپرده ميشود. درست مانند موضوع نامه محرمانه ستاد مديريت بحران به شهرداري كه درآن نسبت به بروز زلزلهيي عنقريب هشدار داده بود . با اين حال و براي چندمينبار بحث زلزله پايتخت را درگفتوگو با كامبد اميني حسيني، مدير گروه مطالعات شهري و منطقهيي پژوهشكده زلزلهشناسي (كه سابقه مديريت اين مجموعه را نيز دركارنامه كاري خود دارد) به بحث نشستهايم؛ بحثي كه گرچه دكتر اميني شايد به دليل حساسيت موضوع چندان رغبتي به توضيح صريح و واضح درمورد آنها نداشت، ولي با اين وجود شامل نكاتي است كه درنوع خود قابل تامل است.
چند وقتي است كه دوباره بحث زلزله تهران به يكي از موضوعات نگرانكننده شهري بدل شده است، موضوعي كه با پخش تصوير نامهيي از سوي سازمان مديريت بحران به شهرداري تهران كه درآن نسبت به وقوع زلزلهيي شديد درآيندهيي نزديك هشدار داده شده بود به اوج خود رسيد. بالاخره واقعيت چيست؟ به زبان ساده درتهران، زلزله خواهد آمد يا خير؟
در اينكه تهران شهر زلزلهخيزي است شكي نيست. چقدر در مورد اين موضوع بايد صحبت كنيم تا اهميت آن را درك كنيم؟ هر ازچند گاهي بحث زلزله مطرح ميشود و دوباره بعد از مدتي به فراموشي سپرده ميشود. اينكه نشد مواجهه با زلزله. در هر حال مساله و دغدغه اصلي ما اين نيست، بلكه مشكل ما تفكر مردم و مسوولان در مورد زلزله است. تا وقتي كه اين تفكر تصحيح نشود و اهميت و خطر زلزله را با پوست و گوشت خود لمس نكنيم، نميتوانيم براي رويارويي با آن آماده شويم.
شنيده ميشود كه يكي از گسلهاي تهران فعال شده است. شما اين مساله را تاييد ميكنيد؟
در حال حاضر زلزلههاي تهران از سه منبع رصد ميشوند، سازمان ژئوفيزيك، پژوهشكده زلزلهشناسي كشور و سازمان مديريت بحران. گويا در مورد شايعه اخير، دستگاههاي سازمان مديريت بحران زلزلههايي را ثبت كرده بود كه آن را به شهرداري گزارش داده است. اما من شخصا از صحت آن بياطلاعم.
مگر خود شما هم زلزلهها را ثبت نميكنيد؟
چرا. ولي دستگاههاي آنها دقيقتر است. دستگاههاي ما تنها زلزلههاي بالاي 5/2 تا 3 ريشتر را ثبت ميكنند. در مورد واقعه ياد شده دستگاههاي ما هيچ زلزلهيي را ثبت نكردهاند.
فكر نميكنيد اگر فعاليت گسلها زياد شود و آن را به مردم اطلاع دهيد بتوان از وقوع يك فاجعه ملي جلوگيري كرد؟
ببينيد، فعاليت يك گسل چيز عجيب و خارج از عرفي نيست و لزوما به معناي وقوع زلزلهيي بزرگ نيست. البته مواردي هم ديده شده كه قبل از وقوع يك زلزله بزرگ پيش لرزههايي ثبت شدهاند. اما در مواردي – مانند زلزله منجيل - زلزله به شكل ناگهاني و بدون پيشلرزه رخ داده است. ولي درهر صورت، ما درصورت مشاهده فعاليت گسلها بلافاصله موضوع را به مسوولان گزارش ميدهيم. حالا تصميم با آنهاست كه مانند زلزله «سيلاخور» كه به مردم هشدار داده شد و مردم از شهر خارج شدند و از فاجعهيي بزرگ جلوگيري به عمل آمد، آن را اطلاعرساني كنند يا از پخش آن جلوگيري كنند.
درطول سال 93 تاكنون چند مورد زلزله مهم و قابل گزارش را رصد كردهايد؟
تا جايي كه من ميدانم، موردي نداشتهايم ولي براي پاسخ قطعي و دقيقتر بايد سوال كنم.
اينطور كه من از سخنان شما استنباط كردم، تهران به هيچوجه آمادگي رويارويي با زلزله را ندارد؛ درست است ؟
دقيقا. با توجه به اينكه ساختمانهاي ما درمقابل زلزله مقاوم نيستند و درعين حال جمعيت ساكن يا شاغل در آنها نيز بسيار زياد است و با توجه به نابساماني شبكههاي زيرساختي طبيعي است كه بايد منتظر تخريبهاي بخش اعظمي از ساختمانها و كشته شدن شهروندان باشيم. درحال حاضر بيمارستانهاي ما مملو از بيمار است، واي به حال زماني كه زلزلهيي رخ دهد. ضمن اينكه ساختمان خود اكثر اين بيمارستانها نيز سست است. يا خيابانهاي ما. يكي از مهمترين مسائل درزمان وقوع زلزله، باز بودن شريانهاي ارتباطي است. آيا واقعا خيابانهاي ما درصورت بروز زلزله باز خواهند ماند و نيروهاي امدادي ميتوانند خود را به نقاط مختلف شهر برسانند؟ تمام اين موارد ما را به يك نكته رهنمون ميسازد كه اگر امروز شروع به كار كنيم – گرچه شايد دير باشد – ولي باز هم بهتر از فردايي است كه شايد جبران آن ممكن نباشد.
در شرايطي كه به اذعان اكثر كارشناسان، تهران نه ساختمانهاي مقاومي دربرابر زلزله دارد و نه امكانات و تجهيزات لازم را براي رويارويي با اين حادثه طبيعي دارد، اصلا صحبت كردن از «توان مقابله و مواجهه» با چنين پديدهيي درست است؟
حرف من هم همين است. وقتي موقع ساختن ساختمانها، به مهندس ناظر تاكيد ميكنيم كه كاري كند تا ساختمان ما ارزانتر تمام شود چطور انتظار داريم بتوانيم از رويارويي با زلزله صحبت كنيم. واقعيت اين است كه ما نهتنها بايد دربحث سختافزاري و تجهيزات، خود را بسيار بيشتر از امروز مجهز كنيم كه بايد فكري اساسي هم براي بخش نرمافزاري اين فرآيند مانند آموزش و بالابردن اطلاعات شهروندان بكنيم.
چند سالي از احداث پايگاههاي مديريت بحران درمناطق و نواحي تهران ميگذرد. با اين وجود برخي از كارشناسان معتقدند كه در زمان وقوع زلزله، اين پايگاهها به هيچ عنوان نميتوانند كاري ازپيش ببرند .
اگر حتي «فرض» كنيم كه اين پايگاهها مراكزي مفيد و موثر باشند، در زمان زلزله كاري از دستشان برنميآيد. اين مراكز اگر واقعا ميخواهند مفيد باشند بايد قبل از وقوع زلزله فعال باشند و با تلاش براي ايجاد يكدستي و مديريت واحد، فكري براي بحرانهاي هنگام وقوع زلزله بكنند وگرنه حتي اگرتعداد اين پايگاهها به هزار مركز هم برسد دردي از مردم زلزله زده را حل نخواهد كرد.
طرح مديريت جامع، ماجراي اين طرح چيست؟
اين طرح شامل يكسري چارچوبها و المانهايي در مورد پيشگيري از زلزله، واكنش اضطراري و بازسازي پس از وقوع زلزله بود كه حدود 10 سال قبل از سوي اين پژوهشكده، به وزارت كشور ارسال شد ولي تاكنون خبري از به جريان افتادن آن نيست.