والي از اركان اصلي سنگلج بود
ايرج راد
بازيگر
آقاي والي سوابق كاري روشن و مشخصي دارد و افرادي كه از قديم كار ميكردند به خوبي ايشان را ميشناسند. او از نخستين فارغالتحصيلان هنرستان هنرپيشگي بود و علاوه بر آموختن تئاتر در مكتب اسكوييها كارش را در اداره هنرهاي دراماتيك ادامه داد و از هنرمندان برجسته اين اداره بود. در همان سالها هم پاي ثابت برنامههاي نمايشي تلويزيون بود و يكي از اركان اصلي چهارشنبههاي تلويزيون به حساب ميآمد كه تله تئاترهاي زيادي را کارگرداني و در بسياري از آنها ايفاي نقش كرد.
بعدها وقتي سالن نمايش سنگلج يا 25 شهريور فعال شد، گروه آقاي والي يكي از ركنهاي اصلي بود كه نمايشهايي را در اين سالن اجرا كرد. نكته قابل اشاره اين بود كه اكثر نمايشهاي گروه در شهرستانها هم اجرا شد و بهويژه سفرهاي بسياري به جنوب كشور داشت.
جعفر والي در كنار عشقي كه به تئاتر داشت در سينما و تلويزيون هم به فعاليت پرداخت و خوش درخشيد، به همين دليل از چهرههاي خدمتگزار هنر كشور به حساب ميآمد. اين هنرمند در انتخاب نقش وسواس زيادي داشت و به همين راحتي در هر كاري حضور نمييافت. تئاتر برايش جايگاه ويژهاي داشت و نميتوانست بدون در نظر گرفتن ضوابط مورد نظرش وارد هر گروهي شود. اين تلاش در تمام زمينههاي كارگرداني، بازيگري و انتخاب نقش به چشم ميخورد و با توجه به شخصيت آرام و متيني كه داشت هنگام كار همواره اضطراب ناشي از اهميت ماجرا در او ديده ميشد.
اين اواخر مشغول همكاري بوديم كه بر اثر چند روز آلودگي شديد هواي تهران ايشان از نظر تنفسي دچار مشكل شد و دوستان ايشان را به بيمارستان شهيد رجايي منتقل كردند. آقاي والي يكي دو هفته در اين بيمارستان تحت نظر بود اما با وجود پيگيريهاي دوستان و مسوولان نتيجه مورد نظر به دست نيامد. در نهايت ماجراي ترخيص از بيمارستان و انتقال به خانه پيش آمد ولي بعد از چند روز شاهد بازگشت جديتر عوارض ناشي از بيماري بوديم كه در نتيجه ايشان را به بيمارستان تهران كلينيك منتقل كردند و متاسفانه در نهايت آن خبر ناگوار منتشر شد.
اميدوار بوديم آقاي والي هرچه زودتر سلامت خود را به دست بياورد و نمايش «در گوش سالمم زمزمه كن» را روي صحنه ببريم. خبر درگذشت اين هنرمند بسيار باعث تاسف است، والي خدمات فراواني در زمینه تئاتر به كشور ارايه داد و همواره بدون حاشيه و با متانت كار كرد.
متاسفانه با درگذشت جعفر والي، يكي از چهرههايي كه در مقطع مهمي از تاريخ تئاتر فعال بود چشم از جهان فرو بست. من در جلسههاي تمرين بارها با آقاي والي صحبت كردم كه نشستي براي بيان خاطرات دوران كاري و ضبط آنها برگزار كنيم و به دنبال فرصت بوديم كه حال ايشان مناسب باشد اما متاسفانه نشد. در ايران به ويژه وقتي صحبت از هنر تئاتر به ميان ميآيد ما با قضاياي ثبت تاريخ شفاهي بسيار سطحي مواجه ميشويم و اطلاعات كاملي از فعاليتهاي هنرمنداني كه تمام زندگي خود را صرف حيات و ادامه اين هنر كردند وجود ندارد. متاسفانه بسياري از جوانان ما اصلا شناختي از هنرمنداني كه در تمام سالهاي سخت از خودگذشتگي كردند تا اين هنر سرپا بماند چيزي نميدانند. و كار جايي تامل برانگيز ميشود كه بدانيم حتي براي ارايه مستندات و اطلاعات به موزه تئاتري كه قرار است راهاندازي شود بايد مدتها به جستوجو بپردازيم تا داشتههاي تاريخ تئاتر ايران را به آنجا منتقل كنيم و اين بسيار دردآور است.