90 درصد مسير مذاكرات سياسي هموار شده است
صباح زنگنه
تحليلگر مسائل خاورميانه
با توجه به پيروزيهاي به دست آمده در صحنه ميداني و به ويژه بازپسگيري كامل حلب از دست گروههاي تروريستي - كه نقطه ثقل اقتصادي و فرهنگي سوريه محسوب ميشود و در سالهاي اخير نيز بهعنوان مركز تجمع و حضور مخالفان بشار اسد تبديل شده بود – توسط ارتش سوريه و همپيمانان او، اقتدار دولت اين كشور بيش از پيش تثبيت شده است. در اين چارچوب، دولت سوريه و همچنين ايران و روسيه به عنوان دو كشور اصلي حامي بشار اسد، ميتوانند با اعتماد به نفس بيشتري روند سياسي براي حل و فصل بحران را ادامه داده و نتايج بهتري را نسبت به قبل رقم بزنند. بيترديد اين كار با پيگيري روشهاي متعدد اعم از برگزاري مذاكرات در سطوح منطقهاي و بينالمللي، مذاكرات سوري- سوري تا مصالحه با شهرها، شهركها و قبايل مخالف صورت ميگيرد و اتخاذ اين مشيهاي مختلف ميتواند به عاديسازي بيشتر كمك كند.
بديهي است در چنين شرايطي كه دولت سوريه دست برتر را در عرصه ميداني و دولتهاي حامي او قدرت و توانمندي بيشتر و بهتري در عرصه سياسي پيدا كردهاند، تعدادي از كشورها كه حاميان خارجي گروههاي تروريستي فعال در سوريه هستند، از اين روند رضايت چنداني نداشته باشند و با بهانههاي مختلف تلاش ميكنند تا روند خشونت و بحرانسازي را تداوم بخشيده و در يك كلام، صحنه را به نفع خود عوض كنند. با اين وجود، دولت بشار اسد با دستاوردهاي به دست آمده ناشي از پيروزيهاي ميداني اخير به ويژه آزادي حلب ميتواند با استحكام بيشتر، قدرت گستردهتر و البته انعطافپذيري افزونتر از گذشته مسير حل و فصل بحران در سوريه را در پيش بگيرد و دولتهاي حامي او توانمندي بيشتري را براي پيگيري سازوكارهاي سياسي در عرصه منطقهاي و بينالمللي داشته باشند و به نتايج بهتري دست يابند و از خونريزي بيشتري جلوگيري كنند.
اين مساله، در روزهاي اخير نمود عيني هم داشت كه در اين چارچوب، ميتوان به برگزاري نشست ايران، روسيه و تركيه در مسكو به ابتكار جمهوري اسلامي ايران اشاره كرد. واضح است كه در شرايط امروز، روسيه در ميان قدرتهاي جهاني و ايران و تركيه در ميان قدرتهاي منطقهاي درخصوص سوريه دست بالا را دارند. با حضور اين سه قدرت موثر در بحران سوريه در پشت يك ميز و رايزني براي حل و فصل بحران، ميتوان اميدوار بود كه 90 درصد راه براي هموار ساختن مسير و ايجاد هماهنگيهاي بعدي پيموده شده است. در واقع، اين كار، ميتواند هم با مهيا ساختن شرايط براي آغاز مذاكرات سوري – سوري و به صورت مشخصتر، مذاكرات دولت و مخالفان و هم در همراهسازي امريكا از طريق روسيه و هم آرامسازي برخي كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس - كه در سالهاي گذشته همواره بر طبل جنگ ميكوبيدند - از طريق تركيه، حاصل شود. پس براي حل و فصل سياسي بحران فعاليتها بايد در سه سطح ادامه يابد: سطح داخلي، سطح منطقهاي و سطح بينالمللي. اگر اين مساله رخ دهد، آنگاه زمينه براي برگزاري مذاكراتي جهاني كه بتواند نقطه پاياني بر درگيريها بگذارد، فراهم ميشود.
يكي ديگر از دستاوردهاي ناشي از پيروزيهاي اخير در سوريه كه ميتواند به روند مذاكرات سياسي سرعت ببخشد، كمرنگ شدن پيششرط بركناري بشار اسد از سوي مخالفان او براي آغاز مذاكرات صلح است؛ پيششرطي كه همواره از سوي مخالفان سوريه مطرح ميشد و آنها با مطرح كردن اين سنگ، راه را بر پيگيري مذاكرات صلح مسدود ميكردند. به نظر ميآيد وضعيت كنوني به اندازه كافي اثبات كرده باشد كه دولت و ارتش سوريه به رهبري بشار اسد را نميتوان با اقدامات مسلحانه و در پيش گرفتن روشهاي خشونتآميز از بين برد. اكنون، هم توان سياسي دولت سوريه براي چانهزني بيشتر شده و هم ارتش اين كشور قدرتمندتر شده است. از طرفي، گروههاي مخالف نيز نسبت به هر زماني در پنج سال اخير، ضعيفتر شدهاند و پيششرطگذاري آنها محلي از اعراب هم ندارد. بنابراين اگر گروههاي معارضه واقعا ادعاي علاقهمندي براي سوريه را دارند، بايد واقعگرا باشند كه البته چارهاي هم جز اين كار ندارند. قدرتهاي منطقهاي و بينالمللي بايد به اين حقيقت واقف شوند دولتي كه پنج سال انواع و اقسام بحرانها نتوانست ساقطش كند و دوام آورد، با ادامه روشهاي خشونتآميز هم ازبينرفتني نيست پس بهتر است از طريق مذاكره و رجوع به گفتوگو بحران را حل كرد. با اين وجود، هنوز فراز و نشيبها و مسائل متعددي بر سر راه استقرار صلح در سوريه و مذاكرات سوريه وجود دارد. گروههاي تروريستي متعدد در سوريه همانند داعش و همچنين عدم تفكيك گروههاي معارضه واقعي از گروههاي افراطي سنگي است كه در ميانه راهحل بحران سوريه وجود دارد. هنوز احساس ميشود كه امريكا و برخي كشورهاي عربي و غربي متمايل به استفاده ابزاري از داعش و ديگر گروههاي تروريستي هستند. هنوز احساس ميشود كه عزم جدي براي مبارزه با تروريسم وجود ندارد. در حقيقت، امريكا از داعش و ديگر گروههاي تروريستي به عنوان ابزار فشاري براي برهم ريختن كشورها استفاده ميكند. انتقال چهار هزار نيرو از رقه در منتهي اليه شرق و شمال شرقي سوريه به پالميرا و اشغال مجدد اين شهر، نيازمند حمايت قدرتهاي منطقهاي و بينالمللي است. البته حضور داعش در پالميرا نمايشي است زيرا تجمع اصلي نيروهاي وابسته به اين گروههاي تروريستي، در رقه حضور دارند. با اين وجود، هرچند راه دستيابي به صلح از مسير مبارزه با تروريسم و گفتوگو عبور ميكند ولي نبايد فكر كنيم كه تروريستهايي مانند داعش ميتوانند مسير سازوكارهاي سياسي را با بن بست روبهرو كنند. بديهي است تحركات تروريستي قابل مهار هستند؛ هم با اعمال قدرت سخت و هم با مذاكره سياسي، دستيابي به مصالحه و بستن راههاي امدادرساني. ضروري است در اين چارچوب، گفتوگوها هم با آنكارا كه اين روزها بهشدت نگران بازگشت داعشيها به تركيه است و هم با امريكا افزايش يابد و آنها را متقاعد به پايان دادن به حمايتها و مسدود ساختن راههاي كمكرساني كرد.