• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3707 -
  • ۱۳۹۵ شنبه ۱۱ دي

هشتاد سال پس از مرگ شاعر و نمايشنامه‌نويس

پاياني براي نمايشنامه لوركا نوشته شد

بهار سرلك

پيش از آنكه فدريكو گارسيا لوركا در آگوست 1936 و در جنگ داخلي اسپانيا مورد هدف گلوله‌هاي جوخه مرگ فاشيست‌ها قرار بگيرد، بخش نخست نمايشنامه‌اي سه پرده‌اي را نوشته بود. به گزارش گاردين؛ پس از مرگ اين شاعر و نمايشنامه‌نويس اسپانيايي و طي هشتاد سال گذشته اين نمايشنامه را «نمايشنامه‌اي بي‌عنوان» مي‌خواندند. حالا و هشت دهه پس از مرگ لوركا، آلبرتو كونه‌يرو، شاعر و نمايشنامه‌نويس اسپانيايي كار نيمه‌تمام لوركا را به پايان رسانده است و دو پرده ديگر به نمايشنامه‌اي كه اكنون با نام «روياي زندگي» خوانده مي‌شود، اضافه كرده است.  داستان اين اثر در سالن تئاتر مي‌گذرد كه نمايش «روياي شب نيمه‌تابستان» اجرا مي‌شود و انقلابي را كه در خيابان‌ها و در جايگاه تماشاگران سالن در جريان است، دنبال مي‌كند. سپس داستان به پشت صحنه آرام نمايش مي‌رود و در نهايت ‌الهه‌هاي بهشتي را به نمايش مي‌كشد.  عنوان و درون‌مايه‌هاي اين اثر يادآور دو نمايشنامه شاهكار كالدرون، استاد نمايشنامه‌نويسي عصر طلايي اسپانيا است؛ «زندگي يك روياست» و يكي از آثار مذهبي او به نام «بزرگ‌ترين تئاتر جهان.» كونه‌يرو معتقد است برخلاف وقفه‌اي كه در خلق اين نمايشنامه رخ داده، هيچ‌كدام از ضروريت‌هاي سياسي‌ آن از دست نرفته است. اين نمايشنامه را‌ مي‌توان آخرين بخش چرخه سوررئاليست لوركا ناميد، چرخه‌اي كه شامل آثار نمايشي «مردم» و «زماني كه پنج سال گذشت» مي‌شود. او در مصاحبه با گاردين گفته است: «اين اثر نمايشنامه‌اي درباره نقش تئاتر به هنگام مواجهه با فوريت‌هاي اجتماعي است اما از سوي ديگر درباره نيازمندي به وجود ادبيات داستاني و شعر در دنياي ويرانه است.» كونه‌يرو كه سال‌ها روياي كار بر اين اثر را در سر مي‌پرورانده، شرايط سياسي جاري او را به اين عمل سوق داده است. او مي‌گويد: «اين اثر نقش تئاتر را در زمانه بحران اجتماعي و به هنگام بالا گرفتن تعصب و كوته‌فكري، تكميل مي‌كند و فكر مي‌كنم اكنون وجود چنين نقشي بسيار لازم است.» كونه‌يرو نوشتن ادامه اثر لوركا را كار تكميلي نمي‌داند و معتقد است اين كار او بيشتر دستاورد بازي حدس‌وگمان خيالي است. او مي‌گويد: «فكر نمي‌كنم «تمام كردن» بهترين واژه باشد. نوشتن ادامه اين اثر، بيشتر شبيه به برقراري ديالوگي با صداي فدريكو و ادامه اين ضرباهنگ بود. من تكه‌اي جديد را خلق كردم اما اساسا اين اثر همان «نمايشنامه بي‌عنوان» لوركا است. من يك ويرگول از پرده‌اي را كه او نوشته بود، تغيير ندادم.» اما در حالي كه كونه‌يرو  به دقت و با احترام تمام اهداف لوركا در نوشتن اين اثر را با مطالعه گزارش‌هاي افرادي كه او را مي‌شناختند، دنبال مي‌كرد، پذيرفتن مسووليت چنين كاري بحث هميشگي سرنوشت آثار ناتمام را پيش كشيد. كونه‌يرو در اين باره مي‌گويد: «سعي داشتم نوشته‌هايم را از چشم مردم دور نگه دارم اما پس از اعلام خبر كمي بحث پيش آمد. بدترين موضوع اين بود كه لوركا را به نوعي ناملموس مي‌دانستند. آثار او بيش از پيش زنده است و افراد، صداها و افق‌هاي تازه‌اي را فرامي‌خواند.» اين پروژه به همت وزارت فرهنگ دولت منطقه‌اي مادريد شكل گرفته است و كونه‌يرو آن را هديه‌ و فرصتي براي «بهره بردن از استعداد شاعرانگي بي‌نظير» مي‌داند. او مي‌گويد: «نمايشنامه‌نويسي من تمرين عشق، تمرين شناخت دين نويسندگي‌ و كوچكي‌ام در مقايسه‌ با نويسندگان بااصالت است. » او در ادامه مي‌گويد: «هر كسي در هر زماني كه بخواهد مي‌تواند اثر «نمايشنامه‌اي بي‌عنوان» را همان‌طور كه رها شده بود، كشف كند. من روي بوم لوركا طرحي نكشيدم.» اين نمايشنامه سال آينده منتشر مي‌شود و نخستين اجراي آن در 2018 خواهد بود.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون