• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3813 -
  • ۱۳۹۶ دوشنبه ۱ خرداد

دوستان پرويز كلانتري در نخستين سالگرد درگذشتش از او گفتند

آغداشلو: پرويز يك فرشته بود

علي مطلب‌زاده

 

آخرين روز ارديبهشت سال گذشته پرويز كلانتري درگذشت. هنرمندي كه يك‌سال‌ونيم پاياني عمر 85 ساله‌اش را در بستر بيماري گذرانده بود. كلانتري هجدهم آذرماه سال 93 در جريان بازديد از يك نمايشگاه دچار سكته مغزي شد و همين شروعي بود براي بستري شدن او در بيمارستان. اين بستري شدن بعدتر در خانه ادامه پيدا كرد تا در نهايت 31 ارديبهشت‌ماه سال گذشته خبر برسد كه پرويز كلانتري، نقاش و نويسنده براي هميشه دستش از دنيا كوتاه شده است. اين خبري بود كه دوستان و هم‌دوره‌اي‌هاي پرويز كلانتري را بيشتر از همه در شوك
فرو برد. دوستانش بعدتر با برگزاري مراسم و نمايشگاهي از آثار پرويز كلانتري يادش را گرامي داشتند و حالا بعد از گذشت يك‌سال همين دوستان شنبه‌شب در خانه هنرمندان ايران دور هم جمع شدند تا اين‌بار در يك‌سالگي نبود كلانتري باز هم از او بگويند. آيدين آغداشلو يكي از آنها بود. اكبر عالمي، ليلي گلستان، محمدرضا اصلاني، عليرضا سميع‌آذر، علي‌اكبر صادقي، غلامرضا امامي، فرزانه طاهري و ديگران هم بودند و علي مرادخاني، معاون هنري وزارت ارشاد، احمد مسجدجامعي و مجيد رجبي‌معمار هم اين جمع دوستانه را در اين مراسم يادبود كامل مي‌كردند تا بعد از صحبت‌هاي دوستان پرويز كلانتري به روال مراسم يادبود قبلي نمايشگاهي هم از آثار نقاش غايب در لابي خانه هنرمندان ايران برپا شود.
روايت سرير از صداقت پرويز كلانتري
«من چون در شمار نسلي قرار نمي‌گيرم كه پرويز كلانتري براي كتاب‌هاي درسي آنها تصويرسازي كرده است ديرتر با او آشنا شدم و آشنايي ما به 40 و چند سال پيش و به واسطه ضبط آلبومي توسط شاگردان هنرستان ثمين باغچه‌بان و همسرش در وين باز مي‌گردد. » مراسم يادبود نخستين سال درگذشت پرويز كلانتري با اين صحبت‌هاي محمد سرير، رييس شوراي عالي خانه هنرمندان ايران شروع شد تا يادي شود از كلانتري تصويرساز و گرافيست. سرير بعدتر از اخلاق و روحيات پرويز كلانتري گفت، چيزي كه در ارتباط خودش با كلانتري و ادامه آن بيشترين تاثير را داشته است: «كلانتري از جمله كساني است كه در زندگي من تاثير عميقي گذاشته است. نقاشي و تصويرسازي‌هاي او بي‌نظير بود. هر وقت حرف از نقاشي مي‌شود نخستين نقاشي‌هايي كه به خاطرم مي‌آيد نقاشي‌هاي اوست. من اين‌طور فكر نمي‌كنم كه او از ميان ما رفته است. براي من اينگونه است كه پرويز كلانتري به مسافرتي رفته و برمي‌گردد و نمي‌توانم فكر كنم در كنار ما نيست. »
آغداشلو: تاريخ معاصر را بدون اشاره به كلانتري نمي‌توان نوشت
آيدين آغداشلو سخنران بعدي اين مراسم بود. كسي كه به گفته خودش عمر درازش باعث شده تا شاهد از دست دادن دوستان صميمي‌اش باشد. سال گذشته براي آغداشلو سخت‌تر بود چرا كه علاوه بر پرويز كلانتري او شاهد درگذشت دوست ديگرش عباس كيارستمي هم بود. او در شروع صحبت‌هايش از كيارستمي حرف زد: «كيارستمي هميشه مي‌گفت لطفا تو بعد از من بمير چون بعد از تو من سخت بتوانم درباره تو حرف بزنم اما تو خوب مي‌تواني حرف بزني. هرچند هيچ‌وقت فرصت نشد درباره او خوب حرف بزنم اما درباره كلانتري بايد بگويم او يك فرشته بود و ما در زندگي روزمره آنچنان سرمان در بند و گير اضطراب‌هاي بي‌اهميت و خوشي‌هاي پيش‌پا افتاده است كه كمتر مجال پيدا مي‌كنيم سرمان را بالا بگيريم و اين فرشته‌هاي در حال رفت‌وآمد را ببينيم.» آغداشلو با اشاره به اينكه به ياد ندارد نخستين و آخرين بار كي پرويز كلانتري را ديده است از زندگي در دوره‌اي ياد كرد كه اين نقاش و نويسنده جزو عمده آن بوده است: «تاريخ هنر معاصر ايران را از دهه ۴۰ به بعد بدون اشاره و يادآوري و ستايش پرويز كلانتري نمي‌توان نوشت. او هميشه حاضر بود و اين حضور فقط يك حضور خاطره‌اي نبود بلكه يك حضور نافذ و تاثيرگذار بود.» رفاقت پرويز كلانتري و آيدين آغداشلو در طول اين سال‌ها فراز و فرودهاي زيادي داشته است. اين موضوعي بود كه آغداشلو در ادامه به آن اشاره كرد و از قهرها و دلخوري‌هايي گفت كه در طول چند دهه گذشته بارها اتفاق افتاده است. او بعدتر سراغ وجه حرفه‌اي پرويز كلانتري هم رفت: «كلانتري هم نويسنده بود هم گرافيست. او بي‌آنكه بخواهد سايه سنگينش را بر شخص يا گروهي بيندازد، بي‌تكبر در راهش قدم برمي‌داشت. اين آدم‌ها بعد از مرگ‌شان هم در ذهن ديگران حضور خواهند داشت. من اين روزها با وجود اندوه عميقي كه در روحم حس مي‌كنم داستان‌هايم را براي پرويز يا عباس مي‌خوانم و اينگونه آنها در من تداوم دارند.» آيدين آغداشلو از پرويز كلانتري به عنوان يك داستان‌نويس بزرگ ياد كرد، هنرمندي كه در لحظه لحظه زندگي‌اش ايده‌هاي خوبي براي نقاشي، طراحي و نوشتن داشت اما در اين ميان كمتر به بعد نويسندگي او توجه شده است. آغداشلو اندوه بزرگ زندگي‌اش را از دست دادن مهرباني و مراقبت بي‌غل‌وغش كلانتري دانست و از اينكه ديگر هرگز نمي‌تواند چنين رفاقتي را در زندگي‌اش تجربه كند، گفت: «به نظر من آدم‌ها هرگز نمي‌ميرند بلكه بر اساس نقشي كه در زندگي ديگران داشته‌اند زندگي‌شان را در ذهن آنها ادامه مي‌دهند و فكر نمي‌كنم در اين جمع كسي باشد كه احساس كند كه پرويز كلانتري ديگر ميان ما نيست.»
نقاشي و نوشتن؛ ميراث هنري كلانتري
اما بهترين مهمان اين مراسم براي گفتن از كلانتري نقاش، عليرضا سميع‌آذر بود. او در صحبت‌هايش از اين نقاشي‌ها به عنوان ميراث هنري پرويز كلانتري ياد كرد: «من اينجا هستم تا درباره ميراث هنري اين هنرمند سخن بگويم. شخصيت بزرگي كه كارهاي ارزشمندي را انجام داد. تصويرگري، انجام كارهاي گرافيكي، نوشتن و نقاشي كردن از جمله كارهايي بود كه كلانتري انجام داد اما بدون شك مجموعه كارهاي كويري اين هنرمند كه به كارهاي كاهگل هم مشهور است در تاريخ هنر خواهد ماند. اين آثار در آينده دوري كه ديگر كمتر كسي از نسل ما زنده خواهد بود همچنان مورد توجه خواهد بود.» او با بيان اينكه آثار كلانتري جزو مطرح‌ترين آثار هنري هنر معاصر هستند، گفت: «كلانتري هنرمندي است كه با امكانات ادبيات، فرهنگ، هنر و عرفان ايراني توانست ايراني‌ترين آثار را به زباني مدرن خلق كند. آثار او نه تنها در مجموعه‌هاي داخلي بلكه زينت‌بخش موزه‌ها و مجموعه‌هاي معتبر جهاني است.» به گفته سميع‌آذر بسياري اين آثار را نوعي ارجاع به سنت با بياني نوستالژيك مي‌دانند كه پيشينه معماري كويري و روستايي ما را يادآوري مي‌كند. او با اشاره به اين آثار كاهگلي كه كوير را تصوير مي‌كند، توضيح داد: «در اين آثار كلانتري به يك شهر اتوپيايي با زبان تصوير اشاره دارد. به يك آرمان‌گرايي بي‌حدوحصر كه در آثار او به خوبي مشهود است. شخصيت خود او نيز آرمان‌گرا و خيال‌پرداز بود. او در اين آثار انسان را به زندگي در سرزميني موعود آكنده از نيك‌بختي وعده مي‌دهد؛ جايي پر از آرامش. » او كلانتري را هنرمندي دانست كه از هر چيزي كه رنگ و بوي سياسي داشت پرهيز مي‌كرد اما اين دليل نمي‌شد تا كلانتري نسبت به مسائل اجتماعي بي‌اعتنا باشد.
عالمي: خوشبخت بودم كه كارهاي كلانتري را ديدم
در ادامه نوبت به اكبر عالمي، دوست قديمي كلانتري رسيد تا باز هم از او و نقاشي‌هايش صحبت شود: «من خوشبخت هستم كه ۱۵ سال كارهاي او را از نيويورك تا قاهره ديدم و دنبال كردم و به خود مي‌بالم كه يك نقاشي صاحب‌سبك از سرزمين‌ام مي‌تواند در دنيا آثارش مورد توجه سازمان ملل باشد و حتي يكي از آثارش تبديل به تمبري جهاني شود. او ۸۵ سال عمر كرد و يك روز از زندگي‌اش به هدر نرفت. » به گفته عالمي كارهاي كلانتري هرگز تكرار خودش نبود. نقاشي‌هاي او حالت سه بعدي داشت و همه تصور مي‌كردند كه آثار در نهايت سادگي خلق شده‌اند اما اين سادگي ظاهري از فرط خلاقيت و دانايي او بود. ناصر فكوهي، جامعه‌شناس ديگر سخنران اين مراسم هم از پرويز كلانتري به عنوان چهره‌اي ياد كرد كه نياز به هيچ نكوداشتي نداشته و ندارد: «اين ما هستيم كه به او نياز داريم تا با برپايي مراسم نكوداشت او گناهان‌مان را بشوريم. او آنقدر بزرگ بود كه به خوبي از در اين دنيا وارد دروازه جهان ابدي شد. ثروت و قدرت در تلاش است كه فرهنگيان و هنرمندان را در جبهه خودشان بياورند و دليل‌شان اين است كه بي‌آبرويي ثروت و قدرت را با هنر بپوشانند. اينجاست كه مي‌توان شهادت داد كلانتري تا آخر عمر در برابر هردوي اين وسوسه‌ها مقاومت كرد. او هنرش در چارچوبي اشرافي قرار نگرفت. همان‌گونه كه خودش هميشه در دسترس بود هنرش هم در دسترس بود و اجازه نداد از هنرش كوچك‌ترين سوءاستفاده‌اي شود.» فكوهي نياز دوستان كلانتري براي برگزاري بزرگداشت براي او تقدير و تقليد از كساني دانست كه زندگي شرافتمندانه‌اي داشته‌اند. او همين نياز را الگوي پرويز كلانتري براي زندگي عنوان كرد و گفت كه «براي همين با مرگ او زندگي جديدش آغاز مي‌شود. » در ادامه نوبت به جمال‌الدين اكرمي رسيد. او در صحبت‌هايش به آشنايي با پرويز كلانتري در سال‌هاي مياني دهه 1350 اشاره كرد: «هرگاه به كلانتري فكر مي‌كنم روياهايم آغاز مي‌شود. من با پرويز كلانتري سال 1355 در كانون پرورش فكري آشنا شدم. او معلم تصويرگري ما بود دوستي ما ادامه داشت و سال‌ها بعد او به من پيشنهاد تكميل كردن كتابي درباره تاريخ تصويرگري ايران را داد و خودش نيز مقدمه اين كتاب را نوشت. » او با اشاره به تصويرسازي‌هاي آشناي پرويز كلانتري گفت: «هيچ كس به خوبي كلانتري نتوانست هويت فرهنگ ايراني را وارد تصويرسازي‌هايش كند و من افتخار دارم كه همواره با تصويرگري‌هاي كلانتري از زندگي لذت برده‌ام و غرور آميز درباره ايران سخن گفته‌ام. او بهترين كسي بود كه فرهنگ و سنت و زيست بوم ايراني را تصويرسازي كرد. » به گفته اكرامي، كلانتري كسي بود كه تاريخ نقاشي و تصويري ايران را با ادبيات پيوند زد و اين يكي از دلايلي است كه نام او هميشه در فرهنگ و هنر ايران جاودانه بماند.
تجربه‌اندوزي از حوادث دهه سي
محمدرضا اصلاني، سخنران بعدي اين مراسم در صحبت‌هايش از تجربه‌اندوزي كلانتري در دهه سي به عنوان يكي از مهم‌ترين دلايل شگل‌گيري مسير هنري او ياد كرد. به گفته او كلانتري از جمله افرادي است كه دهه 30 را تجربه كرده‌اند، دهه‌اي كه به واسطه مصدق آموخت مي‌تواند قدرت را از پاي دربياورد. او دو آموزه را در زندگي‌اش سر لوحه كارهايش كرده بود؛ نفرت از سياست و عشق به عدالت و اين آموزه‌ها را تا پايان عمرش در زندگي فردي و اجتماعي‌اش به كار بست. او با اشاره به اينكه كلانتري جزيي از افراد جامعه نبود بلكه او حامل فرهنگ و هنر كهن ايران به نسل‌هاي بعدي بوده است توضيح داد:
« او نمي‌خواست جزو كوچكي از جامعه‌اش باشد بلكه او همواره مي‌خواست تاريخ سرزمين‌اش را بسازد و همواره در اين كار موفق بود. او انسان روشنگري بود و شادمانه زندگي كردن را به ما آموخت. » غلامرضا امامي آخرين سخنران اين مراسم هم در صحبت‌هاي كوتاهي از كلانتري‌اي گفت كه سرچشمه خلاقيت بود و معصوميت و خلاقيت در آثارش موج مي‌زد: «او انسان بزرگي بود كه قلب كودكي داشت كه گاه با يك نسيم آزرده مي‌شد. رنگ خاك را او در آثارش جاودانه كرد.»

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون