• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3813 -
  • ۱۳۹۶ دوشنبه ۱ خرداد

دو يادگاري ديگر از حميد سمندريان در قفسه كتابفروشي‌ها جان گرفت

ندا آل‌طيب

 

نزديك به 5 سال از سفر هميشگي حميد سمندريان مي‌گذرد؛ هنرمندي كه او را پدر تئاتر مدرن ايران مي‌نامند و حتي چهره‌هايي مانند عزت‌الله انتظامي هم او را استاد خود ناميده است و به تازگي برخي از ترجمه‌هاي اين هنرمند در نمايشگاه كتاب امسال ارايه شدند. حميد سمندريان، استاد تئاتر بود؛ هنري ميرا كه در هر اجرا زنده مي‌شود و به سرعت مي‌ميرد و اين‌گونه است كه جز خاطراتي شيرين يا حتي تلخ هيچ نشاني از خود بر جاي نمي‌گذارد. اما سمندريان در كنار تمام شاگردان نامداري كه در تئاتر ايران پرورده بود، يادگاري‌هاي ديگري نيز از خود برجاي گذاشت؛ نمايشنامه‌هاي متعددي كه به شوق اجرا، ترجمه مي‌كرد و هرچند كه بعد از انقلاب مجال اجراي ‌شمار اندكي از اين آثار را پيدا كرد. با اين حال افسانه ماهيان يكي از شاگردان او كه مسووليت گردآوري و انتشار اين آثار را بر عهده دارد، از چاپ چند نمايشنامه تازه استاد خود خبر مي‌دهد. او به «اعتماد» مي‌گويد: «به‌تازگي نمايشنامه‌هاي «لئوكاديا» نوشته ژان آنوي و «دوزخ» اثر ژان پل سارتر از سوي نشر «قطره» منتشر و در نمايشگاه كتاب تهران عرضه شدند.» اما اينها تنها نمايشنامه‌هايي نيستند كه با ترجمه سمندريان در قفسه كتابفروشي‌ها قرار گرفته‌اند. ديگر آثاري كه پيش از اين با ترجمه او منتشر شده‌اند، نيز در كنار اين نمايشنامه‌هاي تازه قرار گرفته‌اند؛ نمايشنامه‌هايي مانند «آندورا» نوشته ماكس فريش، «باغ‌وحش شيشه‌اي» تنسي ويليامز، «دايره گچي قفقازي» برتولت برشت، چندين نمايشنامه از نويسنده مورد علاقه سمندريان يعني فردريش دورنمات همچون «رومولوس كبير»، «ملاقات بانوي سالخورده»، «ازدواج آقاي مي‌سي‌سي‌پي»، «غروب روزهاي آخر پاييز»، «پنچري»، «زندگي گاليله» و... نيز در دسترس مخاطبان است. هرچند بسياري از نمايشنامه‌هاي دورنمات منتشر شده‌اند اما انتشار اين آثار هنوز موضوعي است كه براي ماهيان و حتي انتشارات «قطره» عجيب و باورنكردني است؛ مجوز انتشار نمايشنامه «بازي استريندبرگ» صادر نشده است و اين در حالي است كه اين نمايشنامه پيش و پس از انقلاب، با كارگرداني خود سمندريان اجرا شده است و مشكلي بابت صدور مجوز اجرا نداشته است. مطلب ديگري هم هست كه شگفتي ماهيان را در پي داشته است: «براي من خيلي عجيب است كه اين نمايشنامه مجوز انتشار نگرفته است به‌ويژه اينكه موضوع آن درباره اختلافات زناشويي يك زوج است و مثلا موضوعي ديني يا سياسي ندارد. اما به هر حال اين مشكل بايد حل شود و حال كه دولت تدبير و اميد دوباره روي كار آمده، اميدوارم كابينه خوبي در نظر گرفته شود و مشكلات اينچنيني زودتر حل شود.»
حميد سمندريان هرگز به قصد انتشار، نمايشنامه‌اي را ترجمه نمي‌كرد. او شيفته اجراي تئاتر بود و اگر متني را ترجمه مي‌كرد حتما آرزوي اجراي آن را داشت هرچند كه به اندازه نيز براي اجراي هر اثر تازه دچار وسواس بود و هرگز دوست نداشت متني را بدون اينكه شرايط اجراي آن فراهم شده باشد، به صحنه بياورد. با اين حال شوق مثال‌زدني او به اجراي نمايشنامه‌هاي شاخص دنيا موجب شده بود كه نمايشنامه‌هاي ديگري هم ترجمه كند كه شايد مشهورترينش «مكبث» اثر ويليام شكسپير باشد هرچند كه او هرگز مجال اجراي اين نمايش را نيافت. اما هر زمان كه صحبت اجراي نمايشنامه‌هاي مورد علاقه‌اش به ميان مي‌آمد، از اين متن به عنوان يكي از آثاري نام مي‌برد كه با وجود اشتياقي كه براي اجرايش داشت، اما به همان اندازه هم از رفتن به سمت اجراي آن مي‌ترسيد و اينچنين بود كه اين نمايشنامه را هرگز اجرا نكرد. حال افسانه ماهيان مشغول ويرايش اين نمايشنامه است كه به گفته او، اين كار، تمركز زيادي مي‌خواهد همچنانكه ويرايش نمايشنامه «زندگي گاليله» نيز مدت زماني طولاني را طلبيد تا به مرحله انتشار رسيد. ماهيان از ترجمه نمايشنامه ديگري هم سخن مي‌گويد؛ نمايشنامه‌اي با نام «تصوير يك سياره» آخرين اثر فردريش دورنمات كه تا به حال در ايران ترجمه نشده است. اين نمايشنامه آن‌گونه كه ماهيان مي‌گويد، موضوع بسيار جالب و جذابي دارد و داستان آن درباره دو نفر است كه در دوره آخرالزمان و در دنياي مدرن، منظومه شمسي و اتفاقات مضحكي را كه در آن رخ مي‌دهد، به نظاره نشسته‌اند.
اين نمايشنامه آخرين اثري است كه فردريش دورنمات، نمايشنامه‌نويس شهير آلماني نوشته و حتما يكي از متوني است كه سمندريان، روياي اجراي آن را داشته است. هرچند اين نمايشنامه نيز هرگز در تئاتر ايران، فرصت اجرا پيدا نكرد و نه تنها سمندريان كه هيچ كارگردان ديگري تاكنون آن را به صحنه نبرده است. حالا افسانه ماهيان به سختي ورقه‌هاي پراكنده شده اين ترجمه را پيدا كرده و در حال گردآوري آن است تا اين متن را نيز بعد از ويرايش، براي انتشار به وزارت ارشاد ارايه كند. اسفند سال 89 بود كه مراسمي ويژه براي سمندريان در تماشاخانه ايرانشهر برگزار شد. مراسمي كه در آن يكي از دو سالن اين مجموعه به نام سمندريان نامگذاري شد و كتاب «اين صحنه خانه من است» نيز رونمايي شد؛ اين كتاب دربردارنده گفت‌وگوي طولاني مدت ماهيان با سمندريان است كه در آن از ديدگاه‌هاي اين هنرمند درباره تئاتر، وضعيت خانوادگي‌اش، دوره دانشجويي و تحصيلاتش در خارج از كشور تا بازگشتش به ايران و فعاليت‌هايش در وطن و... صحبت شده است. حالا قرار است نسخه كامل‌تري از همين كتاب هم منتشر شود. ماهيان براي انتشار اين نسخه تازه مطالب ديگري را به آن افزوده است: «يكسري عكس و مطالب تازه به نسخه جديد اضافه كرده‌ام. اين مطالب ديگر حالت گفت‌وگو ندارند بلكه مقالاتي است كه استاد سمندريان درباره مباحث گوناگون تئاتر نوشته‌اند و در واقع دستنوشته‌هايي از ايشان است كه تا به حال در جايي منتشر نشده‌اند. به اين معنا كه در نسخه جديد اين كتاب، در كنار گفت‌وگوهاي طولاني قبلي، مجموعه‌اي از مقالات آقاي سمندريان و بخشي از عكس‌هاي ايشان منتشر خواهد شد و اميدوارم اين كتاب امسال آماده و منتشر شود.»

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون