• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3827 -
  • ۱۳۹۶ يکشنبه ۲۱ خرداد

ادامه از صفحه اول

تحليل نادرست ريشه در پيش‌داوري نادرست دارد
هنوز كه هنوز است، ارجاع به بخشي از اظهارات امام و ناديده گرفتن بخش‌هاي ديگرش رواج دارد ولي اين برداشت‌ها منصفانه نيست. شايد پرسيده شود پس معناي آن اصطلاح چيست؟ به نظر مي‌رسد بهتر است بگوييم كه معنايش چه نيست. هنگامي كه گفتم به طور قطع چه معنايي را ندارد، پس هر معناي ديگري برايش مجاز است. به طور قطع مي‌توان گفت كه توجيه و مجوز اقدام خلاف قانون نيست، اگر اين را بپذيريم، بقيه معاني آن مشكلي ندارد و مساله‌اي نيست. در واقع اين برداشت نادرست به ويژه نزد اصلاح‌طلبان ريشه در همان برداشت‌هاي ناصوابي دارد كه درباره انتخابات داشتند. مشكل اين است كه آنان نمي‌توانند ميان روش و محتوا تمايز قايل شوند.
از اين نظر مثل تندروهاي اصولگرا هستند. رهبري ممكن است در برخي از زمينه‌ها با محتواي اقدامات دولت يا اصلاح‌طلبان يا حتي اصولگرايان تفاوت نظر داشته باشند، ولي اشتراك نظر در شيوه‌هاي كلي را كه نمي‌توان فداي محتوا كرد. براي اثبات اين ادعا بهتر است به بخش مهم ديگري از آن جلسه كه متاسفانه مغفول مانده شد اشاره كرد. يكي از حضار در جلسه چنين نقل كرده است كه: « ايشان با لبخند گفتند عده‌اي از دوستان از ما گلايه مي‌كنند كه شما دايم تاكيد مي‌كنيد كه چرا به ملت مي‌گوييد بيايند راي ‌بدهند خب اين هم نتيجه‌اش! (خنده آقا و حضار) من مي‌گويم اين وظيفه من هست كه مردم را به حضور دعوت كنم. خب شما برويد كار كنيد و فعاليت كنيد تا اين راي نياورد و آن يكي راي بياورد. (خنده حضار) مصيبت آن روزي است كه مردم پاي صندوق‌هاي راي نيايند و دشمنان در آرزوي اين موضوع‌اند.» به نظر من اين بخش از اظهارات ايشان، تاريخي‌ترين ايده سياسي است كه مي‌توانيم براي مردم‌سالاري ايران ذكر كنيم. اهميت اين جمله به اندازه اصل جمهوريتي است كه مرحوم امام آن را به اجرا در آوردند.
اين جملات نشان مي‌دهد كه اولا رهبري به عنوان يك قاعده و روش خواهان مشاركت حداكثري است. جملات در اين زمينه بسيار صريح است و با عملكرد گذشته نيز تطابق دارد، جاي تفسير به راي هم نمي‌گذارد. اگر كسي خود را طرفدار مردم‌سالاري مي‌داند، همين گزاره براي او كفايت مي‌كند كه به آينده مردم‌سالاري در ايران و نهادينه شدن آن اميدوار باشد. ولي جمله مهم‌تر از اين هم هست، اينكه به طور تلويحي شايد برخي استنباط كنند كه ايشان به لحاظ محتوايي با نگرش‌هاي رييس‌جمهور منتخب زاويه دارند و اين چندان هم عجيب و ناآشكار نيست. ولي اهميت آن در همين است كه با وجود اين تفاوت و زاويه چنين انتخاباتي برگزار مي‌شود. اگر همسويي كامل وجود داشت كه مي‌گفتيم اين براي حكومت و نظام از نظر محتوا تحصيل حاصل است و به روش انتخابات به اين دليل تن داده‌اند كه محتوايش تضمين شده است. ولي اكنون چه بايد گفت؟ تفاوت نظر و ديدگاه موجود نشان مي‌دهد كه اتفاقا رهبري و كل ساختار به شيوه مردم‌سالاري و انتخابات با حداكثر مشاركت ملتزم و پايبند است. موضوعي كه هميشه نوشته‌ام اين است كه مساله اصلي ما توافق نداشتن بر روش مشترك است. روش مشترك بسيار مهم‌تر از اشتراك در محتوا است. اشتراك در محتوا هيچگاه محقق نخواهد شد. مهم روش و قاعده مشترك براي عمل است. مردم‌سالاري و قانون‌گرايي دو قاعده اساسي در روش مشترك است. هرچند تا رسيدن به مراتب بالاتر آن سختي‌هايي وجود دارد، ولي بايد بر اين دو ركن مهم كه مورد حمايت و تاييد رهبري نظام هم هست همواره تاكيد كرد و از برداشت‌هاي ناصواب پرهيز كرد.

 

پاسخ پايدار به تروريسم
همه اركان حكومت و ما نمايندگان ملت بايد اين عمق و غناي فكري را به دست آورده باشيم كه كمترين مسامحه‌ها، كمترين بي‌توجهي به حقوق ملت، كمترين ضعف‌ها و خودمحوري‌ها و منفعت‌پرستي‌ها و تبعيض‌ها روزي از جايي كه انتظارش را نداريم بازتاب پيدا مي‌كند و فاجعه مي‌آفريند.
ديگر ما و حكومت ما با همه عرض و طولش و با همه متوليان ريز و درشتش پس از قريب به 40 سال بايد آنچنان كارآزموده شده باشيم كه جامعه و قواعد و رفتار و واكنش‌هايش را دقيقا بشناسيم و علاج هر واقعه‌اي را قبل از وقوع بكنيم.
در خاورميانه‌اي كه اين همه درگيري و چالش و جنگ و خونريزي و اختلاف وجود دارد مردم‌سالاري و انتخابات يكي از بزرگ‌ترين اهرم‌هاي قدرت ما است. بهترين پاسخ تروريسم را مردم ما در 29 ارديبهشت دادند و اگر همچنان به صورت واقعي به مردم تكيه كنيم و مردم كشور را خانه خود بدانند و امكان پيگيري تمايلات خود را داشته باشند در پيروزي بر تروريسم كمترين ترديدي وجود ندارد. راه درستي كه دولت يازدهم و دوازدهم براي تعامل با دنيا، براي پيروي از عقلانيت و پرهيز از ماجراجويي و قطع تسلسل خشونت به همراه اقتدار واقعي در پيش گرفته است ضربه خردكننده ديگري است كه بنيان‌هاي فكري و لجستيكي و عملي تروريسم را هدف قرار مي‌دهد و نبايد از آن غفلت كرد. ما همچنان بايد روي افكار عمومي جهاني كار كنيم و ايران هراسي و اسلام هراسي را از بين ببريم.
درست است كه دشمنان ما با ناجوانمردانه‌ترين روش‌ها به مصاف مي‌آيند و از ناپسندترين وسايل سود مي‌جويند ولي افزون بر دفاع جانانه بايد خلع سلاح شوند. كسي كه مشغول آباداني كشور خود است و جز كمك به مظلومان در برابر زورگويي‌ها هيچ چشمداشت جغرافيايي ندارد و توسعه را فقط در ابلاغ پيام انقلاب مي‌بيند از تعامل با جهان هراسي به دل راه نمي‌دهد. وقتي اين منطق روشن به درستي پيگيري شود به تدريج جواب مثبت مي‌گيرد و همه رشته‌هاي ايران‌هراسي را پنبه خواهد كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون