وضعيت فقط كمي بهتر شده است
هواي سينماي شهرستانها سرد است!
سيده پريناز سهرابي/ انگار همين ديروز بود، وقتي سال گذشته كه براي نخستينبار (البته در تبريز) قرار شد تعدادي از فيلمهاي جشنواره فجر در شهرستانها اكران شود، همه از خود پرسيديم، آخر در كدام سينما! قطع شدن چند دقيقهاي صداي يكي از فيلمها حين اكران و حواشي زياد كيفيت نامناسب سالنهاي سينماها هم نتوانسته بود علاقهمندان شهرستاني را از حضور در جشنواره بازدارد، و كمكم نگاهها به سينماهاي متروك دوخته ميشد كه امسال، دبير سي و سومين جشنواره فيلم فجر خبر از لغو اكران فيلمهاي جشنواره در شهرستانها داد.
با انتشار اين خبر كورسوي اميدي كه با اكران فيلمهاي سي و دومين جشنواره فيلم فجر در شهرستانها، براي بهبود وضعيت سينماها روشن شده بود، با دهنكجي جشنواره سي و سوم
خاموش شد.
اكران فيلمهاي جشنواره فجر در استان آذربايجان شرقي، با هفت سينماي دست و پا شكسته، كه از اين تعداد هم تنها يك سينماي فعال در مراغه سهم شهرستانهاي آن است، توانسته بود
تا حدي توجه مسوولان و حتي هنرمندان را به سينماها جلب كند و حركتهاي بيرمق براي بهبود فيزيكي سينماها را سرعت ببخشد.
دبير سي و سومين جشنواره بينالمللي فيلم فجر در آيين افتتاح اين دوره از جشنواره با بيان اينكه فيلم فجر نقطه آغاز براي همدلي مجدد سينماي ايران است، گفت: امروز بار ديگر به اتفاق همه سينماگران عهدي را ميبنديم كه پيام آن همدلي است.
اما سهم شهرستانها از همدلي سينماگران، سكوت هنري و سينمايي بود و چشمهايي كه به درهاي پرازدحام سينماهاي تهران دوخته شد.
تبريز به عنوان نخستين شهر در ايران كه در سال 1279صاحب سينما شد، (سينما سولي)، امروز سهمي از صنعت سينماي كشور و جشنوارههاي گاه و بيگاه ندارد و سرماي فضاي سينمايي اين شهر، به جان سالنهايش هم رسوخ كرده و نشستن در سالنهاي متروك و سرد اين شهر براي ديدن فيلم، ديگر به مذاق اهالي فرهنگ هم خوش نميآيد چه برسد به مردم عادي.
معاون اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي آذربايجان شرقي در گفتوگويي با اشاره به مصوبات سفرهاي استاني دوره رياستجمهوري گذشته گفته بود: در دور سوم سفرهاي استاني رياستجمهوري سابق، مبلغ 40 ميليارد ريال اعتبار براي بازسازي و ترميم سينماهاي استان اختصاص داده شده بود اما به دليل نبود اسناد سينماها اين اعتبارات مصوب نشد.
مشكل رخوت و كهنگي، ظاهرا گريبانگير ساير كلانشهرهاي كشور هم شده. مدير سينمايي حوزه هنري اصفهان نيز در گفتوگويي در اين رابطه ميگويد: تعطيلي سينما ايران، فلسطين و تالار انديشه توسط بنياد شهيد باعث شده است كه ما بخواهيم سالنها را از بنياد بگيريم و براي آنها برنامهريزيهاي تازه بكنيم؛ البته موسسه ايران فيلم قدرت تصميمگيري و اختياراتي در اين زمينه ندارد و بنياد تهران دست به فروش سينماها و تعطيلي آنها زده است.
حسيني در رابطه با تاثير وضعيت نامناسب سينما به طور كلي بر جريان سينمايي اصفهان افزود: وضعيت سينما در كشور در سال جاري بهتر شده است؛ به طوري كه در شش ماه نخست سال، به اندازه كل سال قبل فروش داشته است ولي حال سينما در اصفهان همچنان خوب نيست؛ چون سالني براي اكران فيلمها وجود ندارد و بسياري از آثار سينمايي در اصفهان اكران نشدهاند. در واقع داستان تعطيليهاي پي در پي سينماهاي اصفهان به جايي رسيده كه تنها چهار سينماي فعال در اصفهان باقي مانده و آنها نيز در مركز شهر متمركز شدهاند.
در حال حاضر براي هر 900 نفر تنها يك صندلي سينما در اصفهان موجود است و از 17 سينماي اين شهر نيز چهار سينماي فعال و يك سينماي نيمهفعال باقي مانده در حالي كه به گفته
سيد مهدي سيديننيا رييس حوزه هنري استان اصفهان اوايل انقلاب به ازاي هر 20 نفر در اين استان يك صندلي سينما وجود داشت. در تبريز هم از 15 سالن سينماي موجود در سال 60 تنها شش سالن باقي مانده.
شيراز هم از اين وضعيت مستثني نيست و سينماهاي اين شهر هم حال چندان خوشي ندارند. تا جايي كه در بهمن ماه سال گذشته، كيومرث پوراحمد پس از پايان نمايش فيلمش (50 قدم آخر) در سينما سعدي شيراز، بلافاصله خود را به سن سينما رساند و به وضعيت اين سينما اعتراض كرد و گفت: در بهترين حالت 40 تا 50 درصد از فيلم من به خاطر فرسودگي دستگاه آپارات و ايراد لامپ آن ديده نشد.
امسال نيز زمزمههايي مبني بر برگزاري بخش بينالمللي جشنواره فيلم فجر در شيراز به گوش ميرسيد كه در آخرين لحظات ملغي شد و كلانشهرها ماندند و دستي كوتاه از جشنواره فيلم فجر!
به نظر، اين اتفاق آنقدر عادي و بياهميت شده كه هيچ كدام از رسانههاي مركز نيز به آن نپرداختند و كسي از خود نپرسيد، سينماهاي شهرستانها چه خواهند كرد.
لغو اكران فيلمهاي جشنواره فجر در شهرستانها به هر بهانهاي كه باشد- كه كمبود بودجه مهمترين دليل اين اتفاق عنوان شد- سهمي را از هنردوستان شهرستانها گرفت، كه نه به بهاي نديدن يك فيلم، بلكه به قيمت عدم توجه بيشتر مسوولان و ركود و رخوت هرچه بيشتر سينماهاي آنها تمام شد. چرا كه اين اتفاق فرصتي بود تا شايد مسوولان يادشان بيايد دستي به سر و گوش سينماها بكشند و هر روز شاهد تخريب سينمايي ديگر و رشد مركز تجاري جديد نباشيم.
سرماي فضاي سينمايي شهرستان از درهاي سالن به مغز استخوانت نفوذ ميكند و ديگر نميتواني فيلم را بر پرده رنگ و رو رفته تا آخر ببيني...