همه راهها به تهران ختم ميشود
ساسان نيك رفتار خياباني
اگر زماني مثل «همه راهها به رم ختم ميشود» از سيطره اين شهر در قلمرو امپراتوري روم باستان حكايت داشت، امروز به راحتي ميتوان عبارت «همه راهها به تهران ختم ميشود» را در ساحتهاي مختلف در مورد كشورمان به كار برد.
در سايه سياست تمركزگرايانه رضاشاه و قوام گرفتن نظام بودجهاي، توجهات و سرمايهگذاريهاي صورت گرفته معطوف به پايتخت شد و ديگر شهرها و بلاد، جايگاه واقعي و پيشين خود را از دست دادند.
اين مهم در ساحت فرهنگي كشور نيز بهشدت خود را نشان داد. نتيجه نزديك به يك قرن سرمايهگذاري با سيستم دولتي در كنار عدم اعتقاد رژيم پهلوي به فرهنگ اقوام و داشتههاي شهرهاي پيرامون، دست به دست هم داد تا توليد فرهنگي و هنري در شهرهاي كشور - به جز پايتخت- به قهقرا كشانده شود. در نتيجه اين سياستگذاري تمامي امكانات و ابزار در مركز متمركز شد و بهطور طبيعي نخبگان فرهنگ و هنر نيز از اقصي نقاط كشور، بار و بنه خود را به مقصدتهران بستند و اين روند دههها باز توليد شد.
در دهههاي گذشته به جز چند استثنا تمامي جشنوارهها، نمايشگاهها، مسابقات و گردهماييهاي فرهنگي، ادبي، هنري و آكادميك در پايتخت و با سرمايهگذاري و سياستگذاريهاي دولتي برگزار شده است.
آفت برگزاري چنين برنامههايي بركنار از ماهيت دولتي آن، – كه ايراداتي چون سليقهاي بودن، فرمايشي بودن، نداشتن يك سياست ادبي هنري ذاتي و ثابت و انتخاب نفرات سياسي موافق دولت را با خود دارد- موجب ركود و سقوط روند ادبي هنري شهرستانها ميشود. اين اتفاق، با مرور زمان شكاف هرچه بيشتر ذايقه هنرمند شهرستاني با تهراني را در پي دارد و يك استعداد هنري ساكن در شهرستان، تنها راه پيشرفت، ديده شدن و متمتع شدن از امكانات بهتر را ناگزير در رحل سفر بستن به تهران مييابد.
تا زمانيكه برنامههاي كلان فرهنگي با چالشي دولتي و رويكرد مركز گرايانه برگزار ميشود، بايد شاهد افول فرهنگ ديگر شهرها و اتلاف استعدادهاي هنرمندان اين ديار باشيم و برگزاري هر از چند گاهي و باري به جهت يك جشنواره در يك شهرستان يا نمايش محدود و گزينهاي فيلمهاي يك جشنواره در چند شهر به خصوص دردي از بيماري فرهنگي كشور دوا نميكند چراكه در كنه قضيه «همه راهها به تهران ختم ميشود».