شهرام كرمي از نمايش جديدش ميگويد
تن به قواعد جاري نميدهم
بابك احمدي
شهرام كرمي سال 92 نمايش «مدريك» را در قالب جشنواره بينالمللي تئاتر فجر روي صحنه برد كه حاصلش چهار جايزه جشنواره براي او و گروهش بود. استقبال منتقدان از نمايش موجب شد بعضي مخاطبان نيز همواره چشم انتظار اجراي عمومي آن باشند كه محقق نشد تا سرانجام در روزهاي اخير خبر رسيد اين نمايشنامهنويس و كارگردان قصد دارد نمايشي با عنوان «چه كسي سهراب را كشت؟» را در تئاترشهر به صحنه بياورد. كرمي درباره اجراي نمايش جديد خود و دلايل چشمپوشي از اجراي «مدريك» به«اعتماد» ميگويد: « از سال گذشته براي اجراي «مدريك» نوبت اجرا داشتم گرچه در جشنواره تئاتر فجر هم به خوبي ديده شد و چهار جايزه هم دريافت كرد. به طور كل كار موفقي بود اما شرايط گروه براي اجراي عمومي كار جور نشد و به همين دليل ترجيح دادم همهچيز را به زمان ديگري موكول كنم.» اما پاي «چه كسي سهراب را كشت؟» چطور به ماجرا باز شد؟ «نگارش متن را از اسفند سال گذشته آغاز كردم و واقعيت اين است كه خيلي به آن دلبسته شدم. اين كار در ادامه بعضي نمايشهاي گذشتهام به مبحث مرگ و مرگ آگاهي پرداخته كه همواره در برابر زندگي انسان قرار ميگيرد و به حيات انسان معنايي متفاوت ميبخشد. نمايشنامه را با الهام از رستم و سهراب شاهنامه نوشتم و رگههايي از آنچه توسط فردوسي در داستان مطرح ميكند در نمايش ما نيز وجود دارد. همچنين سعي كردم متن از زباني شاعرانه برخوردار باشد. به طور كل بايد تاكيد كنم هنگام نگارش نمايشنامه تا حد زيادي تحت تاثير شاهنامه بودم.» به گفته كرمي «چه كسي سهراب را كشت؟» در قالب تراژدي مدرن جاي ميگيرد و يكي از سختترين كارهايي بود كه تا امروز نوشته است. او و گروهش براي اجراي سي و چهارمين نمايش گروه تئاتر «شايا» كه قرار است با ايفاي نقش بهرام شاهمحمدلو، رويا افشار، فريد قبادي، سروش طاهري، حسين پوركريمي و آبان حسينآبادي به صحنه بيايد سه ماه و نيم تمرين كردهاند. «متاسفانه اين روزها توجه به جنبههاي تجاري آثار نمايشي در فضاي تئاتر ما مرسوم شده و اين روند كار كردن را خيلي سخت ميكند. راستش من هم چند بار از خودم پرسيدم با توجه به شرايط موجود به سمت ساختن يك تئاتر تجاري بروم يا نه؟ چون اين جريان مخاطب خاص خودش را هم تربيت كرده و امروز با تماشاگري مواجه هستيم كه چندان حوصله فكر كردن به آنچه ميبيند را ندارد.» كرمي معتقد است قالب هنرمندان تئاتر تا همين يك دهه قبل بيشتر به فكر آفرينش هنري بودند «اما امروز گروهها بيشتر به جذب مخاطب و توليد در كوتاهترين زمان ممكن فكر ميكنند.» او ميگويد: «گرچه در هر دوره استثناهايي وجود دارد اما جريان تجاري فعلي موجب شده بعضا نمايشهايي ببينيم كه بسيار باكيفيت اما بدون مخاطب هستند و در مقابل نمايشهايي كه از حضور چهرهها سود ميبرند با استقبال مواجه ميشوند.» بنابراين اجراي نمايشي باكيفيت كه توان برقراري ارتباط با تماشاگر پرتعداد را هم داشته باشد دغدغه اين كارگردان به نظر ميرسد. دغدغهاي كه بايد ديد به واسطه حضور هنرمندان با تجربهاي مثل بهرام شاهمحمدلو و رويا افشار به مقصود ميرسد يا اسير مناسبات روز ميشود.