• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3899 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۱۵ شهريور

عبدالجبار كاكايي در سالروز تولدش:

گاه مميزي ترانه‌ها غيرمنصفانه است

ندا آل‌طيب

 

شايد جنگ كه اتفاق بزرگ و تجربه‌نشده من بود، سبب شد به سمت نوشتن و آوردن احساساتم بر روي كاغذ بروم. اين جمله را عبدالجبار كاكايي مي‌گويد در سالروز تولد
 54 سالگي‌اش كه اتفاقا نزديك به سالروز آغاز جنگ است. شاعر و ترانه‌سرايي كه نيمه شهريور سال 42 در شهر مرزي ايلام به دنيا آمد و از دوره دبيرستان زمزمه‌هاي شعر گفتنش آغاز شد. اتفاقي كه همزمان با جنگ ايران و عراق بود و حتما بر نوجوان آن روزها تاثير بسياري گذاشت. اتفاقي بزرگ و تجربه‌نشده كه سبب شد احساساتش را بر كاغذ بياورد و همين شروعي بود براي سرايش شعر و ترانه در سال‌هاي بعدتر. كاكايي مانند بسياري از نوجوانان ديگر شهرها، براي ادامه تحصيل به تهران آمد و در رشته ادبيات فارسي فارغ‌التحصيل شد و در صفحات ادبي مجلات و راديو و تلويزيون مشغول به كار شد. او قالب غزل را براي شعرهايش برگزيد اما بعد از مدتي در كنار سرودن شعر به زبان معيار و رسمي كشور به تجربه‌اندوزي در زبان محاوره هم دست يازيد و سرودن ترانه را آغاز كرد. او در گفت‌وگويي كه به بهانه تولدش با ايسنا داشته است، از نخستين ترانه‌اش سخن گفته؛ «كبوتر» كه در روزنامه منتشر شد: «اما اين تجربه من به حوزه موسيقي و آهنگ منتهي شد و تعدادي خواننده پيدا شدند كه شعرهاي مرا خواندند و خوب هم اجرا كردند. در مسيري قرار گرفتم كه از قبل قصد نداشتم در اين مسير قرار بگيرم و فكرش را هم نمي‌كردم بتوانم به اين حوزه راه پيدا كنم. بعد از وارد شدن به اين حوزه ديدم مسير خوبي است. مخاطبان جدي براي شعرهايم پيدا شد و حتي شعر جدي من بازخواني شد.» ورود به دنياي ترانه براي شاعر تجربه خوشايندي بود چرا كه ترانه‌هايش به حوزه موسيقي راه پيدا كردند و خوانندگاني آنها را اجرا كردند و اينگونه بود كه مخاطبان او گسترش پيدا كرد تا جايي كه خودش مي‌گويد ورود به دنياي ترانه سبب شد تا حق شعرهايش هم ادا شود. مخاطباني كه ترانه‌هاي او را شنيده بودند، حالا دوست داشتند شعرهاي او را نيز بخوانند و با آنها آشنا شدند. اما اين تنها ره‌آورد ورود او به دنياي ترانه‌سرايي نبود چرا كه ترانه زبانش را راحت‌تر كرد اما همچنان به مفهوم‌گرايي وفادار ماند: «در شعر نيز خودم را مقيد به غزل نكردم؛ گاهي اوقات شعر بي‌وزن و نيمايي مي‌گويم كه نمونه‌اش در كتاب‌هاي اخيرم چاپ شده است. در اين مدت ياد گرفته‌ام روي ملودي‌ها هم كار كنم يعني جملات موسيقايي را به جملات عاشقانه تبديل كنم. تعدادي از كارهايم روي موسيقي قرار گرفت و فكر مي‌كنم الان برايم كار راحتي است كه روي موسيقي كلام بگذارم.» اما كاكايي نيز مانند ديگر همكاران و هم‌صنفانش از مميزي گله‌مند است؛ مميزي‌هايي كه گاه از نظر او غيرمنصفانه است: «زيرا سيستم مكانيكي مميزي بر كلمات تاكيد دارد و بر نقش كلمات در جمله تاكيد ندارد. بخشي از مشكل ما در ترانه اين است كه ظاهرا در حوزه موسيقي مديريت نخبگي نمي‌شود. موسيقي فاخر كه قصدش دادن اطلاعات، آگاهي، شعور هنري و زيبايي به مردم است مورد حمايت قرار نمي‌گيرد.» ورود به دنياي موسيقي ويژگي‌هاي خاص خود را دارد. وقتي هنوز تكليف بخشي از مديران با موسيقي مشخص نيست و همچنان عده‌اي موسيقي را حرام مي‌دانند، وضعيتي عجيب و غريب پيش مي‌آيد؛ وضعيتي كه در آن به موسيقي پاپ اجازه ورود به مسائل اجتماعي را نمي‌دهند: «نمي‌دانم اين برخورد با موسيقي از چه سياستي ناشي مي‌شود. بخشي از نپذيرفتن موسيقي به خاطر نوعي نگاه متشرعانه است، بخشي به خاطر وحشتي است كه از موسيقي به عنوان ژانري قدرتمند كه مي‌تواند به مواجهه فكري جامعه دامن بزند، دارند. همه اينها دست به دست هم داده و حوزه موسيقي در كشور ما به معضل اجتماعي تبديل شده است. » اما اين همه مشكلات نيست و كاكايي از رواج موسيقي عوامانه و بازاري سخن گفته است: «در اين بلبشو، موسيقي عوامانه و موسيقي بازاري رايج شده است. زماني كه آنها رايج شوند و مخاطب پيدا كنند، كلام از حيز انتفاع خارج مي‌شود و به كلام توجه نمي‌كنند.»

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون