يادداشت ويژهگري نويل درباره منچستريونايتد
«فرگيتايم» را فراموش كنيد؛ حالا در «زمانه فانخال» به سر ميبريم
مترجم: آرش گنجي/براي هواداران منچستريونايتد از جمله خود من وقت آن رسيده تا سلطه سر آلكس فرگوسن را به دست فراموشي سپاريم و از قضاوت درباره عصر جديد با افتخارات گذشته دستبرداريم. سبك بازي و نامها تغيير كردهاند، اما تنها كسي كه از تحولات تيم سرگيجه نگرفته لوئيس فان خال است. من هيچوقت مربي نبودهام، اما شخصا به فوتبال تهاجمي با يك ضرباهنگ بالا اعتقاد دارم. اگر يونايتد متعهد به حفظ اين سبك بازي به هر قيمت است، بايد مربياي با آن باورها را به كار گمارد. اما قرار بر اين نبود كه فانخال به منچستريونايتد بيايد و به فلسفه ديگران تن دهد. اين درست مانند اين است كه بعد از 26 سال زندگي در كنار يك همسر از او جدا شويد و بعد خواهان زندگي با كسي باشيد كه درست مثل او باشد! نبايد سخت بگيريم، بايد بگذاريم همهچيز به روند خود ادامه دهد. با انديشه رجوع به فرگوسن يا ذكر اينكه «اين فلسفه منچستر يونايتد نيست»، بار منچستريونايتد به منزل نخواهد رسيد.
همان طور كه گفتم، شخصا دلم ميخواهم تيم با ضرباهنگ بالاتري بازي كند. همچنين دوست دارم تيم فشار زيادي به رقبا وارد كند، اما به اين نتيجه رسيدهام كه اين رويكرد فان خال نيست. اين چيزي است كه من ميپسندم؛ چيزي كه منچستريونايتد در گذشته به آن اعتقاد داشت، نه آنچه اكنون پيش پاي ما قرار دارد. يك بار ديگر ميگويم؛ مساله پيشروي است، كه خود مساله سختي است زيرا ما با سبكي از بازي و رهبري در فوتبال اخت گرفته بوديم كه براي 20 حاكم بيچونوچراي فوتبال انگلستان بود. اما حالا به كلي در دوره متفاوتي زندگي ميكنيم و اين يك مقايسه معالفارق است.
يادم است هفت سال پيش با يكي از دوستان به يك سفر كاري رفته بودم. او براي توصيف يك تغيير به ذكر چهار كلمه پرداخت: شكل، توفان، هنجار، عملكرد. اين حرفها برايم بيمعني بودند تا آنكه به انديشيدن درباره وضعيت جاري منيونايتد پرداختم. انديشه اين چهار واژه از اين قرار بود: زماني كه شكل ميدهيد، وارد شراكت با افراد تازه ميشويد. توفان همان نقطه بههمريختگي است. هنجار يعني ساختار جديد. عملكرد هم خودش گوياست. يونايتد با پشت سر گذاشتن عصر فرگوسن بيترديد وارد فاز توفان شد. اما هنجار هنوز در تلاش است تا خودش را پيدا كند. بسياري از هواداران يونايتد با فكر كردن به اينكه «سرعت پايين است، مثل گذشتهها بازي نميكنيم» و «يك دقيقه صبركن، در 19 بازي قبل فقط يك بار شكست خورديم، سوم ليگ و در يكچهارم نهايي جام حذفي هستيم»، خود را گيج ميكنند. نظرات قطعي پايدار نيستند. ميتوان دم به دم گفت عملكردمان خوب بود، عملكردمان بد بود؛ اين بازيكن خوب بود فلان بازيكن بد بود. اما باشگاه تازه دارد از يك دوره ابهام و تعليق خارج ميشود. يك دوره 14 روزه در ماه مارس ميتواند خيلي از نظرات را تحكيم كند. با آرسنال در جام حذفي و تاتنهام و ليورپول در ليگ مصاف داريم. رسيدن به نيمه نهايي و كسب چهار امتياز از اين دو بازي ميتواند منچستريونايتد را در موقعيتي رفيع در فصل قرار دهد. نتايج اوايل فصل را از ذهن خود خارج كنيد، آنها بازيهاي دستگرميهاي لوئيس فان خال بودند.
اما بزرگترين ترديد من اينجاست: با تماشاي چلسي فصل گذشته كه سوم شد، به راحتي ميشد نقاط ضعف را پيدا كرد. آنها به يك هافبك خلاق نياز داشتند كه بازيسازي كند و يك مهاجم نوك كه موقعيتها را به گل تبديل كند. تقويت همين دو ناحيه به آنها كمك كرد تا امروز صدرنشين باشند. يونايتد هماكنون در رتبه سوم ليگ برتر است اما من نميتوانم به راحتي نقاط ضعف آنها را شناسايي كنم. به نظر من كار فان خال با قهرمان شدن يا نشدنش در اين فصل نبايد قضاوت شود، بلكه بايد ديد آيا در نهايت ميتواند بار ديگر اين تيم را آقاي انگلستان كند يا خير. ليگ برتر فقط در حكم يك معيارسنجي است. من معتقدم كه ما فاز نخست را تكميل خواهيم كرد؛ يك مقامي به دست ميآوريم و راهي ليگ قهرمانان ميشويم. اما فتح ليگ برتر در دو فصل بعدي مستلزم يك جنگ در بازار خواهد بود. يونايتد در دو كارزار قبلي خود 280 ميليون پوند خرج كرد و 54 ميليون پوند به دست آورد. چلسي 313 ميليون پوند هزينه كرد و 190 ميليون پوند درآمد كسب كرد. آنها براي خريد كوادرادو 24 ميليون هزينه كردند و آندره شورله را با قيمتي مشابه فروختند. يونايتد بايد به يك عقلانيت در استفاده از سرمايه خود برسد. به نظرم ميآيد كه بخشي از سياست بازار يونايتد در پيش از شروع فصل با خريد دي ماريا مبتني بر سيستم 3-3-4 بود اما در حال حاضر تيم بيتعادل است. تا زماني كه تيم فرم خود را پيدا نكرده است، تصميمگيري درباره نواحي مشكلدار كار آساني نيست. در يك سيستم الماسي به يك شماره 10 نياز داريد تا پياپي گلزني كند و يك خط ميانه عريض و پرانرژي. در يك سيستم 3-3-4 به بالهاي فوقالعاده نياز داريد كه بتوانند از دو گوش براي شما گلزني كنند. در اين سيستم همچنين به دو پيستون فوقالعاده نياز داريد تا به موقع به عقب بازگردند. درواقع مشكل كار اينجاست كه يونايتد هنوز نميداند چه ميخواهد. اين پرسشها در ذهن فان خال نيز مطرح هستند. و او ميداند كه در بازار بعدي پي كدام بازيكنان بايد گشت. تابستان بعد از جام جهاني، و اين ژانويه خيلي زود از راه رسيدند. اما تا ماه مي فان خال قريب به يقين ميداند كه چه تيمي را ميخواهد سر و سامان بدهد.
آيا از ماتا، فلايني، هررا و فالكائو رضايت دارد؟ همه اين بازيكنان هم روي نيمكت بودند و هم به قدر كافي شانس خودنمايي داشتهاند. آيا دخئا ميماند؟ فان خال بر اساس اين پرسشها اسامي دسته بازيكنان جديد شياطين سرخ را درخواهد يافت. گمان نميكنم فان خال از همين حالا به فكر چند سال آينده باشد، بلكه بيشتر درصدد است تا هرچه سريعتر تكاني به اين تيم دهد.
ميدانم كه بايد تيم را تقويت كند اما به تمامي مطمئن نيستم كجا و چه هنگام. در حالي كه هواداران يونايتد و از جمله خود من در ابهام به سر ميبريم، تنها كسي كه تضمين ميكنم در ابهام به سر نميبرد خود فان خال است زيرا از خودش خيلي مطمئن است. شرط ميبندم اين همه هياهوي ما حتي در مخيلهاش هم نميگنجد. آرامش خودش را حفظ ميكند، از خود اطمينان دارد و از عملكرد اخير تيمش هم راضي است.
اين انديشه كه يونايتد تيم خوششانسي است انديشه غلطي است. شانس معمولا پس از سه يا چهار بازي بدون شكست منقضي ميشود. يك شكست در 19 بازي چيزي شانسي نيست. از سوي ديگر برخي بزرگترين خريدهاي ما در 18 ماه گذشته كمكم خودي نشان ميدهند. اما هنوز كار زيادي در پيش دارند و با عملكرد خود در دو سه ماه آينده بايد نشان دهند چند مرده حلاجند. بنابراين منچستريونايتد اكنون در وضعيت توفان به سر ميبرد. با اين حال آثار يك دوران گذار را ميتوان در همين تيم دريافت. پس سوال اينجاست؛ چگونه رهيافتي به كار شياطين سرخ خواهد آمد؟
فان خال مالكيت كنترلي بر توپ را بيشتر ميپسندد. سر الكس فرگوسن هم به حفظ توپ علاقه داشت اما حرف اول او ضرباهنگ و خطرپذيري بود. معمولا هم در رختكن همينها را به بازيكنان ميگفت: «در پاسكاريها سرعت ميخواهم و ضرباهنگ. سريع توپ را رد كنيد.»
فان خال بيشتر علاقه دارد تا توپ را در خط عرضي جابهجا كند و از باز كردن بازي ميترسد. همين حالا هم خيليها از تماشاي بازي بارسلونا با آن حفظ توپهاي كشدار خسته ميشوند. فانخال بيشتر تمايل به اين نوع بازي دارد و ميتوانيم مطمئن باشيم كه اين سبك بازي او تغيير نخواهد كرد. اما ميتوانم به شما نويد دهم كه فان خال، با توجه به تجربه من از نشستن كنار او در اوايل فصل، ثابت خواهد كرد كه اين روش در منيونايتد پيادهشدني است.
باري، هنوز براي قضاوت نهايي درباره فان خال خيلي زود است اما ميتوانيم اطمينان داشته باشيم كه او موهاي خودش را در آسياب سفيد نكرده است. هميشه به آخرين سوالي كه از فان خال در مصاحبهاي پرسيده شد فكر ميكنم و پاسخي كه او به مصاحبهكننده داد:
-«آيا شما تا سه سال آينده ليگ را فتح خواهد كرد؟»
-«بله البته.»