راه حضرت زهرا(س)، راه روشن
حضرت فاطمه (س) مانند نوري براي روشن ساختن مسير تاريخ است، چرا كه جامعه بعد از رحلت رسول خدا(ص) دچار ابهام و سرگرداني شده بود و مسير روشني نداشت و اگر حضرت فاطمه(س) حركت با ارزش خود را شروع نميكرد بسياري از زواياي تاريخ تفسير نميشد و شايد جهت آن نيز عوض ميشد. بنابراين معصومين يك حقيقت تاريخي و معرفتي و داراي يك جوهره ثابت هستند كه در همه شرايط ميتوانيم منطبق با نياز خود آنها را تعبير، تفسير و به روز كنيم. اما متاسفانه مورخان در به روز كردن اين جوهره موفق نبودند. در اين رابطه ميتوانم بگويم كه حضرت فاطمه(س) در طول تاريخ بسيار تاثيرگذار بوده است به طوري كه حتي فاطميون كه 250 سال حكومت كردند و يك تمدن بزرگ آفريدند، فعاليت خود را به نام مبارك ايشان شروع كردند يا يك متفكر مصري به نام عباس محمود العقاد درباره زندگي حضرت فاطمه(س) كتابي به نام فاطمه و الفاطميون مينويسد و در اين كتاب اشاره ميكند كه هيچ شخصيتي به اندازه حضرت زهرا(س) در تاريخ اسلام تاثيرگذار نبوده است اما بايد توجه داشت كه هنوز شخصيت و مقام حضرت فاطمه(س) به طور كامل شناخته نشده است چرا كه مقام، منزلت، زواياي معرفتي و عرفاني ايشان بسيار بيشتر از آن است كه گمان كنيم، شناخته شده باشد. حضرت زهرا(س) بيشتر در زمينههاي همسرداري، روابط خانوادگي و مساله فدك شناخته شده و به سيره سياسي و اجتماعي ايشان كمتر پرداخته شده است در صورتي كه حضرت فاطمه(س) از نظر سياسي و اجتماعي شخصيت بسيار تاثيرگذاري داشتهاند و تمام زواياي زندگي آن بزرگوار در تاريخ ثبت شده اما هنوز توسط مورخان و محققان معاصر بازگشايي و تفسير نشده است. لذا مورخان در به روز رساني تاريخ معصومين موفق نبودند چرا كه گذشتهگرا هستيم و تاريخ را به گذشته ميبريم و گمان ميكنيم راهحل در گذشته است. به نكته ديگري اشاره كنم. دو روايت در مورد شهادت حضرت فاطمه(س) وجود دارد اما اين دليلي براي اختلاف ميان شيعه و سني نيست. بعد از حوادثي كه پيش آمد، حضرت زهرا(س) بسيار از جامعه دلگير بودند به همين دليل خواستند مخفيانه به خاك سپرده شوند از سوي ديگر در آن زمان تاريخنگاري آنقدر رشد نكرده بود و مورخي نبود تا تاريخ دقيق وفات ايشان را به ثبت برساند، از اين رو در وفات آن حضرت دو روايت مطرح شد اما اين اختلاف در تاريخ وفات حضرت فاطمه(س) باعث اختلاف ميان شيعه و سني نيست چرا كه در همه مكتبها، تمدنهاي تاريخي و اديان اين نوع اختلافات را داريم. در همين تاريخ معاصر خودمان روايتهاي مختلفي داريم، وقتي حادثهاي اتفاق ميافتد با وجود همه اسناد، مدارك، كامپيوتر و امكانات ثبت كه در اختيار ما است، باز در بيان دقيق زمان اتفاقها به مشكل برميخوريم. براساس روايتهاي درون مذهبي كه توسط معصومان نقل شده تاريخ وفات حضرت فاطمه(س) بيان شده است. در مورد تاريخ شهادت ايشان دو روايت داريم كه بنا به احتياط هر دو را به رسميت ميشناسيم البته اهل شيعه روايت دوم را معتبرتر ميدانند و اهل سني نيز مطابق تاريخ و برداشت خودشان سند ميدهند و روايت اول را معتبرتر ميدانند، با وجود همه اين مسايٌصل هنوز مورخان در مورد تاريخ دقيق وفات حضرت فاطمه(س) به قطعيت نرسيدهاند.
استاد تاريخ اسلام و رييس پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي