• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4108 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۲۲ خرداد

زنده باد مخالف من

كاوه فولادي‌نسب

براي رمان جديدم، با مهاجران ايراني زيادي در برلين گفت‌وگو كرده‌ام. يكي‌شان مرد ميان‌سال روشنفكري است كه گذشته انقلابي‌اش را يك تجربه مي‌داند و هميشه نگاهش رو به جلوست. در يكي از ديدارهاي‌مان گفت: «ايراد ما، هم قبلِ انقلاب و هم بعدش، اين بود كه پوزيسيون رو به رسميت نمي‌شناختيم. ذهن‌مون خيلي قاطي بود. حواس‌مون نبود كه بدون پوزيسيون، اپوزيسيون بودن خودمون هم چندان معنايي نداشت.» اپوزيسيون بودن يا منتقد اوضاع بودن كيفيتي است كه در تقابل با يك «وضعيت موجود» معنا پيدا مي‌كند. بايد چيزي را به رسميت بشناسي تا امكان نقدش را داشته باشي؛ وگرنه چه كشكي؟ چه دوغي؟ اين يك ديدگاه است. در كنارش طبعا ديدگاه‌هاي ديگري هم وجود دارند، ديدگاه‌هاي متعددي؛ از آنها كه- در هر حوزه و زمينه‌اي- «هميشه» وضع موجود را بهترين مي‌دانند (معمولا چون منفعتي- كوچك يا بزرگ- از آن مي‌برند) تا آنهايي كه «هميشه» طرفدار تغيير و تحول‌هاي اساسي و بنيادينند و ترجيح‌شان يك‌شبه پيمودن راه‌هاي صدساله است. اما سوال اين‌جاست كه آيا اين ديدگاه‌ها نمي‌توانند هم‌زيستي مسالمت‌آميز با هم داشته باشند؟ جهان معاصر نشان مي‌دهد اين شدني است، و البته شرط‌هاي اوليه‌اي دارد: حفظ احترام متقابل، درك بديهي بودن تكثر آرا و التزام به «زنده باد مخالف من». كيفياتي كه بسياري از ما نداريم. رييس‌جمهوري كه همين يك سال پيش با آراي مستقيم ملت انتخاب شده، به رسم هرساله، هنرمندان را به ضيافتي دعوت كرده؛ بعضي ترجيح داده‌اند از حق نقد مدني‌شان استفاده كنند و به نشانه نارضايتي از اوضاع و احوال كنوني به اين ضيافت نروند، بعضي ديگر هم ترجيح داده‌اند به حمايت‌شان از دولت ادامه بدهند، راه گفت‌وگو با دولتمردان را مسدود نكنند و به اين ضيافت بروند. يك‌هفته تمام فضاي جامعه- از گفت‌وگوهاي دوسه‌نفره گرفته تا فضاي مجازي- پر بود از فحش‌نامه‌ها و توهين‌هاي ريز و درشت؛ بعضي به آنهايي كه ضيافت را تحريم كرده بودند و بعضي به آنهايي كه نه. بي‌ترديد در اين ميان هميشه كساني هم وجود دارند كه از آب گل‌آلود ماهي مي‌گيرند. اين هم واقعيتي است، اما همه را كه نمي‌شود به يك چوب راند. و گذشته از همه اينها مانده‌ام كه بعضي از ما چطور به خودمان اجازه مي‌دهيم درباره بزرگان انديشه و هنر زمانه‌مان اين‌طور وقيحانه حرف بزنيم؟ خجالت‌آور است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون