• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4114 -
  • ۱۳۹۷ چهارشنبه ۳۰ خرداد

مكن عمر ضايع به افسوس و حيف

نيوشا مزيدآبادي

نزديك سه ماه از آغاز سال 1397 مي‌گذرد و هنوز خبري از مدير سي و چهارمين جشنواره موسيقي فجرنيست. نه آيين‌نامه‌اي كه معاون هنري ارشاد قولش را داده بود، تاييد و ارايه شده و نه هنوز ابهامات جشنواره‌هاي سه دوره پيش براي اهالي رسانه روشن شده است. همچنان پيدا نيست كه آيا حميدرضا نوربخش به سياق گذشته بر مسند مديريت اين جشنواره تكيه خواهد زد يا اينكه بالاخره مديران وزارتخانه عريض و طويل فرهنگ و ارشاد اسلامي به داد انتقادات پيشين رسيده‌اند و درباره مديريت آن فكر تازه‌‌اي كرده‌اند؟ به هر حال هر چه باشد مبرهن است كه با اين تعلل و كوتاهي در معرفي مدير سي‌وچهارمين جشنواره موسيقي فجر، همين حالا هم بايد بسياري از فرصت‌هاي بالقوه را از دست رفته و دور از ذهن تصور كنيم؛ فرصت‌هايي مثل دعوت از اساتيد برجسته موسيقي ايران كه برنامه‌ريزي دقيق و زمان‌سنجي خاص خود را مي‌طلبد يا تلاش براي ميزباني از موسيقيدانان مطرح بزرگ دنيا كه قطعا كار يك روز و دو روز و امروز و فردا نيست. حالا بعد از گذشت سي‌وسه دوره از برگزاري اين جشنواره نسل طلايي موسيقي ايران كه البته تعداد انگشت‌شماري از آنها باقي مانده‌‌اند، روي خود را از اين فستيوال برتافته، با آن قهر كرده‌ و ديگر اعتنايي به آن نمي‌كنند. علاوه بر اين معلوم نيست جايزه «باربد» كه بعد از مديريت نوربخش پي‌ريزي‌ شد و در اولين دوره بين جيره‌خوارانِ سفره سي‌ويكمين جشنواره موسيقي تقسيم شد، امسال چه سازوكاري را قرار است پيش بگيرد و براساس چه متر و معياري و با داوري كدام هيات به حيات خود ادامه دهد؟ به جمع اين بي‌برنامگي‌ها بايد نقش «موسسه توسعه هنرهاي معاصر» در تخصيص بودجه جشنواره را نيز افزود كه هنوز نه جايگاهش به نيكي مبرهن است و نه حتي گزارش مالي قراردادهايش با مديران جشنواره‌هاي پيشين بر كسي عيان شده است. ناگفته نماند كه هنوز بعد از گذشت 3 سال از پرحاشيه‌ترين جشنواره موسيقي فجر، خبري از اتاق شيشه‌اي كه حميدرضا نوربخش وعده‌اش را داده بود، نيست. اينها مشتي است نمونه خروار خروار و كرور كرور مسائل و مشكلات فستيوالي كه 33 دوره از برگزاري آن مي‌گذرد و هنوز هم ‌هيچ هدف و مقصود و مقصد مشخصي ندارد. ناگفته پيداست كه طريق مديران دولتي در برنامه‌ريزي براي فعاليت‌هاي فرهنگي و هنري و ارتقاي سطح سليقه شنيداري مردم تنها به گام‌هاي لحظه‌اي و علي‌السبيه ختم مي‌شود. چنان كه بسياري از اجراها در دوره‌هاي پيشين به سبب همين بي‌برنامگي‌ها و ضعف درك مفهوم فستيوال، يا لغو يا به بي‌كيفيت‌ترين شكل ممكن برگزار شدند. مثال‌ها بسيار است اما از خيل عظيم آنها مي‌توان به لغو كنسرت‌هاي «شجاعت حسين‌خان»، «گروه تندر» و «كاوه يغمايي» در جشنواره سي و يكم، لغو كنسرت‌هاي «دولتمند خال‌اف» و «شوسان تريو» در جشنواره سي‌ودوم و لغو كنسرت «اركستر مجلسي ايران» و نيز تغيير مكان برخي اجراها در جشنواره سي‌وسوم اشاره كرد كه جز بي‌برنامگي، شتاب‌زدگي در رفتار مديريتي و كمبود فرصت براي تعريف سازوكاري مشخص، دليل ديگري نداشت. طبيعي است وقتي در آخرين ماه‌هاي منتهي به جشنواره مدير آن را انتخاب مي‌كنيم، عده زيادي از هنرمندان درجه اول ايران و جهان را براي اجراي برنامه از دست مي‌دهيم چرا كه اين هنرمندان برخلاف ما كه تا دقيقه 90 اصلاً به صرافت برنامه‌ريزي نيستيم، زندگي‌شان مدون است و با حساب و كتاب. اين طور نيست كه امروز ايميل دعوت فستيوال موسيقي ايران را دريافت كنند و فردا بار و بنه بر دوش عازم اين مملكت شوند. حالا حساب كنيد كه 33 دوره است در بر همين پاشنه بي‌اصل و اصول مي‌چرخد و مردي هم نيست كه از ميانه راه برخيزد و چاره‌اي براي كار كند. علي‌اي‌حال سومين ماه سال 97 هم دارد به روزهاي پاياني‌اش نزديك مي‌شود. بد نيست بالاخره وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، معاون هنري‌اش و مديركل دفتر موسيقي فكري براي انتخاب و معرفي مدير جشنواره سي‌وچهارم كنند. به قول شيخ اجل سعدي شيراز: «مكن عمر ضايع به افسوس و حيف/كه فرصت عزيزست و الوقت سيف»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون