• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4116 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۲ تير

فوتبال نبينيد! مقامات ببينيد!

اسماعيل اميني

آدمي‌زاد است و شوق ديده شدن دارد. يكي صاف و ساده مثلِ آقاي دوربيني هرجا كه جمعيت است و خبرنگار است و دوربين است، او هم آن جاست و در برابر دوربين دست تكان مي‌دهد.

بازيگران سينما، فرش قرمز دارند و مي‌آيند و خودي نشان مي‌دهند و عكس و فيلم مي‌گيرند و مي‌روند. برخي‌شان هم با خبرسازي‌هاي حاشيه‌اي ازدواج و طلاق و قهر و آشتي و ناز و ادا، مدام خودشان را به رخ دوربين‌ها و تيترها مي‌كشند.

جيمي جامپ‌ها، وسط مسابقه فوتبال مي‌پرند داخل زمين و توجه تماشاگران و دوربين‌ها را به خود جلب مي‌كنند و دل‌شان خنك مي‌شود. در فضاي مجازي هم كه مشتاقانِ ديده شدن به هر حيله و ترفندي، خودنمايي مي‌كنند و لايك و فالوور انباشته مي‌كنند. اشتياق به ديده شدن، طبيعي است. تلاش آدمي‌زاد براي ديده شدن هم طبيعي است و تا جايي كه موجب مردم آزاري نشود، خوشايند است. «مقامات» هم به هر حال آدمي‌زادند و مانند تمام آدميان، مشتاق ديده شدن.

مقامات البته فرش قرمز هم دارند، اما نه براي خودنمايي در برابر دوربين‌ها بلكه براي مراسم رسمي استقبال و بدرقه.

مقامات، حاشيه‌سازي هم دارند، البته نه از جنس حاشيه‌سازي بازيگران سينما.

مقامات حتي مثل آقاي دوربيني، هر جا كه جمعيتي باشد دل‌شان پر مي‌زند. پس خودشان را به آن جمعيت مي‌رسانند و به عنوانِ سخنرانِ ويژه، حرف‌هاي تكراري و بي‌ربط مي‌گويند و بخش مهمي از وقت را هدر مي‌دهند و مي‌روند. مقامات گاهي كنفرانس مطبوعاتي تشكيل مي‌دهند و يك عالمه خبرنگار و دوربين و ميكروفن را يك جا جمع مي‌كنند و حرف مي‌زنند و عكس مي‌گيرند و فيلم مي‌گيرند و خوش به حال‌شان مي‌شود.

حالا تصور كنيد اين مقامات در دفتر كارشان يا در منزل‌شان نشسته‌اند و مي‌شنوند كه اورهان پاموك، نويسنده نامدار و برنده‌ نوبل ادبي، قرار است در نمايشگاه كتاب، سخنراني كند.

شما اگر جاي مقامات بوديد، چه كار مي‌كرديد؟ آيا آنها مي‌توانند در اين مراسم سخنرانِ افتتاحيه باشند تا ديده شوند؟ آيا از آن همه مخاطب و دوربين و خبرنگار، مقامات نبايد سهمي داشته باشند؟

پس تلفن را برمي‌دارند و تماس مي‌گيرند و مراسم را لغو مي‌كنند. حالا آنها پريده‌اند وسط ميدان و تيترها و خبرها به جاي آنكه از ادبيات و فرهنگ حرف بزنند، از مقامات حرف مي‌زنند. جام جهاني فوتبال، هيجان دارد و تماشاگران پرشمار دارد و برنامه‌ پربيننده دارد، اما هيچ سهمي براي مقامات در نظر نگرفته است. برنامه پربيننده، مي‌خواهد پويول را كه فوتباليست بزرگي است و بسيار محبوب و پرطرفدار است، به برنامه بياورد، و به اين ترتيب مخاطبان برنامه‌اش ده‌ها برابر خواهد شد.

الان بهترين فرصت است كه مقامات خودي نشان بدهند و مانند جوانانِ جوياي نام، جست بزنند و بپرند وسط ميدانِ بازي و خودي نشان بدهند.

پس تلفن مخصوص را برمي‌دارند و برنامه را به هم مي‌زنند.

دوستداران فوتبال بهت زده‌اند و جوان‌ترها عصباني‌اند، مجري محبوبِ برنامه پربيننده بغض كرده است، بازيكن بزرگ كه مهمان برنامه است، متحير است، خبرنگاران و كارشناسانِ فوتبال، غمگين‌اند.

اما مقامات لبخند رضايت بر لب دارند. حالا مخاطبانِ ميليوني فوتبال و برنامه پرطرفدار، به جاي آنكه درباره فوتبال و تيم ملي و همدلي و احساس يگانگي و افتخار و تعلق به ايرانِ عزيز، حرف بزنند؛ دارند درباره مقامات و كج سليقگي و كج رفتاري آنان حرف مي‌زنند.

يعني باز هم مقامات، تيتر اول و نقل محافل شده‌اند و چه چيزي از اين بهتر؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون