رييسدفتر روحاني: پشت پرده را نميدانيد، طرح مطالبه نكنيد
دولتيها عليه مطالبهگري مطبوعاتي
مرجان زهراني
مرجان زهراني
صندوقهاي پلاستيكي از جنس پلي پروپيلن و ABS براي سياستپيشگان هميشه جذاب است. چه آنها كه دل در گروي كرسيهاي سبز «بهارستان» دارند، چه آنان كه سوداي «پاستور» در سر، چه آنهايي كه براي حضور در «مجلس قديم» تلاش ميكنند چه آناني كه «بهشت» مقصد و مقصودشان است. از هر طيف و گفتماني كه باشند براي پر شدن اين صندوقهاي خالي راي، رسانهها، بهترين مامن سياستمداراني هستند كه تمايل دارند خود را در معرض آزموني بزرگ قرار دهند؛ آزموني كه نموداري از محبوبيت يا مغضوبيت چهرههاي سياسي را نمايش ميدهد. آنها بيميل نيستند كه شعارهاي انتخاباتيشان كه تحت تاثير اتمسفر روزهاي رقابت بعضا راديكال يا راديكالتر ميشود تيتر يك روزنامهاي باشد يا وعدههايشان كه در جو انتخابات بيمحابا و بيپروا بر زبان ميآورند از اين پايگاه خبري به پايگاه خبري ديگري دست به دست شود. با اين حال كار از كار كه گذشت و 50 درصد به علاوه يك درصد آرا كه به حساب واريز شد، آن زمان كه يك سياستمدار به مسوول تغيير ماهيت داد، رنگ و رخ رسانهها هم براي مسوولان دچار دگرديسي شده و رسانهها تبديل ميشوند به نهادهايي كه بايد مراقب آنها بود، به نقدهايشان واكنش نشان داد و حد و حدودشان را به آنها يادآوري كرد.
در اين روزهاي پر التهاب ارز و طلا، اقتصاد بلاتكليف و برجام از دست رفته و هزار و هزار راه نرفته ديگر؛ رييس دولت و رييس دفترش همزمان يك پيام را براي رسانهايها مخابره ميكنند: « مطالبات مردم را بالا نبريد.» حسن روحاني در ضيافت افطار با اصحاب رسانه تاكيد كرد كه «نبايد در رسانهها توقعات مردم را بيجا بالا ببريم، چرا كه بالا بردن بيحساب توقعات مردم يعني ايجاد نااميدي در آنها، بلكه بايد توقعات را در حد مقدورات و توان ملي سامان و پاسخ دهيم. امروز مشكل اصلي ما، مشكل اقتصادي، فرهنگي يا امنيتي نيست، بلكه مشكل اصلي امروز ما جنگ رواني است. » با وجود همه انتقادات به كنترل توقعات و مطالبات مردم كه از سوي رييسجمهور مطرح شد، چند روزي بعد رييس دفتر او نه براي لاپوشاني بلكه براي تاييد و توضيح سخنراني رييس دست به كار شد و گفت: «منظور آقاي رييسجمهور روشن بود! شما ببينيد وقتي طرح يا مصوبهاي در مجلس ميخواهد تصويب شود 290 نماينده هر كدام بر اساس منافع منطقهاي خود صحبتهايي را ميكنند و توقعات خود را مطرح ميكنند. وقتي برخي از اين صحبتها بدون پايه و اساس در رسانهها تيتر ميشود نتيجهاش اين ميشود كه كساني كه پشت پرده را نميدانند مطالباتي را مطرح ميكنند. برخي افراد بدون اينكه اطلاعاتشان كامل باشد و از شرايط كشور و جامعه آگاه باشند فكر ميكنند كشور در شرايط قبل از تحريم امريكا است و همه آنچه در ذهن داشتند را مطرح ميكنند... »
دولتيها عليه مطالبهگري ايستادهاند. حرف رييس دولت با مرد شماره يك نهاد رياستجمهوري يكي است. هر دو از رسانهها ميخواهند حالا كه پشت پردهها را نميدانند، مطالبات مردم را افزايش ندهند. اما اين نهاد و گزاره چند مشكل اساسي دارد:
نخست آنكه جامعه زنده جامعه مطالبهگر است. اين مطالبهگري به عرصه عمل نميرسد مگر با تاثيرگذاري رسانهها، احزاب، تشكلها و انجمنها. در جامعهاي كه تحزب و تشكيلات نقطه مغفولمانده آن است و جامعه مدني مركب از نهادهاي عمومي و گروهي شكل نگرفته به طبع اين رسانه هستند كه كارويژههاي حزب و تشكل و انجمنهاي مردم نهاد را بر عهده ميگيرند. درست يا غلط در ايران، رسانهها با همه قوانين دست و پاگير و تحديدها و تهديدها تنها روزنه مطالبهگري محسوب ميشوند. با اين حال گويي روحاني و واعظي فراموش كردهاند كه وظيفه رسانه مطالبهگري، ايجاد حساسيت به موضوعات مغفول مانده، پيگيري حقوق سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي مردم است و نبايد و نميتوان اين تنها روزنه را هم مسدود كرد. مطالبهگري از اركان مهم توسهيافتگي است و اگر در چنين شرايطي رسانهها هم جسته و گريخته به مطالبات مغفول مانده اشاره نكنند و اگر از فرصتهاي احتمالي پيشآمده استفاده نكنند كه فارغ از حدود تعيين شده و مناسبات و معادلات سياسي و منويات و درخواست كانونهاي قدرت و ثروت موضوعاتي را يادآوري كنند فعالان سياسي پس از مسووليت ديگر حتي خود را موظف به پاسخگويي هم نميدانند.
پشت پرده دقيقا كجاست؟ هنوز و بعد از 5 سال مشخص نيست وقتي دولتيها و در راس آنها حسن روحاني از پشت پرده سخن ميگويد دقيقا از چه حرف ميزند؟ آيا پشت پردهها ادله كافي براي عدم مطالبهگري هستند؟ بايد رسانهها تا زمان نامعلومي كه پشت پردهها بر آنها عيان ميشود، سكوت كنند؟اگر پشت پردههايي وجود دارد كه به واسطه آنها نبايد با مطالبهگري سطح توقع مردم را بالا برد و در نهايت توده را نااميد كرد آيا وظيفه دولت شفافسازي درباره وقايع پرده نيست؟ و سوال اساسيتر اينكه چرا بايدبه خاطر پشتپردههايي كه قابل بازگويي نيستند دست از مطالبهگري كشيد؟ روحاني و دولتش دو راه بيشتر ندارند يا مطالبات را پاسخ دهند يا چرايي عدم تحقق مطالبات را توضيح. اتفاقي كه در 5 سال گذشته رخ نداده است.
نكته ديگر آنكه رسانههايي كه واعظي و روحاني ازآن سخن ميگويند همان هايي هستند كه باعث شدند صداي روحاني به همه جاي ايران مخابره شود. صدايي كه تاكيد ميكرد براي انجام برخي كارها به رايي بيش از 50 درصد نياز است. تب تند انتخابات كه فروكش كرد اما اين روند هم دستخوش تغييراتي شد. تغييراتي كه حتي به گردش به راست روحاني تعبير و توصيف شد. پس از آن اما همچنان رسانهها تلاش كردند تا مرز ميان سخنرانيها از جايگاه يك مقام رسمي با سخنراني يك كانديداي انتخاباتي را براي مخاطب تمييز دهند تا به قول روحاني مطالبات در مرز منطقي قرار گيرد. با اين حال امروز و در آشفتهبازار بينالمللي و منطقهاي و البته داخلي مطالبات بر زمين مانده مردم چيزي نيست كه بتوان از آن چشم پوشيد. رسانههايي كه در اثناي انتخابات ضعف سيستم اطلاعرساني دولت و ستادهاي انتخاباتي را پوشش دادند و ترميم كردند و به جرات ميتوان گفت يكي از عمدهترين دلايل پيروزي او به شمار ميروند حالا به حق مطالبهگري ميكنند آن هم از رييسجمهوري كه براي رايآوري آن تلاش كردهاند و اين كمترين حقي است كه دولتمردان براي رسانهها چه در مقام كلام چه در عمل بايد در نظر داشته باشند. در عين حال كه رسانهها هم بايد مطالبات را با توجه به حدود اختيارات و وظايف، امكانات و مقدورات از تنها رييس قوه منتخب مردم با راي مستقيم اعلام كنند.