زندگي شبانه و صبر جزيل
سيد عبدالجواد موسوي
در خبرها آمده قرار است در يكي از مناطق تهران به صورت آزمايشي به مدت يك ماه زندگي شبانه جريان داشته باشد. براي اينكه خيلي هم ذهنتان خيالپردازي نكند، توضيح ميدهم كه منظور از زندگي شبانه باز بودن برخي مغازهها و كافهها تا ساعت دو نيمه شب است. تا همين چند سال پيش يعني تا زماني كه سردار قاليباف فرمانده نيروي انتظامي نبودند همهچيز داشت روال عادياش را طي ميكرد. يعني اگر شما شبي، نصفه شبي گرسنه ميشديد يا از سر دلتنگي هوس سيگار كشيدن به سرتان ميزد خيلي راحت راه ميافتاديد و مايحتاجتان را از سر كوچه تامين ميكرديد. اگر هم خيلي ديروقت بود راهي ميادين اصلي شهر ميشديد و به كام دل ميرسيديد. تا اينكه آقاي قاليباف براي تامين امنيت پايتخت فكر بكري به ذهنش رسيد: از ساعت دوازده شب به بعد چراغ هيچ مغازهاي نبايد روشن بماند. با اين فكر بكر نه تنها از آمار جرم و جنايت كم نشد كه خيلي از مناطق پايتخت از ساعت هشت، نه شب به بعد شبيه قبرستان شد و براي جرم و جنايت فضاي مناسبتري در اختيار برادران و خواهران بزهكار قرار گرفت. پايتخت كه يكي از مولفههاي اصلياش شبهاي روشن آن بود به يكي از دلمردهترين شهرهاي ايران بدل شد و حالا بعد از گذشت سالها عدهاي به فكر افتادهاند، جبران مافات و اشتباه هولناك برادر قاليباف را تصحيح كنند. اما مگر به راحتي ميتوان چنان اشتباهي را تدارك ديد؟ هر چقدر تخريب و ويرانگري سهل و آسان است، ساختن و بنانهادن دشوار و صعب. حالا بايد گاماس گاماس نيم ساعت نيم ساعت از دوازده شب فاصله بگيريم تا شايد روزي روزگاري بتوانيم به شرايط، ده بيست سال پيش برگرديم. چه ميتوان گفت جز اينكه: خداوند به همه ما صبر جزيل عطا بفرمايد. آمين!