• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4120 -
  • ۱۳۹۷ چهارشنبه ۶ تير

ما را چه شده ؟

حبيب احمدزاده

اوايل ماه‌هاي جنگ بود كه كشتي پدرم در خرمشهر تحت اشغال بعثيان، از كف رفت و پس از گلوله باران محله‌مان، ناگزير خانواده بدون فرزندان پسر، براي فرار از محاصره گاز انبري دشمن و آتش سهمگين و باراني توپخانه‌هاي باريده بر مردمان بي‌پرس‌وجوي از نژاد، شغل، مذهب و صفات... در پشت وانتي مستعمل، با طي مشقاتي بسيار از منطقه آبادان راهي به بيرون پيدا كرده تا خود را به پشت جبهه و مناطق امن خودي برسانند. يادم هست كه پدر مرحومم با تبسمي تلخ در جواب سوال فاميل، دوست و آشنا‌هاي لميده در راحتي و آسودگي شهرهاي آرام، كه مرتب مي‌گفتند مگر چه شده كه اين گونه ناراحتي؟ كشتي‌هايت غرق شده‌اند يا خانه‌ات خراب؟ مي‌گفت هردو... حال و روز مردمان شهرهاي آبادان و خرمشهر امروزه در جواب ديگران همين گونه است، هم نفس‌هاي‌شان از غبار به شماره افتاده و هم عطشان شيرهاي شوراب شده منازل‌شان شده‌اند. بلي هردو بسرشان آمده، البته اگر سه نشود. در اين ميان مسوولان مربوطه به تازگي وعده داده‌اند كه تا اواسط تيرماه (گوش شيطان كر) طرح آبرساني جامع غدير شان مشكل بي‌آبي اين دو شهر را حل خواهد كرد. پس براي‌شان براي رساندن اين خط لوله چندسال در راه مانده و به عمر چند دولت و نيز به قول و وعده عمل ناكرده رييس‌جمهور سابق درباره اين لوله وزير قورت نداده (اگر اين‌بار واقعا عمل به وعده كنند) صلوات بلند مي‌فرستيم. ولي مهم‌تر آن است كه حال و روز ما را چه شده كه نه كاردها، بلكه ساطورها بايد از مغز استخوان مردمان بسيار صبورمان بگذرد تا شايد روزنه‌اي كوچك به حل موقت مشكلي باز شود. بلي سوال مهم‌تر همين است عزيز... ... ما را چه شده كه مردمان‌مان به هردليل درست يا غلط، مسوولان را همدرد و شريك و حلال غم خود نمي‌دانند؟ بزرگ‌تران ما فارغ از هر جناح، اول به دنبال اين گمشده جواب در هزاران آستين شعبده خود باشند. وگرنه از دشمن دلشاد خارجي و تبليغاتش براي به زمين زدن ايران در جهان كه انتظاري نيست، براي شكستن اين جو سنگين ذهني، عملا در بحث آب و ارز و دلار... . ‌اي دوست تو چه مي‌كني؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون