روسيه و غربانگاري
مساله شرق و غرب و موقعيت روسيه در اين دوگانه نظري ظاهرا آن گونه كه برديايف فيلسوف شناخته شده روسي بر آن تاكيد ميكند، مسالهاي پايانناپذير در تاريخ روسيه و سرچشمه تنشهاي فرهنگي و سياسي و به تبع آن بيثباتي و پيشبينيناپذيري سياسي اين كشور چه در سطح داخلي و چه در سطح بينالمللي است. قرار گرفتن روسيه در حاشيه اروپا و پيروي از مذهب ارتدوكس سبب شده است، تصورات متفاوت از غرب، از گذشته تا به حال نقشي محوري در نگاه اين كشور به هويت و جايگاهش در تمدن جهاني داشته باشد. مردم و رهبران روسيه طي چند قرن گذشته دايما با اين پرسش هويتي كه نسبت آنها با غرب فرهنگي و سياسي چيست، دست و پنجه نرم كردهاند و در واقع پاسخ به اين پرسش - و يا به طور دقيقتر پاسخهاي متفاوتي كه تاكنون به اين پرسش در تاريخ روسيه داده شده است- توضيحدهنده بسياري از فراز و نشيبها در سياست داخلي و خارجي روسيه است.كتاب روسيه و غربانگاري تاليف دكتر ژند شكيبي دانشآموخته مطالعات روسيه در مدرسه اقتصاد و علوم سياسي لندن (LSE) و استاد دانشگاه ايالتي نيويورك تلاشي ارزشمند و عالمانه براي تبارشناسي دقيق گفتمان غربانگاري در تاريخ روسيه است. اين كتاب فهم تازهاي از سياست در روسيه را ارايه ميكند كه بدون آن بيترديد درك بسيار از تحولات امكانپذير نيست. به صراحت ميتوان مدعي شد كه اين كتاب كه به همت موسسه مطالعات ايران و اوراسيا (ايراس) منتشر شده است، بهترين و عالمانهترين كتاب در زمينه روابط روسيه و غرب است كه تاكنون براي خواننده فارسيزبان نگاشته شده است. مفهوم غربانگاري (Occidentalism) در اين كتاب هرچند از مفهوم يا گفتمان «شرقانگاري» (Orientalism) ادوارد سعيد چندان دور نيست اما الزاما مفهومي مشتق يا موازي آن هم نيست. در واقع، برخلاف گفتمان شرقانگاري ادوارد سعيد كه نگاه ذاتگرايانه منفي غرب نسبت به شرق را متبلور ميكند، در اين كتاب مفهوم غربانگاري مصاديق وسيعتري را شامل ميشود. به اعتقاد نويسنده غربانگاري روسي هم شامل نگاه ذاتگرايانه مثبت يا منفي يك دولت نسبت به غرب به عنوان يك ناحيه تمدني است و هم شامل باورهاي شناختي و احساسات رهبران روسيه و سياستهاي ناظر بر قدرتطلبي آنهاست. علاوه بر اين، غربانگاري در روسيه ارتباط مستقيمي با مسائل ژئوپليتيك دارد. از ديدگاه ژند شكيبي غربانگاري دولتي در روسيه دربرگيرنده توليد گفتمانهاي روايي و خيالي از هويت ملي روسي و جايگاه غرب در آنها توسط دولتهاي سلسله رومانوف، شوروي و پساشوروي است. اين گفتمانها در متن خود متضمن تلاش رهبران و نخبگان روسي براي پاسخگويي يا بازتوليد و تقليد از قدرت اقتصادي و ژئوپليتيك غرب هستند. امپراتوري رومانوفها براي پاسخگويي سياسي و ايدئولوژيكي به «چالش غرب» تلاش كرد تا تصوير ذهني روسيه را بازنگري و جايگاه اين كشور را در تمدن جهاني بازتبيين كند. از زمان پتركبير، از يك سو باور نخبگان روسيه به تقدير تاريخي روسيه براي دستيابي به يك امپراتوري بزرگ و از سوي ديگر، رويارويي با چالشهاي ژئوپليتيك قدرتهاي غربي، امكان تحميل اصلاحات شديد دولتي را آسانتر ميكرد. آن گونه كه در اين كتاب بيان ميشود، اتفاقات مهم داخلي درون قدرتهاي پيشروي غربي همچون فرانسه، رخدادهاي بينالمللي همچون جنگ كريمه، پايان جنگ سرد و گسترش ناتو و شكلگيري اتحاديه اروپا، گفتمان دولتي غربانگاري در روسيه را تحت تاثير خود قرار دادند. علاوه بر اين، غربانگاري متاخر حفاظت از اصالت روسي در مقابل فرهنگ ذاتگرايانه غربي كه البته در اين دوره جنبه منفي آن مد نظر بود را تبليغ و تشريح ميكرد.به اعتقاد نويسنده، رابطه سياسي-روشنفكري بين دولتهاي مختلف روسيه و مفهوم در حال تكامل و تغيير غرب را ميتوان به سه دوره تاريخ انديشهاي يعني ارتدوكس، روشنگري اروپايي و ليبرال دموكراسي و سرمايهداري كه نمود آن اتحاديه اروپا و امريكاست، تقسيم كرد. اين دورههاي انديشهاي نه تنها در تصور روسي از خود، شامل جايگاهش در نظم تمدن جهاني، بلكه در سياست خارجي روسيه نيز نقش تعيين كنندهاي ايفا كردند. اين سه دوره تاريخ انديشه در طول زمان تنها به قوام و نهادينهشدن تمايل روسيه به ديده شدن خود در قاب اروپا و مقايسه با آن انجاميد. در مجموع، غربانگاري آنطور كه در اين كتاب مورد بررسي قرار ميگيرد، نقش محوري در تحليل و مطالعه سياست خارجي روسيه و تاثير عناصر داخلي موثر بر آن دارد.در اين كتاب غير از فصل اول كه به توضيح مفاهيم، تئوري و روش تحليل ميپردازد، در فصول بعدي نويسنده با استفاده از منابع تاريخي گوناگون تحليلي موشكافانه از غربانگاري رومانوفي و غربانگاري متاخر در روسيه ارايه ميكند. در فصل چهارم و پنجم نويسنده نسبت ميان لنينيسم و هويت روسي و همچنين نسبت ميان گورباچف، غرب و اصالت روسي را مورد بررسي قرار داده است. در فصل ششم پيشزمينههاي داخلي مساله روسيه و غرب و در فصل هفتم ابعاد بينالمللي رابطه روسيه با غرب در دوره يلتسين مورد بررسي قرار گرفته است. در بخش دوم كتاب نويسنده نسبت روسيه و غرب در دوران جديد كه تحت تاثير سياستهاي پوتين قرار دارد را مورد ارزيابي قرار داده است. در همين راستا در فصل هشتم پوتين و پوتينيسم، در فصل نهم رابطه غرب و روسيه در دوره اول پوتين و در فصل دهم دوره فترت مدوديف مورد بررسي قرار گرفته است. در فصل يازدهم نويسنده به تحليل سهگانه روسيه، غرب و اوكراين از منظر ژئوپليتيك و ايدئولوژيك پرداخته است. در فصل دوازدهم نيز گفتمانها و سياستها در بحران اكراين مورد بررسي قرار گرفته است. نهايتا نويسنده در فصل سيزدهم تلاش كرده است تا از منظر مباحث مطرح شده در فصول پيش به موضوع ايران در پويايي روابط غرب و روسيه بپردازد.با توجه به اينكه در سراسر كتاب نويسنده تلاش كرده است تا با استفاده از منابع دست اول روسي و غربي هيچ رويداد يا نصي را براي توضيح و تبارشناسي گفتمانهاي مختلف در سياست روسيه از قلم نيندازد، مطالعه آن را به تمامي علاقهمندان سياست نظري و عملي توصيه ميكنيم. اين كتاب در ۶۴۵ صفحه و به قيمت 600 هزار ريال روانه بازار شده است.