چندسالي است كه در ادبيات انتخاباتي به جز «وعده معيشت» و «جامعه مدني» و... وعده «رفع حصر» نيز اضافه شده است. مطالبهاي كه معمولا در حد حرف باقي ميماند و بعد از آن تنها شايعات است كه ميدانداري ميكنند. البته ناگفته نماند كه در جلسات سخنراني نيز هرگاه قرار باشد شور بيشتري حاكم شود باز پاي حصر و برداشتن موانع از سر راه محصورين به ميان ميآيد. اوج اين اظهارات به روزهاي منتهي به خرداد 96 مربوط ميشود آن زمان كه تنور انتخابات رياستجمهوري داغ بود و بازار ميتينگهاي انتخاباتي داغتر. همان زمان بود كه اسحاق جهانگيري در پاسخ به شعارهاي رفع حصر، اعلام كرد قرار است تا پايان سال 96 «رفع حصر» محقق شود اما بعد از آن همچنان اين اظهارنظرهاي جسته و گريخته بود كه در اين رابطه مطرح ميشد و البته با يك تكذيبيه به همان سرعت محو ميشد.
پوستهاي به نام حصر
حسامالدين آشنا كه حضورش در فضاي مجازي هر روز گرمتر ميشود يكشنبه به مناسبت روز دانشجو به دانشگاه تهران رفت. مشاور فرهنگي رييسجمهور در ميان شعارهاي دانشجويان كه شعار رفع حصر سر داده بودند ، از ميرحسين موسوي و خاطرات خودش گفت. او حتي به معرفي همسايگان نخستوزير جنگ پرداخت و در پاسخ به مطالبه رفع حصر دانشجويان گفت: «من سال ۱۳۶۱ در دفتر آقاي موسوي كار ميكردم و ايشان را تا حدي ميشناسم؛ خانه مهندس موسوي با دفتر كار من تنها يك خانه فاصله دارد؛ يعني دفتر مركز بررسيهاي استراتژيك نبش كوچه خورشيد است، دفتر آقاي جليلي در كنار آن و بعد از آن منزل مهندس موسوي است.
وي تصريح كرد: شك نكنيد كه شرايط آقاي موسوي از نظر حصر بسيار تغيير كرده است؛ حصر برداشته نشده، اما از نظر من شايد تا برداشته شدن حصر يك پوسته مانده است. آنچه بايد توسط دولت و رييس شوراي عالي امنيت ملي اتفاق بيفتد، افتاده است و آنچه كه مانده تنها يك پوسته است كه اميدواريم به دعاي شما و به همت آنها كه حاضر شدند در اين زمينه هزينه دهند، اين اتفاق بيفتد.»
كاسبان حصر مانع رفع حصر شدند
«مجتبي ذوالنور» از نمايندگان اصولگراي مجلس است كه شنيده ميشد ملاقاتي را هم با مهدي كروبي براي رفع حصر انجام داده . او كه خودش ميگويد بيش از 10 ساعت با رييس مجلس ششم در حصر ملاقات كرده است تا براي رفع حصر راهي پيدا كند و به قول معروف ميانجيگري كند حالا بعد از صحبتهاي آشنا عنوان ميكند هيچ گشايشي در اين مسير رخ نداده است. به گفته ذوالنور اين مانع هم به دست اصلاحطلباني رخ داده است كه به تعبير او كاسبان حصر هستند.
او در خصوص رفع حصر و گشايشهاي اخيري كه گفته ميشود در اين موضوع شكل گرفته است، به انتخاب ميگويد: «رفع حصر كروبي تا زماني كه اصلاحطلبان كاسب حصر به ميدان نيامده بودند، پيشرفت خوبي داشت.در واقع برخي دوستان اصلاحطلب كه كاسب حصر هستند نگذاشتند روند رفع حصر كروبي جلو برود. چراكه در صورت آزادي كروبي و موسوي آنها ديگر خريدار ندارند و دستاويزي براي افكار عمومي و تاثير بر آنها براي كاسبان حصر وجود ندارد. لذا زماني كه رفع حصر داشت صورت ميگرفت اصلاحطلبان زمينه آن را خراب كردند تا از آن جلوگيري كنند.»
او ادامه ميدهد: «فعلا گشايشي در خصوص حصر صورت نخواهد گرفت چراكه از سوي آن افراد هم اقدام مثبتي صورت نگرفته است.»
ذوالنور كه در دستهبنديهاي سياسي طيف تندرو جريان راست محسوب ميشود براي رفع حصر شرط عذرخواهي محصورين را مطرح ميكند و ميگويد: «در سال 88 دهها انسان كشته يا شهيد شدند و مسبب آن سران فتنه هستند چراكه فراخوان فتنه را آنها دادند و بايد عذرخواهي كنند. طبيعتا تا زماني كه عذرخواهي از جانب محصورين صورت نگيرد از جانب نظام هم نميتوان توقعي داشت چراكه نظام نميتواند پاسخگوي افكار عمومي باشد.»
بنبست رفع حصر
صحبتهاي نماينده مردم قم به همينجا ختم نميشود. او در ادامه مطالبي را مطرح ميكند كه شنونده در صحت و سقم آن دچار ترديد ميشود. او ميگويد: «محصورين در شرف عذرخواهي بودند اما برخي اصلاحطلبان مانع اين موضوع شدند.»
ذوالنور به نامه مهدي كروبي بعد از اعتراضات ديماه اشاره ميكند و ميگويد: «كاسبان حصر، كروبي را وادار كردند تا آن نامه را بنويسد و مقصر عدم رفع حصر آنها هستند. برخي اصلاحطلبان زمينههاي نامهنگاري را فراهم كردند و كروبي را وادار كردند تا نامه بنويسد؛ پس از آن هم تمام گشايشهايي كه در خلال رفع حصر در حال صورتپذيري بود به بنبست خورد.»
كارنامهاي با يك اقدام عملي
شايعه رفع حصر و تكذيبهاي پي در پي باعث شد تا نگاه نقادانه متوجه دولت دوازدهم شود بهطوري كه عبدالله ناصري از فعالان سياسي اصلاحطلب در يادداشتي كه چندي پيش در «اعتماد» منتشر شد نوشت: «يكي از صريحترين مسائلي كه در سال 92 آقاي روحاني به آن اشاره و آن را سال 96 تكرار كرد اما اقدام جدي در اين راستا انجام نداد مساله پرونده 88 و در راس آن رفع حصر بود. شرايط سياسي و اجتماعي آقاي روحاني بعد از انتخابات 96 قطعا سختتر از شرايط خاتمي بعد از انتخابات 76 نبود و البته حساسيتي كه در آن مقطع زماني بر مرحوم آيتالله منتظري بود كمتر از محصوران امروز نبود اما در آن زمان آقاي خاتمي به عنوان مجري قانون اساسي بحث رفع حصر آقاي منتظري كه حتي مرحوم هاشميرفسنجاني باور نميكرد مرتفع شود ؛ با رهبري مطرح كرد و به عنوان رييس شوراي عالي امنيت ملي از اين شورا مصوبه رفع حصر را گرفت. به هر حال حصر آيتالله منتظري هزينهاي براي نظام داشت كه بايد رفع ميشد و از اين جهت آقاي خاتمي براي آنكه هزينه نظام را كاهش دهد اين موضوع را پيگيري كرد اما آقاي روحاني اين كار را انجام نداد.»
شايد تنها اقدام عملي را كه بتوان بعد از سال 92 در زمينه رفع حصر معرفي كرد كميته رفع حصر فراكسيون اميد باشد. كميتهاي كه يك سال پيش تشكيل شد تا رايزنيهاي لازم را براي تسهيل در اين امر انجام بدهد. هرچند اعضاي اين كميته آنطور كه مسعود پزشكيان و غلامرضا حيدري گفته بودند ديدارهايي با رييس قوه قضاييه و اعضاي خانواده محصورين داشتند اما اين ديدارها نهايتا راه به جايي نبرد و اساسا اين كميته نيز به كنج سكوت رفت.