به بهانه بازگشت ستارههاي ديروز كشتي
زنده باد شايستهسالاري
وحيد جعفري
خبر دعوت از مهدي تقوي، رضا يزداني و... ستارههاي ديروز كشتي آزاد ايران به اردوي تيم ملي واكنشهاي بسياري به دنبال داشت. گروهي بر اين باور هستند كه نبايد با بازگرداندن كهنهكاران به ميدان، فضا را براي جوانان سخت و تنگ كرد و عدهاي حرف از خطر احتمالي بازيكنسالاري زده و اين بحث را پيش كشيدهاند كه حضور اين افراد با ارفاق در اردوهاي تيم ملي ناديده گرفتن حق ديگران است و گروهي هم به اين موضوع اشاره دارند كه اين افراد به واسطه تجربه بالاي خود بهتر از جوانان جوياي نام هستند و بيشتر به كار تيم ملي ميآيند و البته بسياري بر اين باورند كه اين بازگشت چيزي جز شكست براي ستارههاي ديروز كشتي به ارمغان نخواهد آورد. حرف بسيار است و نظر بيشتر؛ اما مگر اين موضوع نيز همچون هر چيز مشابه ديگري داراي دو قطب خوب و بد، سياه و سفيد و سود و زيان نيست؟ عقل حكم ميكند به اين موضوع نيز نگاهي منطقي داشته باشيم و نيمه پر ليوان را ببينيم و به دنبال نقاط مثبت و سودي كه ميتواند براي كشتي كشورمان داشته باشد، باشيم.
دعوت از ستارههاي ديروز در كنار جوانان امروز يعني در اختيار داشتن تمام ظرفيت موجود؛ كميتي معقول كه از آن ميتوان به كيفيتي مطلوب رسيد. نكته خوبي كه نبايد از آن غافل شد؛ اما براي اينكه به جاي درستي هم ختم شود، بايد يك مسير درست را هم طي كند؛ مسيري كه در نهايت حكم به مليپوش شدن فرد لايق ميدهد. اين درست كه بازگشت سخت است اما غير ممكن نيست و جالب اينكه بسيار هم شيرين است. بله، بازگشت آسان نبوده و نيست و بسياري از قهرمانان بزرگ بعد از بازگشت طعم تلخ شكست را چشيدهاند؛ اما بودهاند افرادي كه پس از بازگشت موفقيتهاي بزرگي كسب كردهاند، بوايسار سايتياف كبير در كشتي پس از هر بار بازگشت به مدال جهاني و المپيك رسيد و در همين ايران، رسول خادم بعد از برگشت به كشتي در جهاني تهران به مدال نقره سنگينوزن دست يافت و در وزنهبرداري فردي چون سعيد عليحسيني پس از هشت سال دوري از تخته مسابقات به مدال جهاني و بازيهاي آسيايي رسيد. زنده باد فرد شايسته و شايستهسالاري!
سن و سال تنها يك عدد است، اين فعل خواستن، تلاش و آماده شدن براي مبارزه است كه چهره فرد برتر را نمايان ميكند نه هيچ چيز ديگري.
هفته پيش بود كه تايسون فيوري پس از ۳۰ ماه دوري از رقابت واقعي بوكس به دليل مشكل افسردگي و قبول محروميت دو ساله آژانس مبارزه با دوپينگ بريتانيا براي تصاحب كمربند قهرماني روي رينگ مسابقات مشتزني حاضر شده و چيزي نمانده بود با شكست ديانتي وايلدر كمربند معتبر WBC در سنيگن وزن را ازآن خود كند. يك كامبك رويايي داشت رقم ميخورد اگر لطف داوران در خانه شامل حال وايلدر امريكايي نميشد و راي به نتيجه مساوي نميدادند.
فيوري كه پس از دوري از رينگ 180 كيلوگرم شده بود، در كمتر از 12 ماه حدود 60 كيلوگرم از وزن بدن خود را كم كرد تا بتواند باز روي رينگ حاضر شده و از حيثيت خود دفاع كند، كار آساني نبود؛ اما تايسون بريتانيايي موفق به انجام آن شد، پس خواستن توانستن است. حالا هم هيچ چيز براي كهنهكاران كشتي ايران غير ممكن نيست، به شرطي كه خود بخواهند و تلاش كنند. بايد پا به پاي جوانان پيش بروند و در شرايط برابر با هم نبرد كنند و در نهايت فرد بهتر و برتر مليپوش شود و هيچ كس نبايد به خود اجازه دهد به نتيجه يك رقابت سالم اعتراض كند، چرا كه در غير اين صورت خود بايد جوابگوي مردم باشد. در واقع كشتي ما، نه كشتي، بلكه كل ورزش و جامعه ايران نيازمند شايستهسالاري است، نه هيچ چيز ديگري.
همين قانون منع به كارگيري بازنشستگان كه حالا بحث اصلاح آن مطرح شده است بايد از همان ابتدا به دنبال شايسته سالاري ميرفت، ما نه در ورزش، بلكه در تمام سطوح نيازمند شايسته سالاري هستيم.
نه بازيكنسالاري، نه جوانگرايي بيهوده، بلكه فقط و فقط شايستهسالاري راهحل مشكل است. اگر شايسته سالاري بود و به معناي واقعي، سيدمحمد پولادگر هرچه تكواندو بيشتر شكست خورد، بيشتر به عنوان رييس در فدراسيون نميماند، علي كفاشيان در زمان رياستش بر فدراسيون فوتبال هرچه بيشتر شكست ميخورد، بيشتر نميخنديد و مهدي تاج، رييس فعلي فدراسيون فوتبال هرچه بيشتر محكوم به رفتن ميشود، بيشتر براي ماندن تلاش نكرده و نميماند!